سلامت در قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

یوْم لا ینْفع مالٌ و لا بنون * إلاّ منْ أتى اللّه بقلْب سلیم (آیات 88 و 89 سوره شعراء)

در آن روز که مال و فرزندان سودی نمی‌بخشد، مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید. (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)

قلب، یکی از اجزای وجودی انسان است که در بیان خداوند متعال، با تعبیر قلب سلیم، متصف به صفت سلامت شده است. واژه «سلیم»، بنابر آنچه در مفردات راغب ذکر شده است، مشتق از ریشه «سلم» است که به معنای سلامت و دور بودن از آفات ظاهری و باطنی است. قلب سلیم مطابق فرمایش امام صادق (علیه السلام)، قلبی است که از محبت دنیا سالم باشد. مؤید این روایت، گفتار نورانی رسول خدا (ص) است که فرمودند: محبت دنیا ریشه همه گناهان است. روایت دیگری نیز بیان می دارد که سلیم القب، کسی است که پروردپار خود را در حالی ملاقات کند که چیز دیگری جز خدا در آن نباشد و هر قلبی که در آن، شرک یا شک باشد، آن قلب ساقط است و اگر این همه سفارش به زهد کرده‌اند، برای همین است که در دنیا، دل‌ها برای یاد آخرت، فارغ باشد. همچنین، ذکر شده است که قلب سلیم، قلبی است که اسلام را پذیرفته و سالم باشد و تسلیم دستورهای خداوند بشود؛ در آن، شک نباشد و از بیماری کفر و نفاق و ریا، سالم باشد. در این آیه، سود داشتن مال و فرزندان در روز قیامت، نفی شده است. این بدان جهت است که رابطه مال و فرزندان که در دنیا مناط در یاری و مساعدت طرفینی است، رابطه ای است که در تنها در نظام اجتماعی بشر معتبر شمرده می شود و در خارج از ظرف اجتماع مدنی، هیچ اثری ندارد؛ چرا که مال، یا کاغذی به نام اسکناس و یا فلزی به نام طلا و امثال آن است و فرزند نیز، انسانی دیگر و موجودی مستقل است که خود باید پاسخگوی اعمال و رفتار خویش باشد. بنابراین، در روز قیامت که روز انکشاف حقایق و جدا شدن آنها از موهومات بوده و دیگر اسباب و مؤثرات اعتباری، از سببیت می افتند، مال به مالیتش و فرزند به عنوان فرزندی‌اش و خویشاوند به عنوان قرابتش نیز از اعتبار می‌افتند و دیگر، نه مال، سبب و وسیله برای رسیدن به مقاصد زندگی و نه فرزندان، وسیله‌ای برای کسب شوکت و نیرو و غلبه تلقی می شوند. به نظر می رسد تصریح به مال و فرزندان، از آن جهت باشد که این دو، عمده چیزهایی است که آدمی در دنیا به آن، رکون و اعتماد می کند و دل بدان می بندد و در نتیجه، سود نداشتن آنها در قیامت، کنایه از سود نداشتن هیچ سببی از اسباب اعتباری و قراردادی دنیا، از قبیل علم و صنعت و جمال و امثال آنها است و نفی فایده از مال و فرزندان در آخرت، به معنای خبر دادن از بطلان اجتماع مدنی و اسباب اعتباری و روابط قراردادی آن می باشد. از این رو، استثنای ذکر شده، منقطع و کلمه «الّا» به معنای لیکن و معنای آیه این خواهد بود که در آن روز، مال و اولاد، سودی نمی دهد، ولیکن هرکس با قلب سلیم نزد خدا آید، از سلامت قلب سود می‌برد. بعضی از مفسرین البته، استثنا را متصل و مستثنی منه را مفعول «ینفع» و محذوف دانسته و گفته‌اند که تقدیر آیه چنین است: «یوم لاینفع مالٌ و لا بنون أحداً إلا من أتی الله بقلب سلیمٍ- روزی که مال و فرزندان، احدی را سودبخش نیست، مگر کسی را که با قلب سلیم نزد خدا آید». بنابراین، تفسیر مفاد آیه این می‌شود که هرکس با قلب سلیم آید، مال و اولاد او را سود دهد. به نظر می‌رسد مفهوم اول به مراد قرآن نزدیک‌تر باشد. بدیهی است تأکید آیه بر جنبه‌ مادی موضوع بوده و چنانچه مال و فرزندان، در طریق اطاعت فرمان پروردگار قرار گیرند، دیگر سرمایه مادی نبوده و رنگ الهی و صبغه اللّهی به خود می‌گیرند و «الباقیات الصالحات» محسوب می‌شوند. در این آیه، مدار سعادت در قیامت به طور صریح، دائر بر سلامت قلب ذکر شده است و تنها سرمایه نجات‌بخش در آن روز، قلب سلیم است، چه اینکه صاحب قلم سلیم در دنیا مال و فرزندی داشته باشد و یا نداشته باشد. قلب سلیم تعبیر جامعی است که هم ایمان خالص و نیت پاک را در خود جای می‌دهد و هم انجام اعمال صالح را در پی دارد، چرا که چنین قلب پاکی، ثمره‌ای جز عمل پاک نخواهد داشت و البته همان‌گونه که قلب و روح انسان، در اعمال انسان مؤثر است، اعمال او نیز بازتاب وسیعی در قلب و جان دارد و آن را به رنگ خود -رحمانی یا شیطانی- در می‌آورد. به امید آن که خداوند منّان همه ما را در زمره صاحبان قلب سلیم قرار دهد.

منابع:

برگرفته از تفاسیر: المیزان، نمونه، جوامع الجامع، رهنما

نویسنده:

دکتر اکرم حیدری

رئیس دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم