متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
مؤلفههای لذتبری سعادتنگر در روایات اهل بیت (علیهمالسلام)
دو رویکرد عمده درباره شادکامی وجود دارد؛ رویکردی که لذتنگری را عامل شادکامی انسان معرفی میکند و رویکردی که سعادتنگری را موجب شادکامی انسان میداند (Hefferon, Boniwell. 2011). برای نخستین بار، تحقیقات تجربی درباره مقایسه مدلهای سعادتنگری (مانند ارتقا، معنا، اصالت، فضیلت) با لذتنگری (مانند لذت، خوشی، راحتی، نبود فشار) در سال 1993 از سوی واترمن شکل گرفت. در ادامه، به برخی از نظریات که بر رویکرد شادکامی لذتنگر و شادکامی سعادتنگر تأکید دارند، اشاره میشود.
داینر و همکارانش (1999)، ازجمله نظریهپردازان رویکرد لذتنگری هستند. این محققان، شادکامی درونی را با مؤلفههای هیجانهای مثبت، پایین بودن سطح هیجانهای منفی و احساس شخصی رضایت از زندگی تعیین کردهاند. در مقابل، ریف و سینگر (2008)، ازجمله افرادی هستند که در گروه سعادتنگری قرار میگیرند. ریف (1989)، شش مؤلفه را برای بهباشی روانشناختی مشخص کرده است که عبارتاند از: 1. پذیرش خود؛ 2. ارتباط مثبت با دیگران؛ 3. رشد شخصی؛ 4. هدفمندی در زندگی؛ 5. کنترل بر محیط و 6. خودمختاری، که به رویکرد سعادتنگر نزدیک است.
همچنین، هوتا و دسی (2008) مدلی را ارائه کردهاند که مبتنی بر این مؤلفههای اشتیاق، برای اهداف و ارزشهای درونی (مانند رشد شخصی، مشارکت اجتماعی، ارتباطات، سلامت فیزیکی، داشتن انگیزههای خودگردان، خودآگاهانه رفتار کردن و نیازهای رضایتبخش برای شایستگی، خودگردانی و ارتباط) است که این نظریه نیز با رویکرد سعاتنگر منطبق است.
فلاسفه یونان، نخستین اشارهها را به این مطلب داشتهاند. از آثار سقراط، ارسطو و افلاطون دانسته میشود که بر این باور بودند اگر انسانها در پی زندگی فضیلتمدار باشند، واقعاً شادکام خواهند شد(heffreon & Boniwell). در نگاه ارسطو، فضیلت معیار ارزیابی لذت به شمار میرود و لذت راستین از اعمال منطبق با فضیلت نشئت میگیرد (هرنگهان. 1389).
ابنسینا، اساس لذت حقیقی را که موجب ارتقای انسان میشود، در کمال و خیر میداند. ازنظر او، انسان زمانی لذت واقعی را تجربه خواهد کرد که دو شرط محقق شود: 1. کمال و خیر را درک کند و 2. به آن کمال و خیر برسد.
خواجهنصیرالدین طوسی معتقد است که لذتبری عقلانی مبتنی بر خیر، کمال و فضیلت به شمار میرود و خوشبختی را با خود به ارمغان خواهد آورد.
مراجعه به متون دینی نشان میدهد که لذتبری سعادتنگر مورد توجه و تأکید اسلام است و این امر از مؤلفههای مختلفی برخوردار است؛ ازجمله: تجربه مثبت (در قلمرو لذتهای مادی، روانشناختی و معنوی)، هشیاری در لذتبری، جهتگیری سعادتنگر در لذتبری و فرایندهای دستیابی به سعادت. در این نوشتار، تجربه لذت، بهعنوان یکی از این مؤلفهها مطرح میشود.
اینکه انسان بخشی از زمان زندگیاش را به خلوت خود اختصاص دهد و از امور حلال و سالم لذت ببرد، یک مؤلفه لذتبری سعادتنگر به شمار میرود. در متون اسلامی به این مسئله توجه و توصیه شده و نتایج و منافع مثبتی برای آن ذکر شده است که تجربههای لذتبخش، نشاط قلب، رهایی از مشغله ذهنی و کاهش غم، ازجمله این موارد است. ائمه اطهار÷ در قالب مضامین زیر، به بحث بهرهمندی از لذات حلال پرداختهاند:
یکم. توصیه به اختصاص زمانی برای پرداختن به لذتهای حلال و سالم
در برخی از روایات توصیه شده است که انسان عاقل بخشی از زمان خود را به نیایش با پروردگار، محاسبه اعمالش، و تفکر در آیات الهی اختصاص دهد. بخشی دیگر از زمانش را نیز به لذتهای حلال اختصاص دهد که این بخش عاملی نیروبخش برای کارهای دیگر به شمار میآید و نشاط قلب، تفریح و آسودگی خاطر از مشغلههای روانی را برای فرد به ارمغان خواهد آورد.
دوم. تصریح به نقش لذتبری در کنترل زمینههای افسردگی
در روایات تصریح شده است که لذت بردن از موضوعات حلال باعث توانمندسازی انسان، نشاط و رهایی از دلمشغولیهای زندگی میشود.
سوم. تبیین سازوکار تأثیر لذت و شادی در کنترل زمینههای افسردگی
در برخی روایات پیشنهادهایی برای کارهای حلال و سالم در لذتبری و تجربه شادی در زندگی وجود دارد؛ برای نمونه ائمه اطهار(علیهمالسلام) ده کار را زمینهساز «نشره» (نشاط و شادمانی) دانستهاند. امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «النّشْرة فی عشرة أشْیاء الْمشْی و الرّکوب و الارْتماس فی الْماء و النّظر إلى الْخضْرة و الْأکْل و الشّرْب و النّظر إلى الْمرْأة الْحسْناء و الْجماع و السّواک و غسْل الرّأْس بالْخطْمیّ فی الْحمّام و غیْره و (برقی.1371: 1، 14-15)؛ نشاط در ده چیز است: راه رفتن، سواری، آبتنی، نگاه به سبزه، خوردن و نوشیدن و نگاه بر زن زیبا (که محرم باشد)، رابطه جنسی، مسواک زدن، شستن سر با خطمی در حمام و غیره».
بر اساس متون اسلامی، گسترهای از رفتارهای لذتبخش سالم و حلال باعث نیروبخشی روانی، نشاط و رهایی از رنج میگردد. این رفتارهای لذتبخش در روایات شامل سه دسته رفتارهای لذتبخش مادی، روانشناختی و معنوی است که برای رعایت اختصار، از ذکر اصل روایات خودداری و تنها بهعنوان این روایات بسنده میشود:
1- تجربههای لذتهای مادی که بهواسطه کارهای نشاطآور و سرگرمکننده و مهیا بودن امکانات بهرهمندی در زندگی حاصل میشود (برقی. 1371: 1/14-15؛ حمیری. 1413ق: 72).
2- تجربه لذتهای روانشناختی، مانند گفتوشنود با مردم (برقی. 1371: 1/14-15)، لذت معاشرت جنسی با همسر (صدوق. 1362: 1/161)، گفتوشنود فکاهی با دوستان (همان)، لذت پاکیزگی و بوی خوش (کلینی. 1407: 6/510)، لذت انس با همنشینان صالح (صدوق. 1362: 1/248)، وسعت و فراوانی در بهرهمندیها (کلینی 1407: 6/526)، آسودگی در تنهایی (شعیری. بیتا: 123)، و خلوت شخصی برای لذتبری و لذت معاشرت نیکو (صدوق. 1413: 3/156).
3- تجربه لذتهای معنوی در ذکر و مناجات با خدا (صدوق. 1376: 196)، لذت شبزندهداری در نماز شب (صدوق. 1362: 1/161) و دستیابی به اهداف اخروی (رضی. 1414: 378).
منابع:
- برقی، احمد بن محمد بن خالد (1371). المحاسن. قم: دار الکتب الاسلامیه.
- حمیری، عبدالله بن جعفر ( 1413 ق). قرب الاسناد. قم: مؤسسه آل البیت(علیهمالسلام).
- رضی، محمد بن حسین (1414 ق). نهجالبلاغه. قم: هجرت.
- صدوق. محمد بن علی بن بابویه (1376). امالی. تهران: کتابچی.
- صدوق. محمد بن علی بن بابویه (1413 ق). من لا یحضره الفقیه. قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه (1362). الخصال. قم: جامعه مدرسین
حوزه علمیه قم.
- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق (1407 ق). الکافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- Diener, E., Suh, E. M., Lucas, R. E. and Smith, H.L. 1999. Subjective well-Being: treedecades of progress. Psychological Bullerin 125: 276-302.
- Hefferon, K. & Boniwell, I. 2011. Positive Psychology, Theory, Research and Application. London: Open University Press.
برگرفته از مقاله: مهدی عباسی و همکاران (1397). «مؤلفههای لذتبری سعادتنگر بر اساس منابع اسلامی: تدوین یک مدل مفهومی». پژوهشنامه سبک زندگی.
1.«... على الْعاقل ما لمْ یکنْ مغْلوباً على عقْله أنْ یکون له ساعاتٌ ساعةٌ یناجی فیها ربّه عزّ و جلّ و ساعةٌ یحاسب نفْسه و ساعةٌ یتفکّر فیما صنع اللّه عزّ و جلّ إلیْه و ساعةٌ یخْلو فیها بحظّ نفْسه من الْحلال فإنّ هذه السّاعة عوْنٌ لتلْک السّاعات و اسْتجْمامٌ للْقلوب و توْزیعٌ لها...» (صدوق. 1362: 2/525).
نویسنده:
دکتر محمود شکوهیتبار
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم