اعتبارسنجی روایات نهی از پرخوری و توصیه به کم‌خوری

منابع دینی آکنده از روایاتی در حوزه سلامت جسمی، شامل آداب خوردن و آشامیدن، بهداشت، سبک زندگی، پیشگیری، درمان و... است. وجود این روایات در منابع معتبر شیعه نشان می‌دهد که پیامبر اکرمﷺ و ائمه اطهار(علیهم السلام) به این مسئله عنایت داشته‌اند و ازاین‌جهت باید مورد توجه قرار بگیرند. یکی از مسائلی که در روایات مطرح شده آداب خوردن غذاست. برای بهره‌مندی بیشتر و بهتر از این روایات، لازم است آن‌ها را ازلحاظ سندی، دلالی، منبع و قرائن پیرامونی مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. در پژوهش حاضر، روایات تماماً از منابع معتبر شیعه شامل الکافی، من لایحضره الفقیه، وسائل الشیعه، عیون اخبار الرضا، المحاسن، تهذیب الاحکام، امالی شیخ طوسی و الخصال انتخاب شده‌اند؛ بنابراین روایات مورد استناد در این پژوهش ازنظر منبعی از اعتبار کافی برخوردارند.
به‌منظور اعتبارسنجی دلالی، خانواده حدیثی در موضوع مورد بحث این پژوهش تشکیل و معنای عبارات با توجه به همه روایات در این موضوع استخراج شده است. قرائن پیرامونی ازجمله دیگر ابعاد اعتبار سنجی است که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است؛ به این صورت که در مواردی که روایات متعدد با مضمون مشابه یا یک روایت با چند سند معتبر نقل شده، به این مسئله توجه داده شده است. همچنین، به مواردی که سند روایتی آن‌ها با ضعف مواجه بوده و قرائن پیرامونی به جبران این ضعف کمک می‌کرده، اشاره شده است. در ادامه برخی از این روایات مطرح می‌گردد.

روایت نخست: «عدّةٌ منْ أصْحابنا عنْ سهْل بْن زیادٍ عنْ محمّد بْن سنانٍ عن ابْن مسْکان عنْ أبی بصیرٍ عنْ أبی عبْد اللّه(علیه السلام) قال: کثْرة الْأکْل مکْروهٌ»؛ امام صادق(علیه السلام) فرمودند: پرخوری ناپسند است (کلینی، 1407 ق: 6/296، ح 2). همه راویان یادشده در سند این حدیث امامی و ثقه هستند؛ بنابراین روایت فوق اصطلاحاً صحیح به شمار می‌آید. شیخ طوسی نیز در التهذیب این روایت را با دو سند از کلینی نقل کرده (طوسی، 1407 ق: 9/92، ح 394) که یکی از اسناد صحیح و سند دیگر معتبر است. همچنین روایت یادشده با سند دیگری در المحاسن (برقی، 1371 ق: 2/446) نقل شده است. البته در سلسله راویان این سند، اسم بهلول بن مسلم آمده که اطلاعاتی از ایشان در کتب رجالی نقل نشده و ازاین‌جهت سند این روایت ضعیف است؛ ولی با توجه به اعتبار منبع و وجود روایتی صحیح با این مضمون، می‌توان آن را پذیرفت که اصطلاحاً استفاده از قرائن پیرامونی در جبران ضعف سند به شمار می‌آید.
روایت دوم: «علیّ بْن إبْراهیم عنْ أبیه عن النّوْفلیّ عن السّکونیّ عنْ أبی عبْد اللّه علیْه السّلام قال قال رسول اللّهﷺ: بئْس الْعوْن على الدّین قلْبٌ نخیبٌ و بطْنٌ رغیبٌ و...»؛ امام صادق(علیه السلام) فرمودند که پیامبر خداﷺ فرمود: چه یاران بدى هستند علیه دین! قلب‌ترسو، شکم پرخور و... (کلینی، 1407 ق: 6/269، ح 3). همه راویان این روایت امامی و ثقه هستند غیر از سکونی که با وجود وثاقت، شیعه نیست. بر این اساس روایت به لحاظ سندی، به‌اصطلاح موثق به شمار می‌آید.
روایت سوم: «حمیْد بْن زیادٍ عن الْحسن بْن محمّد بْن سماعة عنْ وهیْب بْن حفْصٍ عنْ أبی بصیرٍ عنْ أبی عبْد اللّه(علیه السلام) قال: قال لی یا أبا محمّدٍ إنّ الْبطْن لیطْغى منْ أکْله و أقْرب ما یکون الْعبْد من اللّه جلّ و عزّ إذا خفّ بطْنه و أبْغض ما یکون الْعبْد إلى اللّه عزّ و جلّ إذا امْتلأ بطْنه»؛ ابی بصیر می‌گوید: امام صادق× به من فرمودند: اى ابى بصیر، راستى تن از خوردن سرکش شود. نزدیک‌ترین حال بنده به خدا زمانی است که شکم سبک باشد و مبغوض‌ترین حال بنده به خدا زمانی است که شکمش پر باشد (کلینی، 1407 ق: 6/269، ح 4). این روایت نیز موثق است و ازلحاظ سندی از اعتبار لازم برخوردار است. مضمون یادشده با اندکی تفاوت در المحاسن هم ذکر شده است؛ البته به دلیل وجود محمد بن علی ابو سمینه در سند آن، ازنظر سندی ضعیف به شمار می‌رود، ولی با توجه به وجود روایت مشابه موثق، می‌توان این روایت را نیز پذیرفت.
روایت چهارم: «و بهذا الْإسْناد قال قال رسول اللّهﷺ لیْس شیْ‏ءٌ أبْغض إلى اللّه منْ بطْنٍ ملْآن»؛ رسول اکرمﷺ فرمودند: چیزی مبغوض‌تر در نزد خداوند از شکم پر نیست (صدوق، 1378 ق: 6/36). طبق بازسازی سند این روایت توسط نرم‌افزار درایةالنور، این روایت با سه سند نقل شده که دو سند آن ضعیف و یک سندش موثق است.
روایت پنجم: کلینی در حدیث موثقی آورده است: «محمّد بْن یحْیى عنْ محمّد بْن الْحسن عنْ معاویة بْن حکیْمٍ قال سمعْت عثْمان الْأحْول یقول سمعْت أبا الْحسن× یقول: لیْس منْ دواءٍ إلاّ و هو یهیّج داءً و لیْس شیْءٌ فی الْبدن أنْفع منْ إمْساک الْید إلاّ عمّا یحْتاج إلیْه»؛ عثمان احول گوید: شنیدم از حضرت ابوالحسن(علیه السلام) که ‌فرمودند: هیچ داروئى نیست جز آنکه دردى را تحریک کند و هیچ‌چیز براى بدن سودمندتر از این نیست که انسان ازآنچه بدان نیازى نباشد، امساک کند (کلینی، 1407 ق: 8/273، ح 409).
روایت ششم: «علیّ بْن إبْراهیم عنْ أبیه عن النّوْفلیّ عن السّکونیّ عنْ أبی عبْد اللّه(علیه السلام) قال قال أبوذرٍّ رحمه اللّه قال رسول اللّهﷺ: أطْولکمْ جشاءً فی الدّنْیا أطْولکمْ جوعاً فی الْآخرة أوْ قال یوْم الْقیامة»؛ سکونى گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمودند: ابوذر رحمةاللّه گوید: پیامبر خداﷺ فرمودند: سیرترین شما در دنیا گرسنه‌ترین شما در جهان آخرت است (کلینی، 1407 ق: 6/269، ح 5). همه راویان این روایت امامی و ثقه هستند؛ غیر از سکونی که غیر امامی، ولی مورد اعتماد علمای رجال است؛ بنابراین این حدیث موثق به شمار می‌آید. این روایت در التهذیب (طوسی، 1407 ق: 9/92، ح 395) نیز با دو سند موثق و معتبر نقل شده است. البته این نقل‌ها در نهایت به مرحوم کلینی رسیده و راویان آن از ایشان تا امام(علیه السلام) با روایت قبل یکسان است.
هرچند روایت یادشده ازلحاظ سند قوی است، ولی ازنظر دلالت صراحت در منع از پرخوری ندارد. برخی کتب لغت «جشاء» را به معنی مطلق آروغ زدن معنا کرده‌اند (مرتضی زبیدی، 1414 ق: 1/128) و برخی مراد از آن را آروغی دانسته‌اند که به دلیل سیری و پر بودن معده ایجاد می‌شود (ابن منظور، 1414 ق: 1/48؛ طریحی، 1375: 1/87). نکته گفتنی اینکه روایات دیگری وجود دارد که درمجموع نشان می‌دهد مراد از این روایت نهی از پرخوری و آروغ زدن بر اثر پرخوری است و معنای دوم مطرح‌شده در برخی لغت‌نامه‌ها صحیح‌تر است؛ برای نمونه در امالی شیخ طوسی آمده است: «الْحسن بْن محمّدٍ الطّوسیّ فی الْأمالی عنْ أبیه عن ابْن الصّلْت عن ابْن عقْدة عنْ عبّادٍ عنْ عمّه عنْ أبیه عنْ موسى الْجهنیّ عنْ زیْد بْن وهْبٍ عنْ عقْبة بْن عامرٍ عنْ سلْمان الْفارسیّ عنْ رسول اللّه ﷺ قال: إنّ أکْثر النّاس شبعاً فی الدّنْیا أکْثرهمْ جوعاً فی الْآخرة یا سلْمان إنّما الدّنْیا سجْن الْمؤْمن و جنّة الْکافر» (طوسی، 1414 ق: 346؛ حرعاملی، 1416 ق: ۲۴/ ۲۴۵، ح ۳۰۴۵۲). این روایت که ازنظر مضمون شبیه روایت قبلی است به‌جای «أطْولکمْ جشاءً فی الدّنْیا» در روایت قبل، عبارت «إنّ أکْثر النّاس شبعاً فی الدّنْیا» آمده است و می‌تواند معنای روایت پیشین را روشن کند. همچنین در روایت دیگری آمده است: «عنْه عن النّوْفلیّ عن السّکونیّ عنْ أبی عبْد اللّه عنْ أبیه(علیه السلام) عنْ أبی ذرٍّ قال قال رسول اللّهﷺ أطْولکمْ جشاءً فی الدّنْیا أطْولکمْ جوعاً یوْم الْقیامة قال و فی حدیثٍ آخر عنْ أبی عبْد اللّه× قال: سمع رسول اللّهﷺ رجلًا یتجشّأ فقال یا عبْد اللّه قصّرْ منْ جشائک فإنّ أطْول النّاس جوعاً یوْم الْقیامة أکْثرهمْ شبعاً فی الدّنْی» (برقی، 1371 ق: 2/447). در این روایت نیز ضمن نهی از آروغ طولانی، می‌فرماید: کسانی که در دنیا سیرتر باشند، در روز قیامت مدت طولانی‌تری گرسنه خواهند بود.
همچنین، در روایت موثق دیگری می‌خوانیم: «الإمام علیّ×: أتی أبو جحیفۀ النّبیّﷺ و هو یتجشّأ، فقال: اکفف جشاءک، فإنّ أکثر النّاس فی الدّنیا شبعاً، أکثرهم جوعاً یوم القیامۀ! قال: فما ملأ أبو جحیفۀ بطنه من طعامٍ حتّی لحق باللّه» (صدوق، 1387 ق: 2/38، ح 113؛ حر عاملی، 1416 ق: ۲۵/۲۵، ح ۳۱۰۵۳). این روایت با صراحت بیشتری نشان می‌دهد که مراد از «جشاء» در روایات، آروغ زدن به دلیل پری معده است و بیان‌گر آن است که در روایات با این مضمون از پرخوری منع شده است.
شبیه این مضمون در روایت دیگری نیز تکرار شده است: «الإمام الصادق(علیه السلام): سمع رسول اللّه صلی‌الله علیه و آله رجلًا یتجشّأ، فقال: یا عبد اللّه قصّر من جشائک، فإنّ أطول النّاس جوعاً یوم القیامۀ، أکثرهم شبعاً فی الدّنیا!» (حرعاملی، 1416 ق: 24/ 247، ح 30456).
به‌این‌ترتیب، با تشکیل خانواده حدیثی در مورد روایتی که با سند موثق از کافی نقل شد، می‌توان به اطمینان نسبی رسید که مراد از جشاء در این روایت و روایات مشابه، آروغ زدن از روی پرخوری و سیری است؛ بنابراین همه روایات با این مضمون بر نهی از پرخوری دلالت دارند.
روایت هفتم: «عدّةٌ منْ أصْحابنا عنْ أحْمد بْن أبی عبْد اللّه عنْ محمّد بْن عیسى الْیقْطینیّ عنْ عبیْد اللّه الدّهْقان عنْ درسْت عنْ عبْد اللّه بْن سنانٍ عنْ أبی عبْد اللّه(علیه السلام) قال: الْأکْل على الشّبع یورث الْبرص» (برقی، 1371 ق: 2/447؛ کلینی، 1407 ق: 6/269، ح 7). این روایت به دلیل وجود عبیدالله الدهقان در سلسله راویان سند، ضعیف به شمار می‌آید؛ چراکه نجاشی و حلی او را تضعیف کرده‌اند. مضمون روایت فوق، با سندی متفاوت در التهذیب هم ذکر شده است (طوسی، 1407 ق: 9/93، ح 399) که سند این روایت نیز ضعف دارد. این مضمون در وسائل‌الشیعه به نقل از امالی شیخ صدوق نیز با سندی متفاوت نقل شده است (حر عاملی، 1416 ق: 24/244، ح 30450). این روایت نیز به دلیل وجود عبیدالله بن عبدالله الدهقان در سند روایت که علمای رجال وی را تضعیف کرده‌اند، ضعیف است.
هرچند همه اسناد این روایات ضعیف به شمار می‌روند، ولی ازاین‌جهت که هم در منابع معتبر ذکرشده‌اند و هم به لحاظ مضمونی با روایات صحیح و موثق نهی از پرخوری که پیش‌تر گفته شد هماهنگ هستند، می‌توانند از جهت دلالت بر نهی از پرخوری مورد پذیرش قرار بگیرند. روایات دیگری در نهی از پرخوری و بیان آسیب‌های ناشی از آن در روایات آمده است. این روایات هرچند به لحاظ سندی ضعف دارند، ولی با توجه به روایات صحیح و موثق که بر نهی از پرخوری دلالت دارند، می‌توان این روایات را نیز پذیرفت. به دلیل رعایت اختصار، تنها به آدرس این روایات بسنده می‌شود (صدوق، 1362: 1/270، ح 9؛ حرعاملی، 1416 ق: 2/81، ح 1549، 24/242، ح 30441؛ کلینی، 1407 ق: 6/268-269، ح 1 و 9؛ برقی، 1371: 2/446).
در این پژوهش روایات توصیه به کم‌خوری و نهی از پرخوری اعتبارسنجی شد که ابعاد آن به شرح زیر است:
اعتبار ازنظر منبعی: روایاتی که در پژوهش انتخاب شده از منابع دست‌اول شیعه است که اعتبار آن مورد پذیرش علماست؛
اعتبار سندی: همه روایات این پژوهش ازلحاظ سندی بر اساس کار ارزشمند نرم‌افزار درایةالنور مورد بررسی قرار گرفته است؛
اعتبار ازنظر دلالی: بدین منظور در موارد لزوم، خانواده حدیثی تشکیل داده شده است؛ برای نمونه در مورد معنای «معنای اطولکم جشائاً» با توجه به روایات مشابه، معنای این عبارت استخراج شد؛
اعتبار ازنظر قرائن پیرامونی: در این زمینه، به طرق مختلف نقل روایات، در روایاتی که به چند طریق نقل شده، اشاره شده است، نکته‌ای که باعث اعتبار بیشتر این روایت شده است. در مواردی که چند روایت با یک مضمون یا مضمون‌های مشابه نقل شده بود و این باعث می‌شد که اعتماد ما به مضمون یادشده و روایات افزون گردد، مورد توجه قرار گرفته است. در مواردی نیز با وجود ضعف سند در یک روایت، به دلیل اینکه مضمون این روایت با روایات دیگر همخوان و هماهنگ بود، این هماهنگی به‌عنوان یکی از قرائن پیرامونی در نظر گرفته شده و به‌نوعی جبران ضعف سند به شمار آمده است.

منابع:
ابن منظور، محمد بن مکرم (1414 ق)‏‏، لسان العرب‏، بیروت: دار صادر.
برقى، احمد بن محمد بن خالد (1371 ق)‏، المحاسن‏، محقق: جلال‌الدین محدث، چاپ دوم؛‏ قم: دار الکتب الإسلامیة.
حر عاملی، محمد بن حسن (1416 ق)، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل، قم: موسسه آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث.
صدوق (ابن‌بابویه)، محمد بن على‏ (1362)، الخصال، محقق/ مصحح: علی‌اکبرغفارى، قم: جامعه مدرسین‏.
صدوق (ابن‌بابویه)، محمد بن على (‏1378 ق)، عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، محقق/ مصحح: مهدى لاجوردى، ‏تهران: جهان‏.
صدوق (ابن‌بابویه)، محمد بن على‏ (1413 ق)‏، من لا یحضره الفقیه‏، محقق: علی‌اکبرغفارى، چاپ دوم‏؛ قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏.
طریحى، فخرالدین بن محمد (1375)، مجمع البحرین‏، محقق/ مصحح: احمد حسینى اشکورى، تهران: مرتضوی‏.
طوسى، محمد بن الحسن (1407 ق)‏، ‏تهذیب الأحکام، ‏محقق/ مصحح: حسن الموسوى خرسان ‏، تهران: دار الکتب الإسلامیه‏.
طوسى، محمد بن الحسن‏ (1414 ق‏)، الأمالی، محقق/ مصحح: مؤسسة البعثة، قم: دار الثقافة.
کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق (1407 ق)، الکافی (ط –الإسلامیة) چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیة.
مرتضى زبیدى، محمد بن محمد، (1414 ق)‏، تاج العروس‏، محقق: على شیرى ‏، بیروت: دار الفکر.

نویسنده:

دکتر محمود شکوهی تبار

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم