متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
کلیدهای تدبر در قرآن
شرایط و کلیدهای تدبر در قرآن دو گونه میباشند: «کلیدهای عام، کلیدهای خاص».
«کلیدهای عام» حداقل شرایط بایسته تدبر در قرآن است و همه گروهها از هر بخشی را در برمیگیرد؛ در این سطح که نخستین گام تدبر در قرآن است، تنها شرط نیازین علمی، آگاهی به تـرجمـه آیــات و یا کاربرد ترجمهای معتبر است. «کلیدهای عام»، تـــودههـــای مــردمـــی را نظـــر دارد و «کلیدهای خاص»، علمــاء، اولیــاء و معصــومیـن(علیهمالسلام) را در برمیگیرد.
تعبیر «کلیدها» برگرفته از آیه تدبر است: ﴿افلا یتــدبّــرون القرآن امْ علی قلوبٍ أقْفالها﴾ (محمد، 24) این آیه به خوبی نشان میدهد:
- تدبر، امری قلبی است نه صرفاً ذهنی و علمی.
- عــواملـی، قفل دل بــوده و مانع تدبر میگـردنـد؛
- این قفلها کلیدهایی دارند که بـایـد آن را به دست آوردن؛
- کلیدهای بنیادین تدبر بیشتر قلبی هستند نه ذهنی و عملی.
کلیدهای عـام تدبر در قـرآن
الف. کلیــدهــای پیش از تدبر
1. مســواک زدن
مسواک زدن، نخستین گام تحصیل شرایط است، از رسول خدا8 روایت شده است: «نظّفوا طریق القرآن، قیل یا رسول اللّه و ما طریق القرآن، قال: أفْواهکمْ، قیل بماذا؟ قال بالسّواک»؛ راه قرآن را پاک نمایید، پرسش شد: راه قرآن کدام است؟ فرمودند: دهانتان، پرسش شد: با چه چیزی؟ فرمودند: با مسواک زدن.
2. طهارت داشتن
طهارت، شرط تلاوت قرآن و تدبر راستین در آن است؛ همانگونه که شرط بنیادین نماز نیز به شمار میرود. گام نخست در طهارت، پاکیزگی بدن و لباس و گام دوم پاکیزگی دهان است که گذرگاه قرآن به حساب میآید و گام سوم طهارت شرعی، وضو یا غسل و در صورت نبود آب، تیمم است. این طهارت، نماد طهارت روحی است که در آیه وضو و غسل و تیمم این معنی بهروشنی بیان شده است: ﴿ما یرید اللّه لیجْعل علیْکمْ منْ حرجٍ و لکنْ یرید لیطهّرکمْ و لیتمّ نعْمته علیْکمْ لعلّکمْ تشْکرون﴾؛ خدا نمیخواهد تا بر شما حکمی سخت، قرار دهد ولیکن میخواهد ـ بهواسطه وضــوء، غســل و تیمــم ـ تــا اینکه شمــا را پــاک نمــایــد و برای اینکه نعمتش را بر شما تمــام کنــد، شــاید کــه شمــا شکــر نمــایید (مائده، 6).
ب. کلیدهای هنگام تدبر در قرآن
1. استقبـــال قبله
روح عبادات در اسلام، توجّه وجودی عابد بهسوی خدا است. اللّه، غایت فعالیت هر موجودی است؛ ازآنجاکه انسان در کارهایش خواهناخواه رو به سمتی از جهات جغرافیایی دارد، برای برابری جهت ظاهری عمل با جهت قلبیاش و وحدتبخشی ظاهر و باطن وجود انسان، خانه کعبه، نماد توجه مسلمانان بهسوی خـــدا قرارداده شــده است. این نماد، گوشزدی است برای انسان ناآگاه تا رویکرد قلبی و برنامههایش در زندگی بهسوی خدا باشد و از جهات رو به غیر حق روی برگردانده، توجهش را معطوف کمال خوبیها و زیباییها و قداستها نماید؛ بنابراین همانطور که قرآن دیدار و گفتگو با خداوند است، طبیعی است یکی از کلیدهای تدبرش استقبال قبله باشد تا با حقیقت عمل هماهنگ شود.
2. از رو خواندن قرآن
در مواجهة با قرآن تمام دستگاههای ادراکی انسان، بهرهمند میشوند و هر یک رزق ویژهای را به دست میآورند؛ ازاینرو، نگریستن به قرآن و آیاتش خود عبادت شمرده میشود و تأثیر فراوانی در روشنــی و نــورانیــت چشــم دارد. از آثار نظر به قرآن، تمرکز حواس، در پیگیری جریان فکری ـ روحی آیات و توجّه و ژرفبینی و تدبر در آیات و ارتباط آنها است. ازاینرو، در روایــات آمــده اســت: «لیْــس شــیْءٌ أشــدّ علی الشّیْطــان من الْقراءة فــی الْمصْحــف نظــرا»؛ بــر شیطــان، نگــاهی دشوارتر از قـرائت قــرآن از روی مصحـــــف وجـــــــود نـــدارد.
«قلْت له جعلْت فداک، انّی أحْفظ الْقرآن علی ظهْر قلْبی أفْضل اوْ أنْظر فی الْمصْحف؟ قال علیهالسلام بل اقْرأه و انْظر فی الْمصْحف فهو أفْضلْ،أما علمْت أنّ النّظر فی الْمصْحف عبادةٌ»؛ اسحاق بن عمار میگوید که به امام صادق (علیهالسلام) گفتم: فدایت گردم، من قرآن را بر صفحه دلم حفظ مینمایم. پس اگر آن را از بر بخوانم افضل است یا اینکه در مصحف بنگرم؟ فرمودند: بلکه آن را بخــوان و در مصحــف بنگــر، پس آن افضل اســت، مگـــر نــدانستــی که «نظــر در مصحــف» عبــادت اســت؟
3. دعــای شروع و ختــم تدبر
ازجمله شرایط هنگام تدبر، خواندن دعای شروع و ختم تلاوت قرآن است. در صحیفه سجادیه دعای ختم قرآن، بهتفصیل و با محتوایی بسیار ژرف آمده است، ولی دعای افتتاح موجود نیست که با رویکرد به خصوصیات صحیفه، بیگمان جزء کموبیش بیست دعایی از صحیفه است که با کمال تأسف مفقود شده است.
در این زمینه ادعیه از معصومین(علیهمالسلام)فراوان است؛ ازجمله دعای کوتاه و پربار امام صادق (علیهالسلام) که میفرمایند: «اللّهمّ انّی نشرْت عهْدک و کتابک، اللّهمّ فاجْعلْ نظری فیه عبادةً و قرائتی فیه فکْرا و فکْری فیه اعْتبارا، و جعلنی ممّن اتّعظ ببیان مواعظک فیه واجْتب معاصیک، و لا تجْعلْ علی بصری غشاوةً و لا تجْعلْ قرائتی قرائةً لاتدبّر فیها بل اجْعلْنی أتدبّر آیاته و أحْکامه آخذا بشرائع دینک و لا تجْعلْ نظری فیه غفْلةً و لا قرائتی هذرا، انّک أنْت الرّؤف الرّحیم»؛ بار خدایا من عهدنامه و کتاب تو را گشودم، بار خدایا پس نگاه مرا در آن عبادت و قرائت مرا در آن تفکّر و تفکّر مرا در آن عبرت قرار ده و مرا از کسانی بگردان که بهسبب روشنی هشدارها و مژدههایت در آن، متأثر گشته و از موجبات عصیان تو دوری میکند؛ و هنگام قرائت من بر گوش دلم مهر مزن و بر چشم دلم حجاب قرار مده و قرائت مرا قرائتی که هیچ تدبری در آن نیست، قرار مده؛ بلکه مرا چنان کن که در آیات و احکامش ژرف بیندیشم و به شرایع دینت دست یازم و نگاه مرا در آن بیخبری و قرائت مرا بیهودهگویی قرار مده؛ چراکه تنها تو دلسوز و رحیم هستی.
در روایتی آمده است که حضرت امیر(علیهالسلام) قرآن را چنین ختم میکرد: «اللّهــمّ اشْــرحْ بــالْقــرآن صــدْری و اسْتعْمل بالْقرآن بدنی و نوّر بالْقرآن بصری و أطْلقْ بالْقرآن لســانی و أعنّــی علیــه ما أبْقیْتنی فـــانّــه لا قــــوّة الا بــک»؛ بار خدایا سینهام را با قرآن بگشا و بدنم را بهواسطه قرآن بهکارگیر و دیدهام را به سبب قرآن منوّر بگردان و زبانم را بهواسطه قرآن روانساز و بر آن مرا یاری فرما، مادامیکه مرا باقی گذاشتهای؛ چراکه هیچ حائل از گناه و نه قدرت بر طاعتی نیست مگر بهواسطه تو.
4. پنـاهندگی به خــدا (استعاذه)
از شرایط تلاوت راستین، پناهنده شدن به خداوند است که در قـرآن بر آن تــأکیــد شده است:
﴿فاذا قرأْت الْقرْان فاسْتعذْ باللّه من الشّیْطان الرّجیم. انّه لیْس له سلْطــانٌ علــی الّــذیــن امنوا و علی ربّهمْ یتوکّلون﴾؛ پس هرگاه قرآن میخوانی پس به خدا از شر شیطان سنگسار شده پنــاه بر؛ چــراکــه او بر کســانی که ایمان آورند و بر پروردگارشان تکیــه میکننـد، هیــچ تسلّطــی نــدارد (نحل، 99).
5. استمداد و یاری جستن از خدا (تسمیه)
انسان هنگامی به کمال مطلق میرسد که در راه دستیابی به آن، با یگانه مظهر این اهداف، یعنی «اللّه» پیوندی برقرار کند و با تکیه و یاریجویی از او، بهپیش رود؛ چراکه «اللّه» تنها کمال مطلق و تنها ذات مقدس پایدار و جاوید است و نهتنها کمالمطلوب انسان، بلکه کمال مطلوب همه موجودات در همه عالم هستــی است: ﴿اللّه لا اله الاّ هو الْحیّ الْقیّوم... ﴾؛ اللّه، معبود و معشوقی غیر او نیست؛ درحالیکه او یگانه زنده پــایــدار جاوید است (بقره،255).
«بسْم اللّه الرّحْمن الرّحیم» نماد آغاز و ختم با یاد او، یاری از او و با نشان از او است ازاینرو، گرامیترین و عظیمترین آیه لقبگرفته است. این کشتــی نــوح(علیهالسلام) است که در آن طــوفــان سهمگیـن و هراسانگیز، جــریــان و لنگــرش بــا «بسم اللّه» که دارای نام اعظـم الهـی است محقـق شده است:
﴿و قــــال ارْکبـوا فیهــا بسْــم اللّه مجْــریهــا و مــرْسها...﴾ـ نــوح ـ فــرمــود: ســوار کشتــی شــویــد که جریان آن و لنگرش با بسمالله محقق است... (هود، 41).
منبع:
بیستونی، محمد (1385)، تدبر در قرآن، نشر بیان جوان، ص 44-49.