متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
واقع گرایی و ضدواقع گرایی (1)
در شمارههای پیشین، به بحث علیت در پزشکی پرداخته شد. در این شماره، به مقدمات بحث «واقع گرایی؛ رئالیسم» و «ضد واقع گرایی؛ آنتی رئالیسم» اشاره میشود؛ چراکه آگاهی به کلیات آنها لازمه فهم این دو مفهوم فلسفی در عرصه سلامت است. ریشه واقعگرایی به گفتگوهای ارسطو و افلاطون ارتباط داده میشود. به باور ارسطو، پژوهشها بر روی جهان نشان میدهد که بهراستی، جهان مستقل از ماست؛ درحالیکه افلاطون باور داشت که این پژوهشها نمیتواند وجود جهان مستقل از ما را -همانطور که هست- نشان دهد و تنها میتواند رونوشتی از آن را ارائه کند. در دوران قرونوسطی، بحث بر تمایز میان واقعگرایی (وجود جهان مستقل از ذهن و ویژگی های آنها) و نامگرایی (نامینالیسم) یا اصالت تسمیه (وجود جهان وابسته به ذهن فقط به نام) متمرکز بود.
معمولاً، واقعگرایی در برابر آرمانگرایی یا ایدئالیسم مطرح میشود. ازنظر ایدئالیستها، واقعیت صرفاً یک ذهنساخت یا یک ایده است و هیچچیز مستقل از ذهن ندارد. رئالیسم، بهعنوان یک مفهوم متافیزیکی، در درازای تاریخ فلسفه غرب نیز بهشدت موردبحث قرار گرفته است. امروزه، رئالیستها باور دارند که اشیاء بهخصوص در سطح غیرقابل مشاهده نیز، مستقل از ذهن وجود دارند. رئالیسم معاصر، واکنشی است به ایدئالیسم متعالی کانت که ادعا میکند ما نمیتوانیم جدا از ظرفیتهای شناختی خود، واقعیت را بهخودیخود بشناسیم؛ بااینحال چگونگی آن بستگی به روش شناخت ما دارد. جایگاه ضد واقعگرایی، یک یا هر دو ویژگی بنیادین رئالیسم (وجود و یا استقلال ذهن) را انکار میکند.
امروزه، بروز این امر همراه با دو رویکرد ابزارگرایی و ساختگرایی است. ادعای اولی بر این پایه است که واقعیت، محدود به موجودات قابل مشاهده بوده و تئوریهای مربوط به موجودات غیرقابل مشاهده، تنها ابزارهای پیشبینیکننده یا سودمند هستند؛ درحالیکه دومی ادعا میکند واقعیت، صرفاً ساخت اجتماعی بر پایه اجماع یک جامعه از واقعیت است. رئالیسم نیز مانند علیت، در جهانبینیهای معاصر پزشکی نقش مهمی دارد. پزشکان و بیماران علاقهمند به علت بیماری، به وضعیت واقعی یا هستیشناختی بیماری نیز علاقه دارند. یک بیمار مانند پزشک خود، میخواهد بداند که آیا بهراستی بیمار است؟ گروهی مفهوم «رئالیسم داخلی» را مطرح میکنند که در آن، واقعیت در یک چهارچوب نظری محدود شده و به آن وابسته است. در این رویکرد، به هرگونه گفتگوی بیرون از این چهارچوب، به دیده شک نگریسته میشود. برخی دیگر جایگاه یک گزاره در بستر خاص را در تأیید یا رد آن دخیل میدانند.
افزون بر این، انواع دیگری از مواضع واقعگرایانه و ضد واقعگرایانه نیز وجود دارند که نهتنها در فلسفه، بلکه در دیگر رشتهها نیز نقش بسزایی دارند (که بیان آنها در این نوشتار نمیگنجد). درمجموع، ممکن است نسخه واقعگرایی مطلق رد شود؛ چراکه حتی در این مورد نیز، نقش ارزشهای فرهنگی نباید نادیده گرفته شود. در شمارههای آینده بیشتر به این بحث پرداخته خواهد شد.
منبع:
Marcum, J. A. (2008). Humanizing modern medicine: an introductory philosophy of medicine (Vol. 99). Netherlands: Springer
نویسنده:
دکتر صادق یوسفی
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم