متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
علیت در پزشکی (3)
در شماره پیشین، به مفهوم علیت از دیدگاه فیلسوفان معاصر اشارهای شد. در این شماره، مبحث «علیت در پزشکی» آغاز میشود. شایان یادآوری است که این بحث، بیشتر در پارادایم زیستپزشکی صورت میپذیرد. برای ورود به بحث، بایستی اذعان داشت که بیشتر بیماریها به دنبال علت واحدی رخ نمیدهند، بلکه علل بسیاری باعث آنها میشوند؛ بهعبارتدیگر تنها شماری از بیماریها، ممکن است نتیجه یک علت کافی و لازم باشند. عدهای بر این باورند که بیشتر علل موردتوجه در حوزه سلامت، اجزای علل کافی هستند، ولی بهخودیخود کافی نیستند؛ بهعبارتدیگر صورت فلکی از علل، عامل بیماری است.
رابطه علت و معلولی بیشتر یک رابطه خطی ساده میان علت و معلول نیست. این رابطه اغلب پیچیده و چندوجهی بوده و کافی بودن و حتی لازم بودن علت بیماری، عموماً بخشی از آن است؛ بهعبارتدیگر ما هرگز یک شبکه علیت کامل نداریم. علل متعدد، چه کافی و چه لازم، میتوانند درصدی از سببشناسی یک بیماری را به خود اختصاص دهند؛ بنابراین علیت زیستپزشکی، بهندرت بهطورقطع، تعیینکننده بوده و بیشتر محتمل است.
علیت در نمونه زیستپزشکی بهطورکلی به سازوکارهای فیزیکی- شیمیایی نسبت داده میشود. این سازوکارها از موجودات و نیروهایی تشکیلشدهاند که با گذشت زمان دگرگونیهایی را در موجودات ایجاد میکنند؛ بهاینترتیب سازوکار از موجودات و نیروهایی ساختهشده که با یکدیگر در برهمکنش هستند.
بهمنظور توضیح بیشتر به حروف و پیکانهای پیش رو توجه شود: C→ B→A حروف نمایانگر موجودات و پیکانها نماینده فعالیتهایی هستند که تداوم تغییر یا روند سازوکار را از آغاز تا پایان فراهم میکنند و سازوکار، آشکار شدن خطی یک رویداد پس از دیگری است. در این طرح A اغلب علّت B است که بهعنوان نتیجه در نظر گرفته میشود و پیکان نشانگر تغییر یا انتقالی است که به دنبال رابطه علّی ایجاد میشود. افزون بر این، سازوکارها ممکن است با ساختارهای شاخهای و حلقههای رو به عقب یا روبهجلو، بسیار پیچیدهتر باشند؛ بهعنوان نمونه: C ممکن است از راه A باعث تقویت یا مهار B شود.
یک طبقهبندی ارزشمند از عوامل علّی در سببشناسی بیماری، بهویژه برای بیماریهای چندعاملی نیز پیشنهاد شده است. دسته نخست، علت قابلاجتناب است. در یک رابطه علّی، عوامل علّی گوناگونی وجود دارد که دارای کارکرد بوده، میتوان از آنها جلوگیری یا نسبت به رفع آنها اقدام کرد. اغلب بسیاری از این علل قابلاجتناب، بازده اشتباه انسانی است؛ بهعنوان نمونه: اگر به بیمار دچار به مونونوکلئوز انقباضی، پیشنهاد به عدم فعالیت بدنی سخت شود و او به آن توجه ننماید، پیامد آن میتواند پارگی طحال باشد.
دسته دوم، علت غیرقابل نفوذ است. این نوع علت، اجتنابناپذیر بوده و معمولاً پیامد یک فرآیند پاتوفیزیولوژیک است. در نمونه بالا، بزرگی طحال ناشی از مونونوکلئوز، اغلب با توجه به اقدامات پزشکی کنونی اجتنابناپذیر است.
دسته آخر، علت مستعد کننده است. این نوع علت دربرگیرنده مواردی از کاندیداهای بالقوه و واقعی برای اقدامات درمانی یا پیشگیریکننده است. عواملی که با مداخله، میتوان از آنها جلوگیری نمود یا از بین برد، عواملی که باعث به آسیب انداختن بیمار میشوند و هدف موردنظر اقدامات پزشکی هستند؛ بهعنوان نمونه استراحت در بستر، یک علت بهبودی از مونونوکلئوز است. این دسته از علل، به پزشک با رویکرد زیستپزشکی کمک میکند تا اثرات متقابل در ایجاد بیماریهای چندعاملی را تجزیهوتحلیل کند. در شماره آینده این بحث ادامه خواهد یافت.
منابع:
Marcum, J. A. (2008).Humanizing modern medicine: an introductory philosophy of medicine(Vol. 99). Netherlands: Springer
نویسنده:
دکتر صادق یوسفی
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم