متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
دنیای پیش از تولد و اعجاز آیات وحی از ناشناختههای آن
نوشتار دوم: از نطفه ترکیبشده (سلول تخم) تا مضغه (گوشت جویده)
مقدمه:
در نوشتار اول (دنیای پیش از تولد و اعجاز آیات وحی از ناشناختههای آن) که در سیزدهمین شماره همین نشریه چاپ شد، با استناد به آیات 14-12 سوره مبارکه مؤمنون به بررسی ارتباط این آیات با مراحل تشکیل نطفه تا سلول تخم پرداختیم:
﴿و لقدْ خلقْنا الْإنْسان منْ سلالةٍ منْ طینٍ * ثمّ جعلْناه نطْفةً فی قرارٍ مکینٍ * ثمّ خلقْنا النّطْفة علقةً فخلقْنا الْعلقة مضْغةً فخلقْنا الْمضْغة عظاماً فکسوْنا الْعظام لحْماً ثمّ أنْشأْناه خلْقاً آخر فتبارک اللّه أحْسن الْخالقین﴾؛ و همانا ما انسان را از عصارهاى از گل آفریدیم. سپس او را بهصورت نطفه در جایگاهى استوار قرار دادیم. سپس از نطفه لخته خونی آفریدیم، آنگاه لخته خون را پاره گوشتی ساختیم و پاره گوشت را بهصورت استخوانهایى درآوردیم و استخوانها را با گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینش تازهاى دادیم، پس شایستهى تکریم و تعظیم است خداوندى که بهترین آفرینندگان است (1).
همچنین با استناد به آیه پنجم سوره حج و آیات دیگر که مراحل رشد و تکامل جنین را بهصورت مرحلهبهمرحله بیان نمودهاند، یادآور شدیم که از این آیات، هفت مرحله کلی از چگونگی خلقت انسان از جنین قابلبرداشت است که عبارتاند از:
عصارهای از گل، نطفهای در قرارگاه مطمئن (رحم)، علقه (خون بسته)، مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده شده)، تبدیل مضغه به استخوان، پوشاندن گوشت بر استخوانها و سپس آفرینش تازه.
در آن مقاله گفته شد که قرآن مجید در چندین مورد، منشأ حیات انسانی را شکل ترکیبشدهای از آبوخاک (تراب، سلالةٍ من طینٍ، صلْصالٍ منْ حمإٍمسنونٍ، صلْصالٍ کالْفخّار و هو الّذی خلق من الْماء بشرًا) بیان میکند (2) و در مورد مرحله دوم (تشکل نطفه) خالق متعال در کتاب آسمانی ما مسلمانان، بیش از 1300 سال، قبل از آنکه انسان بتواند با کشف میکروسکوپ به ترکیب نطفه از سلول جنسی مؤنث و مذکر پی ببرد، میفرماید: ﴿إنّا خلقْنا الْإنسان من نّطْفةٍ أمْشاجٍ…﴾؛ ما انسان را از نطفه آمیختهشده آفریدیم.
و آنجا که میفرماید: ﴿وأنّه خلق الزّوْجیْن الذّکر و الْأنثى من نّطْفةٍ إذا تمْنى﴾ (نجم، 45 و 46)؛ و اوست که جفتهای نر و ماده را آفریده است از نطفه، آنگاهکه در رحم ریخته میشود.
اکنون در این نوشتار، به بررسی آیات قرآن در مورد مراحل دیگر رشد و نمو جنین میپردازیم. باشد که مورد رضایت حقتعالی و پسند خوانندگان واقع شود.
مرحله سوم علقه
مرحله سوم از مراحل هفتگانه که ذکر شد علقه است. خداوند متعال در بخشی از آیه چهاردهم سوره مؤمنون می فرمایند: ﴿ثم خلقْنا النّطفۀ علقۀً﴾؛ آنگاه نطفه را علقه کردیم. لفظ علقه در سه آیه دیگر (حج،5؛ غافر،67؛ قیامـت،3) بیانشده و در آیه دوم سوره علق بهصورت لفظ «علق» آمده است. علق به معنای درآویختن، دل بستن، چیز چسبان، خون و آویزگاه ذکرشده و علقه ازنظر لغوی دارای معانی متعددی است که عبارتاند از: زالویی که در آب برکه زندگی میکند و تغذیه آن وابسته به سایر موجودات است، زالـوی مکنـده خون، خون لخته شده و یک شیء آویزان و چسبان. در برخی از تفاسیر (ماننـد تفسـیر طنطـاوی، المیـزان و نمونـه) بیشتر علقه، خون بسته معنا شده است (4-2).
دکتر محمدعلی البار، عقیده دارد که علقه بـا خـون بسـته احاطهشده و حجم آن، هنگام الصاق به جدار رحم از یکچهارم میلیمتر هم کمتر است (5). برخی معتقدند که علقه را باید به معنای چیزی که آویخته میشود تفسیر کرد و معنی مشتق از آنکه خون بسته است و اکثر اوقات در ترجمهها درج گردیـده نادرست بوده و معنای نخست علقه، یعنی چیزی که آویخته میشود، کـاملاً پاسـخگوی واقعیت است (6).
اما ازنظر علم جنینشناسی، کمابیش هر سه تفسیر خون بسته، چیزی آویزان و تفسیر زالو مانند بودن، میتواند درست باشد. در مورد خون بسته، هرچند علم جنینشناسی ثابت کرده است که تا هفته سوم، سلول خونی در بدن جنین تشکیل نمیشود؛ اما جنین در پایان هفته اول در آندومتر رحم نفوذ میکند و در روز نهم در لایه تروفوبلاست خارجی (لایه خارجی تغذیهای جنین) حفراتی در بین سلولها ایجاد میشود. در روز یازدهم و دوازدهم، سلولهای تروفوبلاست خارجی که سلولهای مهاجمی هستند به عروق آندومتر رحم نفوذ کرده و از عروق مادر، خون وارد آنها میشود. در روز سیزدهم جریان خون بسیار شدیدتر است بهگونهای که حتی ممکن است مادر خونریزی خارجی داشته باشد (7)؛ بنابراین تودهای را تصور کنید که در لایه پوشاننده آن حفرات پر از خون وجود دارد (شکل 1) و البته این خون ظاهرش بسته است؛ ولی در اصل توسط عروق مادر تخلیه میشود و همچنین در طی هفته سوم، سلولها و عروق خونی به شکل جزایر خونی در پرده پوشاننده جنین (کوریون) و کیسه زرده شروع به تشکیل شدن میکنند که این جزایر خونی کاملاً بسته هستند و تا تشکیل کامل عروق بند ناف بهجایی راه ندارند (شکل 2)؛ همچنین در طی هفته دوم تا آغاز هفته سوم، توده سلول داخلی که اصل بدن جنین آینده را تشکیل میدهد، بهصورت دولایه سلولی دیده میشود که توسط یک بافت همبند به نام ساقه اتصالی (همان بند ناف آینده) به لایه تروفوبلاست و آندومتر که جفت را تشکیل خواهند داد اتصال داشته و به داخل حفره کوریون آویزان است (شکل 3)؛ بنابراین هم ازنظر شکل ظاهری به زالو شبیه است، هم بهواسطه ساقه اتصالی، ازنظر تغذیهای همانند زالو که مکنده خون است از خون مادر که درون حفرات تروفوبلاست است تغذیه میکند.
به نظر میرسد واژه علقه در قرآن کریم، تعبیر بسیار دقیق و زیبایی است که باظرافت و بسیار پرمعنا انتخابشده که به هر سه جنبه وجودی رویان در طی هفته دوم تا سوم (خون بسته، چیزی معلق و آویزان و زالو مانند) اشاره دارد؛ بنابراین بیحکمت نیست که خالق متعال در اولین سورهای که بر بشر نازل میکند: ﴿اقْرأْ باسم ربّک الّذی خلق * خلق الْإنْسـان مـنْ علـقٍ﴾ (علق،1) از چنین تعبیری پر مفهوم و زیبا استفاده میکند. شاید برای آنکه، روزی که علم بشر به حد امروز رسید، تازه درک کند چگونه آفریدگار جهان، قادر متعال است و بر همه جنبههای خلقت انسان آگاهی داشته است و چگونه بیش از هزار سال قبل، به این مفاهیم علمی اشارهکرده است که امروزه، درک آنها نیاز به میکروسکوپ و رشد علمی بالایی دارد؛ چراکه در این زمان، اندازه کل توده جنینی بسیار کوچک است و حتی به یک میلیمتر هم نمیرسد و یافتن و مشاهده آن در آندومتر جنین، نیاز به ابزار ویژه و دانش پزشکی و بیولوژی بالایی دارد. حال چگونه ممکن است یک انسان عامی که خواندن و نوشتن هم نمیدانسته اگر از جانب خداوند متعال برگزیده نشده و علم و دانش الهی به او وحی نشده باشد به چنین مفاهیمی عمیق دست یابد؟ و این قرآن همان کتابی است که متن آن، خود معجزه بزرگ پیامبر گرامی اسلام است. امید است که ما آن را با درکی عمیقتر بخوانیم و در آیات مبارکش بیشتر تفحص کنیم.
مرحله چهارم تشکیل مضغه
مرحله چهارم از رشد رویان که قرآن مجید در آیه چهاردهم سوره مؤمنون ﴿ثمّ خلقْنا النّطْفة علقةً فخلقْنا الْعلقة مضْغةً﴾ و آیه پنجم سوره حج ﴿فإنّا خلقْناکمْ منْ ترابٍ ثمّ منْ نطْفةٍ ثمّ منْ علقةٍ ثمّ منْ مضْغةٍ مخلّقةٍ و غیْر مخلّقةٍ﴾ به آن اشاره میکند «مضغه» است (1). مضغه از مضـغ (جویـدن) و به معنای پاره گوشت (مقداری از گوشت بهقدر یکبار جویدن و لقمه جویده از گوشت و غیر آن) است (8). پس منظور، مادهای شبیه گوشت نرم و یا آدامس در حال جویده شدن در دهان است. از این لغت علاوه بر شکل ظاهری، اینگونه برداشت میشود که همواره در حال تغییر، دگرگونی و تغییر اندازه و فرم است و البته شکل نگرفته و ناکامل. ازنظر علم جنینشناسی، مهمترین مرحله رشد که همراه با تمایز سلولی و طرحریزی برای تشکیل اندامها است پس از تشکیل سه لایه جنینی در هفته سوم به بعد آغاز میشود و کمابیش تا هفته هشتم که شکل جنین کامل میشود ادامه دارد. تقریباً در پایان هفته سوم (روز بیستم) در بخش پشتی بدن جنین، در دو طرف خط وسط، سلولها به شکل تودههای منسجمی کنار هم جمع شده و ساختارهایی به نام سومیت ایجاد میکنند که تا پایان هفته پنجم، هرروز سه جفت اضافهشده و درنهایت به 42 تا 44 عدد میرسند. جالب است که نمای ظاهری این سومیتها حالتی دنده دنده و شبیه تکه گوشت و یا آدامس جویده شده است (شکل 4).
در مراحل بعدی رشد، تعدادی از سومیتها از بین رفته و 33 عدد باقیمانده که استخوانی شده و مهرهها را به همراه دندهها، عضلات پوشاننده آنها و درم پوست همان ناحیه میسازند (7). این دوران با تغییر و تحولات زیادی همراه است و مرحله شکلگیری اندامها (اورگانوژنز) نام دارد که ابتدا سه لایه جنینی (اکتودرم، مزودرم و اندودرم) تشکیلشده سپس از هر لایه، بافتها و اندامهای خاصی شکل میگیرند و همانند تکه گوشت در حال جویدن، شکل، حالت و طول آن در حال تغییر است.
عبارت مضغه بسیار زیبا، باظرافت و پر مفهوم انتخابشده است. خداوند متعال افزون بر، توجه به شکل ظاهری رویان، به تغییرات مهم تحولی در این دوران نیز اشاره دارد تا به قدرت و عظمت خالق هستی بیشتر پی ببریم؛ بنابراین به نظر میرسد مضغه با رشد رویان در پایان هفته سوم تا هفته ششم، مطابقت داشته باشد. در مورد آیه ﴿مضْغۀٍ مخلّقۀٍ و غیر مخلّقۀٍ﴾ (حج،5) چندین تفسیر وجود دارد:
1. بعضی معتقدند که مضْغۀٍ مخلّقۀٍ، یعنی جنینـی کـه خلقـتش کامل است و مضْغۀٍ غیر مخلّقۀٍ به معنی سقط شـده است که خلقـتش کامل نیست (9).
2. برخی نیز بخشی از جنین را که سلولهای آن تمایزیافته و در حال تشکیل اعضاء، مثل دستگاه عصبی، گوارش، تنفس و … است، مضْغۀٍ مخلّقۀٍ گویند و آن بخش از مضغه را کـه سلولهای آن هنوز تخصـص نیافتهاند (استخوان و عضله و …) را غیر مخلّقۀٍ میگویند (10).
3. عدهای آن قسمت از توده جنینی را که در ساخت بدن جنین شرکت دارند، مخلقه و بخشی را که در ساخت ساختارهای اطراف جنین یعنی تروفوبلاست، جفت، آمنیون و کوریون دخالت دارند، غیر مخلقه میگویند (10).
4. برخی مرحله اول که اندامها تشکیل نشدهاند را غیر مخلّقۀٍ و مرحله تشکیل اندامها را مخلقه میگویند (11).
ازآنجاکه مخلقه قبل از غیر مخلقه ذکرشده، مورد سوم به دلیل اینکه تروفوبلاست قبل از تکامل جنین کامل میشود و میبایست غیر مخلّقۀٍ اول ذکر میشد به نظر صحیح نمیرسد و همچنین مورد چهارم نیز به همین دلیل دارای اشکال است؛ چون اگر اشاره غیر مخلقه به مرحلهای است که اندامها تشکیل نشدهاند پس باید غیر مخلقه در ابتدا بیان میشد. مخلقه برای مبالغه خلق است و خلق به معنی ایجاد ساختاری باکیفیت مخصوص است؛ بنابراین به نظر میرسد به سلولها و بخشهایی از جنین که متمایز شده و سلولها تخصصیافتهاند اشاره دارد؛ مانند لوله عصبی که روز بیست و هشتم بهطور کامل بستهشده و سلولهای عصبی تخصصیافتهاند و غیر مخلقه، بخشهایی است که هنوز متمایز نشده و در مراحل بعد متمایز میشوند؛ بنابراین موارد اول و دوم صحیحتر به نظر میرسند.
همچنین به نظر میرسد، این آیه باظرافت بسیار زیادی به این مطلب اشاره دارد که برخی از اندامهای ضروری، مخلقه هستند و میبایست زودتر تمایز خود را آغاز کنند و برخی که غیر مخلقه هستند دیرتر. شاید دلیل این تقدم و تأخیر این است که اگر اندام اول شکل نگیرد، موجب اختلال و غیر مخلقه شدن اندامهای دیگر میشود. علم جنینشناسی در قرن 21 بهواسطه بررسیهای مولکولی و بیان ژنها در مراحل مختلف تکامل، تازه به این یافتهها رسیده است که در بدن موجودات، ژنهایی به نام هموباکس وجود دارند که بیانشان باید به شکل متوالی باشد و در یکزمان مشخص بیانشده و ساختاری را ایجاد کنند و سپس در زمان مشخصی از بین بروند؛ چراکه ژن بعدی بیانش وابسته به ژن قبلی است و اگر در ژنهای پیشین اختلال ایجاد شود، ژنهای بعد هم نمیتوانند بیان شوند و چهبسا منجر به نقص ساختاری جنین و سقط آن شوند؛ بنابراین بهطور خاص، هفته سوم تا هشتم برای بیان این ژنها بسیار حیاتی است. خالق متعال با چنان دقتی زمانبندی و توالی شکلگیری اندامها را طراحی و صورتگری میکند که موجودی با اندامهای کامل و کارآمد تشکیل شود؛ بنابراین در پایان آیه چهاردهم سوره مؤمنون به زیبایی میفرماید: ﴿فتبارک اللّه أحْسن الْخالقین﴾؛ و شایسته تقدیر و تکریم است خالقی که بهترین آفرینندگان است.
باشد که از لطف و کرم ما را یاری کند که شکرگزار نعماتش بوده و بتوانیم تکریم شایسته قادر متعال و خالق اینهمه زیبایی را بجای آوریم.
منابع:
1. قرآن مجید، (1389 ش). خط عثمان طه، ترجمه ابوالفضل بهرام پور، تهران: انتشارات اسوه، چاپ اول.
2. محمدحسین طباطبایی (1417 ق). المیزان فی تفسیرالقرآن، چ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
3. طنطاوی بن جوهری (1350 ق). الجواهر فی تفسیرالقرآن الکریم، ترجمه مصطفی البابی، مصر: بینا.
4. ناصر مکارم شیرازی (1374 ش). تفسیر نمونه، چ اول، تهران: دارالکتب الاسلامی.
5. محمدعلی البار (1995 ق). خلق الانسان بین الطب و القرآن، بیجا: دارالبشیر.
6. موریس بوکای (1357 ش). مقایسهای بین تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه دبیر، تهران: دفتـر نشـر و فرهنگ اسلامی.
7. مرتضی کروجی و همکاران (1398) رویانشناسی پزشکی لانگمن، آرتین طب، چاپ اول، ص 502.
8. محمد صادقی تهرانی (1365 ش). الفرقان فی تفسیرالقرآن، چ دوم، قم: فرهنگ اسلامی.
9. فضل بن حسن طبرسی (1377 ش). تفسیر جوامع الجامع، چ اول، تهران: دانشـگاه تهـران و مـدیریت حوزه علمیه قم.
10. قاسم ساکی (1393 ش). جنینشناسی پزشکی به استناد آیات قرآن و احادیث، انتشارات خسروی، ص 50-53.
11. شهناز رضوی و همکاران (1389). مقایسه مراحل تکامل جنین انسان از دیدگاه قرآن، حدیث و علم جنینشناسی، پژوهشهای علم و دین، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1، 2، ص 159-182
نویسنده:
محسن اسلامی فارسانی
گروه علوم تشریح، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قم
شیما آب آب زاده
دانشگاه علوم پزشکی قم