مفهوم بیماری (3)

در شماره پیشین به تصور تکاملی از بیماری اشاره شد. در این شماره، به تصور ژنتیک از مفهوم بیماری پرداخته می‌شود.
با ظهور گستره‌ای جدید از پزشکی، یعنی پزشکی ژنومی، در آغاز انقلاب ژنتیک در قرن بیستم، مبنای مفهومی پزشکی به‌سوی «ژنتیکی شدن» سوق داده شد. از مفاهیم اصلی آن، تصور ژنتیک از بیماری است. در این تصور، بیماری با در نظر گرفتن جهش یا نبود ژن‌‌(ها)، به‌ویژه ازنظر محصولات معیوب یا عدم تولید محصول آن(ها) تعریف می‌‌شود. به گفته جان بل (John Bell،) «یکی از فرصت‌هایی که به‌وسیله تکنیک‌های ژنتیک مدرن ارائه ‌شده این است که می‌‌توان مبنای بیماری‌زای بسیاری از اختلال‌‌ها را روشن و درنتیجه، مکانیسم آن‌ها را مشخص کرد». بیماری‌‌های ژنتیک، مانند دیابت معمولاً به دنبال از دست دادن کارکرد ایجاد می‌شوند. بااین‌حال، مواردی مانند سرطان نتیجه افزایش کارکرد است. جهش ژن ممکن است به شکل نادر (مانند نتیجه تغییرات ژنوم سلول‌‌های سوماتیک بیماران در طول زندگی آن‌ها)، یا حاصل توارث از والدین باشد.
 اگر یک ژن معیوب مسئول بیماری به ارث برده شود، بیماری از الگوهای وراثت مندلی پیروی می‌کند. اگر بیش از یک ژن درگیر باشد، بیماری حاصل، غیر مندلی یا چندژنی است. به دلیل نقش مهم محیط در بروز بیماری، بیشتر بیماری‌‌های چندژنی چندعاملی نیز هستند. به‌عبارت‌دیگر، بخشی از ریشه‌‌های بیماری ممکن است به دلیل وراثت و بخشی، نتیجه عوامل محیطی باشد. بنابراین، بسیاری از بیماری‌‌های شایع مانند سرطان، دیابت، فشارخون بالا و تصلب شرایین، ناشی از برهم‌کنش ژن‌‌ها و محیط هستند. ژن‌های مستعدکننده ابتلا به بیماری خاص، تنها در شرایط محیطی خاصی بیان می‌شود؛ به‌عنوان‌مثال سرطان ریه یک مؤلفه خانوادگی بوده که با کشیدن سیگار قابل تحقق است. امروزه، از این مفهوم به‌عنوان اپی‌‌ژنتیک یاد می‌شود.
همان‌طور که اشاره شد، سرطان نمونه‌ای بارز از بیماری‌های چندژنی یا چندعاملی است. ترکیبی از فعال‌‌سازی آنکوژن و غیر فعال‌سازی ژن سرکوب‌کننده تومور، برای ایجاد تومور مورد نیاز است. بااین‌حال، روبرت واینبرگ (Robert Weinberg)، و داگلاس هاناهان (Douglas Hanahan) پس از مرور مقالات موجود درباره سرطان، الگویی جدید را دراین‌باره پیشنهاد کردند. استدلال آن‌ها این بود که به علت ماهیت پیچیده و چندوجهی سرطان، به‌جای تبیین آن تنها با چند ژن جهش‌یافته، حداقل شش ویژگی (Hallmarks) متفاوت ارائه می‌شود. این‌ها شامل خودسری در سیگنال‌‌های رشد، عدم حساسیت به سیگنال‌‌های ضد یا بازدارنده رشد، تهاجم و متاستاز بافتی، پتانسیل تکراری نامحدود، رگ‌زایی پایدار و فرار از آپوپتوز یا مرگ برنامه‌ریزی‌شده سلولی است. هاناهان و واینبرگ طرفدار زیست‌شناسی سلولی هتروتیپی (Heterotypic cell biology) هستند که در آن سلول‌های سرطانی، سلول‌های طبیعی را برای تشکیل تومور بالغ به کار می‌گیرند. به‌تازگی، نقص در ماتریس خارج سلولی نیز به‌عنوان عامل سبب‌شناختی در سرطان‌زایی مطرح شده است.
سرانجام، طبقه‌‌ای از بیماری‌‌های ژنتیک که حاصل جهش در ژن‌های واقع در قطعات دایره‌‌ای DNA در میتوکندری است، به میزان زیاد مورد بررسی قرار گرفته است. میتوکندری‌ها اندامک‌‌هایی هستند که در سلول‌‌های یوکاریوتی یافت می‌شوند و مسئول تنفس هوازی یا فسفوریلاسیون اکسیداتیو هستند. منشأ آن‌ها از مادر است؛ زیرا میتوکندری‌های پدری در هنگام لقاح از بین می‌روند. الگوی وراثت ژن‌های میتوکندریایی غیر مندلی است.


منبع:

-Marcum, J. A. (2008). Humanizing modern medicine: an introductory philosophy of medicine (Vol. 99). Netherlands: Springer.

نویسنده:

دکتر صادق یوسفی

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم