ویژگی‌های اخلاقی لازم برای طبابت از منظر محمد بن زکریای رازی (1)

‌محمد بن زکریا، از حکما و اطبای بزرگ ایرانی، کتب، رسایل و مقالات زیادی را در طب به رشته تحریر درآورده است. از منظر رازی، طب (نظری و عملی) صناعت یا علمی است که شامل دو بخش روحانی و جسمانی بوده، هر بخش نیز شامل حفظ‌الصحه و علاج است (رازی. 1408: 17-18؛ رازی. 636: 77). او حفظ‌الصحه را مقدم بر علاج و بعد روحانی را برتر از بعد جسمانی می‌دانست (رازی. 636: 86-87). ازاین‌رو، معتقد بود که برای طبیب برخورداری از سلامت معنوی بسیار مهم‌تر از سلامت جسمانی است؛ چراکه طبیب با وجود مشکل جسمانی می‌تواند بیماران را درمان کند، اما در صورت فقدان سلامت روحانی، به‌هیچ‌عنوان شایستگی طبابت را نخواهد داشت (رازی. 1977: 81).
 رازی، به‌عنوان یک طبیب روحانی، در راستای ارتقای سطح سلامت معنوی اقشار جامعه و اصلاح اخلاق نفوس، کتب باارزشی را نگاشته است. او با یک مخاطب‌شناسی منحصر‎به‌فرد «الطب الروحانی» را برای مخاطبان غیر فیلسوف، «السیره الفلسفیه» را برای متخصصان فلسفه و «اخلاق الطبیب» را برای متخصصان طب می‌نویسد. او همچنین در برخی کتب و رسایل اختصاصی‌اش، مانند «محنه الطبیب» و یا در ذیل کتب جامع پزشکی‌اش، مانند جلد 23 «الحاوی»، اهمیت توجه به جنبه‌های مختلف سلامت روانی و اخلاقی در انتخاب طبیب را یادآور می‌شود و اذعان می‌کند که پیش از بررسی دانش نظری و عملی افراد در طب، باید سلامت معنوی آن‌ها تأیید شود و در صورت عدم تأیید آن، دیگر لزومی به بررسی حذاقت فرد در طب نظری و عملی نیست و آن فرد صلاحیت احراز جایگاه طبابت را ندارد (رازی. همان: 19-20).
 ویژگی‌های اخلاقی لازم برای متخصصان طب از منظر رازی به سه قسمت تقسیم می‌شود: قسم یکم، ویژگی‌های اخلاقی عمومی لازم برای طبابت. دوم، ویژگی‌های اخلاقی اختصاصی لازم برای طبابت که به درمان و طب عملی مربوط می‌شود و سوم، ویژگی‌های اخلاقی لازم برای احراز جایگاه طبابت که مربوط به آزمون اطباست و این ویژگی‌ها پیش از آزمودن حذاقت داوطلب در طب نظری و طب عملی باید بررسی شود. در این مقاله، قسم یکم و در مقاله شماره‌ آتی قسم دوم و سوم مورد بررسی قرار می‌گیرد.

1- ویژگی‌های اخلاقی عمومی لازم برای طبابت

رازی در کتاب‌های تخصصی‌اش، مانند «اخلاق الطبیب» و یا در ذیل کتب جامع پزشکی خود، مانند «الطب المنصوری» به ویژگی‌های اخلاقی عمومی‌ که برای همه، ازجمله پزشکان واجب است که به آن متّصف باشند، پرداخته است و پس از برشمردن این صفات، غالباً دلایل عقلانی‌ای می‌آورد تا دلیل وجوب این صفات را برای پزشکان نشان دهد.

او معتقد است که پزشک باید ظاهری آراسته داشته باشد. چهره، اندام‌ها، موها و لباس‌های او خوشایند و تمیز و همچنین گشاده‌رو و خوش‌گفتار باشد و از ترش‌رویی و شتاب‌زدگی و بی‌پروایی در کارها بپرهیزد و به زر و زیور آزمند نباشد؛ چراکه برخی اطباء آگاهانه با انجام درمان‌های ناقص به دنبال مراجعه مجدد بیماران و کسب منافع مادی بیشتر هستند که این کار آن‌ها ممکن است به بهای جان بیمار تمام شود (رازی. 1421: 23/ 112).

پزشک باید با بیماران با لحنی ملایم و اخلاقی نیکو رفتار کند. نسبت به آن‌ها مهربان، دلسوز و رازدار باشد و در هنگام اعمال پزشکی، مانند رگ زدن، حتماً بر بالین بیمار حاضر باشد (همان).

آراستگی ظاهری به همراه فروتنی و نرم‌خویی و پرهیز از خودپسندی و تکبر همه و همه به پزشک کمک می‌کند که دوست و همراه مردم گردد؛ چراکه تنها از این راه اعتماد مردم جلب می‌شود و درمان به‌وسیله پزشک ممکن می‌گردد (رازی. 1977: 84-85).

رازی در «اخلاق الطبیب»، خطاب به شاگردش می‌گوید که من برخی از پزشکان را دیده‌ام که وقتی به بارگاه پادشاهی وارد می‌شوند بر مردم فخر می‌فروشند و روی درهم می‌کشند و به درشتی رفتار می‌کنند و از درمان ایشان دریغ می‌کنند. چنین طبیبانی محروم و ناقص هستند. پس زنهار تا مانند برخی پزشکان که در طبابت توفیق می‌یابند به خود مغرور نشوی! چراکه با عجب و خودپسندی موفقیت پایدار حاصل نخواهد شد و جالینوس نیز همواره پزشکان را از این خصلت‌ها بر حذر می‌داشت. رازی از قول جالینوس به شاگرد خود سفارش می‌کند که پزشک باید تهیدستان و بینوایان را همانند توانگران درمان کند (رازی. 1977: 37-38).

به اقرار اصحاب تراجم و ارباب طبقات، رازی در عمل ثابت کرد که به درمان بینوایان، حتی بیش از درمان توانگران تمایل داشت. او شخصاً بر بالین فقرا حاضر می‌شد و به درمانشان می‌شتافت و مقرری‌های کلان به ایشان می‌پرداخت (ابن ابی اصیبعه. بی‌تا: 416).

پزشک را نشاید که از طریق اعتدال خارج شود. او باید مراقب باشد که نه دچار غرور و تکبر شود که به کینه‌ورزی بیمار بینجامد و نه خود را خوار و خدمتکار بیمار جلوه دهد که از ارج‌وقرب خود بکاهد؛ چراکه در این صورت، بیمار او را به دیده‌ی حقارت می‌نگرد و دستورهای او را نادیده می‌گیرد (رازی. 1421: 23/112-113). در واقع، فروتنی نه به معنای زبونی و خواری، بلکه به‌عنوان زینت و زیبایی حرفه‌ پزشکی است که موجب کامیابی و موفقیت پزشک می‌شود. نزدیک شدن به بیمار و جلب اعتماد او سبب می‌شود که بیمار از یک‌سو پزشک را رازدار خود بداند و به‌راحتی مشکلات خود را با او در میان بگذارد و از سوی دیگر در پذیرش درمان، به او اعتماد کند. رازی برای شاگرد خود داستان‌هایی را بیان می‌کند که بی‌اعتمادی بیماران به پزشک و عدم علاج، موجب مرگ بیماران شده است تا او را متوجه اهمیت این موضوع کند (رازی. 1977: 27).

رازی معتقد است که پزشک باید به‌طور مطلق رازدار بیمار خود باشد؛ چراکه رازداری نه‌تنها فضیلتی اخلاقی و حرفه‌ای است، بلکه برای پزشک ضروری است و افزون بر آن، ازآن‌جهت که او به‌غیراز درمان مردم عادی ممکن است پزشک خانواده‌های سرشناس و پادشاهان و امرا نیز باشد، افشای عمدی یا سهوی اسرار آن بیماران ممکن است به قیمت جان او تمام شود (رازی. همان:27، 84-85)؛ ولی رازی در زمینه‌ حقیقت‌گویی، خیلی مقید به قید مطلق نیست؛ بلکه قائل به نسبی بودن آن است. او در کتاب «الطب الروحانی»، معیار حسن و قبح دروغ را نیت فرد بیان می‌کند. اگر نیت و مقصود فرد از گفتن دروغ حصول امری نیکو باشد، آن را پسندیده و در غیر این صورت، امری ناپسند و نکوهیده می‌داند (رازی. 636: 95-96). به همین دلیل، به بیماری که مبتلا به مالیخولیا شده می‌گوید که دچار سوءهاضمه شده است تا افکار منفی را از او دور و معالجه‌ او را آسان سازد (رازی. 1374: 1/ 65).

محمد بن زکریا با اینکه در امور عقلی و علمی تقلید و پیروی از عرف جامعه را برنمی‌تابید و مذمت می‌کرد، اما در رفتار اجتماعی، به عقاید و باورهای بیماران خود بسیار احترام می‌گذاشت. او پزشک را به دو دلیل عقلی از باده‌خوری منع می‌کند: یکم آنکه اشتغال به آن موجب زوال عقل و هوشیاری می‌شود و امکان لغزش و خطای او در تشخیص و درمان افزون می‌گردد و دوم اینکه، این عمل [چون برخلاف شرع و عرف است] پزشک را در انظار دیگران بی‌مقدار جلوه می‌دهد (رازی. 1977: 65).

در زمینه‌ رعایت حدود بین زن و مرد به شاگردان خود می‌گوید که در معاینه زنان باید چشمان خود را از نگاه کردن به موضع مورد معاینه برگیرید و طبیب باید این کار را نه فقط با هدف احترام به عقاید بیمار، بلکه با هدف اطاعت از امر الهی و پاک نگه داشتن نفس خود انجام دهد؛ چراکه بعدازاین توصیه، رازی از قول جالینوس می‌گوید که پزشک باید برای خداوند پاک و خالص باشد. از زنان و زیبارویان چشم فروبندد و از دست زدن به بدن آن‌ها بپرهیزد (رازی. همان: 28-29). در کتاب «قصص و حکایات المرضی» در شرح معاینه زنی آورده است که معاینه به‌وسیله شوهر او انجام شد و تجویزات به شوهر بیمار گفته شد. همچنین، در همین کتاب آورده زنی را که سقط جنین کرده بود را با واسطه‌ یک مامای خانم معالجه کرده است (رازی. 1343).

پزشک باید از مهارت برقراری ارتباط با افراد متفاوت بهره‌مند باشد؛ به‌عنوان‌مثال رازی با بیماری که همه فکر می‌کردند مالیخولیا دارد، با زبان خودش صحبت کرد و فهمید که مشکل او پرسش‌های بی‌پاسخی است که از جهان دارد (رازی. 1374: 1: 69).

پزشک نباید از مشورت با اطبای حاذق ابایی داشته باشد و پیش از درمان باید نظر آن‌ها را جویا شود (رازی. 1390: 1/ 208-209) و بالاخره پزشک باید بداند که برخی اوقات برای بیماری درمانی وجود ندارد (رازی. 1416: 55، 161، 177)، پس همیشه باید به خداوند توکل کرد که شفای واقعی تنها از سوی اوست (رازی. 1977: 38-39).

منابع:
- ابن ‌ابی اصیبعه، موفق الدین (بی‌تا). عیون الانباء فی طبقات الأطباء. شرح و تحقیق نزار رضا. بیروت: دار مکتبه الحیاه.
- رازی، محمد بن زکریا (1977). اخلاق الطبیب. تحقیق عبد اللطیف محمد العبد. قاهره: مکتبه دار التراث.
-  (1374). الحاوی فی الطب. حیدرآباد دکن: مجلس دائره المعارف العثمانیه.
-  (1421). الحاوی فی الطب. تصحیح محمد اسماعیل. جلد 23. بیروت: دار الکتب العلمیه.
-  (636). الطب الروحانی. کتابخانه‌ دانشگاه تهران. میکروفیلم شماره 1559.
-  (1390). محنه الطبیب و تعیینه. تصحیح البر زکی اسکندر. ترجمه غلامرضا جمشیدنژاد. تهران.
-  (1416). المرشد أو الفصول. تصحیح البر زکی اسکندر. قاهره: معهد المخطوطات بجامعه الدول العربیه.
-  (1408). المنصوری فی الطب. مصحح حازم بکری صدیقی. کویت: منشورات معهد المخطوطات العربیه المنظمه العربیه للتربیه و الثقافه و العلوم.

نویسنده:

مریم محسنی سیف آبادی

گروه تاریخ علوم پزشکی، دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران