متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
آدمی باید در غذایش به دقت بنگرد
قرآن کریم کتاب هدایت بوده و این هدایت، به وسیله توصیهها و رهنمودهایی در آیات آن نمود پیدا میکند، یکی از این رهنمودها مسئله نگاه است که در آیات متعدد و به طرق مختلفی درباره آن بحث شده است. آیه 24 سوره عبس «فلینظرالانسان الی طعامه» یکی از این آیات میباشد که در آن، مسئله نگاه به طعام مطرح شده است(1). قرآن، نظر و مطالعه انسان را پیرامون طعامی که میخورد، لازم میداند. هرچند که نعمت طعام، یکی از میلیونها نعمتی است که تدبیر ربوبی، آنها را برای رفع حوائج بشر در زندگیاش فراهم کرده است. اگر انسان در همین یک نعمت مطالعه کند، سعه تدبیر ربوبی را مشاهده خواهد کرد؛ تدبیری که عقلش را متحیر و مبهوت خواهد نمود (2).
روشن است که منظور از« نگاه کردن» تماشاى ظاهرى نیست، بلکه نگاه به معنى دقت و اندیشه در ساختمان این مواد غذایى، و اجزاء حیاتبخش آن، و تاثیرات شگرفى که در وجود انسان دارد، و سپس اندیشه در خالق آنها است و این که بعضى احتمال دادهاند که مراد نگاه ظاهرى است -نگاهى که باعث تحریک غدههاى بزاقى دهان مىشود، در نتیجه به هضم غذا کمک مىکند- بسیار بعید به نظر مىرسد؛ زیرا آیه به قرینه آیات قبل و بعد، اصلا در مقام بیان این گونه مسائل نیست. اما بعضى از دانشمندان غذاشناس که قرآن را تنها از زاویه محدود مسائل شخصى خود مىنگرند، طبیعى است چنین پندارى درباره آیه فوق داشته باشند.
بعضى نیز معتقدند که منظور از نگاه کردن به مواد غذایى این است که انسان هنگامى که بر سر سفره مىنشیند، دقیقاً بنگرد که آنها را از چه راهى تهیه کرده؟ حلال یا حرام؟ مشروع یا نامشروع؟ و به این ترتیب جنبههاى اخلاقى و تشریعى را مورد توجه قرار دهد(3).
از امام محمدباقر(علیهالسلام) روایت شده است: «طعام در این آیه همان علمی است که انسان میآموزد و باید توجه کند که آن را از چه کسی فرا میگیرد» (4) این بیان لطیف، معنا و تفسیر باطن آیه است؛ چون طعام دو قسم است: یکی طعام بدن و دیگری طعام روح و اگرچه مصداق آیه است؛ چون طعام دو قسم است: یکی طعام بدن و دیگری طعام روح و اگرچه مصداق بودن نان برای طعام محسوستر است، ولی مصداق بودن علم که غذای روح است، برای طعام دقیقتر است و اگر کسی اهل دقّت باشد، میتواند طعام بودن علم را از این آیه برداشت کند. حاصل آن که شمول آیه مزبور نسبت به علم که مصداق معنوی طعام است، برای آن است که در مفهوم طعام، آن معنای جامع و فراگیر که هم قابل انطباق بر مصادیق حسّی و هم قابل انطباق بر مصادیق معنوی باشد، ملحوظ شده است؛ بنابراین، بعد از تحلیل معنای حدیث معلوم میشود که مفادّ آن توجه به مفهوم جامع است(5).
اولین واژه که در این آیه خودنمایی میکند، واژه «نظر» است. نظر به معنی تأمل و تفکر در چیزی آمده است که قدری توسعه یافتهتر از واژه «را» به معنی نگاه کردن است(6). همچنین در تفسیر این واژه آمده که «اصل واحد در این ماده (نظر)، دیدن همراه با تعمق و تحقیق است در یک امر مادی یا معنوی، که با چشم سر یا چشم دل است»(7). همچنان که تفکر و تعقلکردن در طعام فایده اعتقادى دارد و با اندیشیدن در طرز تهیه غذا از فرو ریختن باران و شکافته شدن زمین میتوان حکمت و قدرت آفریدگار را شناخت و معرفت اللّه حاصل نمود. همچنین از این تدبر و تأمل میتوان فواید اخلاقى و اجتماعى حاصل کرد؛ یعنى باید به طعام نظر کرد که از راه حرام و ستم فراهم نشده باشد؛ باید با اندیشیدن به طعام به فکر بیچارگان و مستمندان و محرومان بود، باید با نظر کردن در طعام ملتفت بود که ابر و باد و مه و خورشید و زمین و همه عوامل طبیعت در تهیه آن کار کردهاند پس سزاوار نیست انسان بیکار و بىثمر و غافل بوده، سپاسگزارى خالق و منعم ننموده، خدمتى به خلق خدا نکند و نیرویى را که از غذا میگیرد، نداند که در چه راه صرف نماید(8).
واژه بعدی، «انسان» است که در توصیف آن نوشتهاند «اصل واحد در این ماده، نزدیکی همراه با ظهور به نشان مأنوس شدن، درمقابل بیگانگی و وحشت و دوری است» و این معنا در همه صیغههایی که از آن مشتق میشود، محفوظ است. اصل کلمه انسان، انس بوده که اسم جنس است و الف و نون به آن اضافه شده که دلالت بر ظاهر شدن میکند(6). واژه «طعام» واژهای است که برخی از لغویون آن را معادل گندم دانستهاند(6). از فتوای کلام مفسرین چنین برمیآید که در استفاده از واژه «نظر» غرضی در کار بوده و آن، تأکید بر تأمل و تفکر است که این تأمل علاوه بر جنبههای مادی، ابعاد معنایی و معنوی را نیز در برخواهد گرفت و به کارگیری واژه انسان، هم بر وجه ممیزه او بر سایر مخلوقات، که همانا قوه مفکره اوست، صحه میگذارد(6). طعام از ضروریترین لوازم بقای انسان است.
شاید شناخت خوراک جسم و تن کار چندان دشواری نباشد و حتی بسیاری از حیوانات و جانوران، حسب فطرت به دنبال غذای متناسب با جسم خود بروند، اما آن چه که در مورد انسان اهمیت دارد، خوراک روح و جان و روان اوست(6). برخی از مفسرین با تکیه بر بعضی از روایات، منظور اصلی از طعام را غذای روح دانسته و طعام روح را مقدم بر طعام جسم میدانند(9 و 10). برخی دیگر از مفسرین نیز تأمل و تفکر در طعام را تأکیدی بر بیان توحید افعالی دانسته و معتقدند انسان باید از خودش بپرسد که چه کسی این طعام را برایش مهیا ساخته، چگونه این طعام در بدن تجزیه و تحلیل شده و چگونه حیات را تداوم خواهد بخشید(11). مفسرین دیگری معتقدند آیه بر حلال و حرام، و تدبیر در نحوه تحصیل طعام نیز اشاراتی دارد؛ زیرا هنگامی که انسان با دیدی ژرف به طعام مینگرد، میداند که هر طعامی برای هر زمانی شایسته نیست. پس ناگزیر است میان مضر و مفید، نیک و بد، حلال و حرام تمایز قائل شود؛ لذا جز از آن چه او را سود میرساند و حلال است و به قدر بهرهمندی جسمش، تناول نمیکند(12).
پس به طور خلاصه و بر اساس آیه شریفه 24 سوره مبارکه عبس، میتوان بیان داشت رویت در قرآن هم رویت ظاهری محسوب میشود و هم رؤیت تأملی و تعقلی. یکی از راههای شناخت و معرفت به خداوند متعال، مشاهده آیات و نگاه کردن به نعمتهای الهی و محیط پیرامون و جهان هستی است(13). همچنین اهمیت دقت در حلیت و حرمت طعام به قدری است که عدم توجه به آن میتواند منجر به عصیان پروردگار شود(14)؛ تغذیه کودک با غذای حرام و نجس در اخلاق، صفات، سعادت و شقاوت او تأثیرگذار است(15). پس اگر به غذا با چنین دیدى نگاه شود، از درجه بلعیدن خوراک با اشتهایى حیوانى به درجه بهرهبردارى از آن با آسایش نفسانى و با سپاسگزارى و امتنان بالا رفته، و در این هنگام تنها بدن از خوراک تغذیه نمیکند، بلکه روح و جان نیز چنین میکند(16).
آرى؛ «آدمى باید در غذایش به دقت بنگرد» و چه پر معنى است همین یک جمله کوتاه.
بهرهبردارى از آن با آسایش نفسانى و با سپاسگزارى و امتنان بالا رفته، و در این هنگام تنها بدن از خوراک تغذیه نمیکند، بلکه روح و جان نیز چنین میکند(16).
آرى؛ «آدمى باید در غذایش به دقت بنگرد» و چه پر معنى است همین یک جمله کوتاه.
منابع:
1- میرجهانشاهی، سیدمحمدرضا؛ خاکپور، حسین، 1394، بررسی مراد از نگاه در آیه 24 سوره عبس فلْینظر الْانسان إلى طعامه، همایش سراسری علمی پژوهشی شناخت اخلاق و آداب حسینی، شهرستان تایباد، شورای فرهنگی عمومی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، https://www.civilica.com/Paper-ANDISHEH01-ANDISHEH01_056.html
2- طباطبایی، سیدمحمدحسین. (1417 ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه، جلد20، صفحه 208
3- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج26، ص146-144.
4- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی 2 / 63، کتاب فضل العلم، باب النوادر، حدیث 8.
5- جوادی آملی، عبدالله. (1383ق.). الف. تسنیم قرآن کریم. قم: اسراء، 1383، ص422.
6- یوسفی، مهدی؛ شیرافکن، هدی؛ اهمیت و جایگاه طعام از منظر قرآن کریم، دانشگاه علوم پزشکی بابل، نشریه اسلام و سلامت، دوره اول، شماره اول، بهار93، صفحه 28-24.
7- مصطفوی، حسن؛ تحقیق در واژه های قرآن، تهران: مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، شماره اول، 1386، صفحه 184.
8- شریعتی، محمد تقى. تفسیرنوین، نشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1374، صفحه 58.
9- بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت: مؤسسه الاعلمی المطبوعات، 1377، شماره8، صفحه 214.
10- فیض کاشانی، ملا حسن، تفسیر صافی، بیروت: مؤسسه الاعلمی المطبوعات، چاپ دوم، شماره پنجم، 1360، صفحه 286.
11- حسینی همدانی، سیدمحمدمهدی، چراغ روشن در تفسیر قرآن، قم: نشر حوزه علمیه، شماره 17، 1362.
12- مدرسی، سیدمحمدتقی، من هدی القرآن، نشر: مکتب علامه مدرسی، چاپ اول، شماره 6، 1368، صفحه 321.
13- علمایی، نسیبه؛ لطفی، مهدی. حوزه مفهومی رویت در قرآن کریم، فصلنامه مطالعات قرآنی، سال ششم، شماره 22، تابستان 1394، صص 101-85.
14- صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، بیروت: مؤسسه الاعلمی المطبوعات، چاپ اول، شماره 30، 1364، صفحه 127.
15- پاک نژاد، رضا، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، یزد: نشر بنیاد فرهنگی دکتر پاکنژاد، چاپ اول، شماره 3، 1363، صفحه 18.
16- مکارم الاخلاق ص 142، نقل شده در مستدرک وسائل الشیعة ج 3، ص93.
نویسنده:
علی اکبر حق ویسی
رییس گروه بهبود تغذیه جامعه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان قم
ابوالفضل محمدکریمی
کارشناس تغذیه مرکز خدمات جامع سلامت شاهد مرکز بهداشت شهرستان قم