نقش خشیت از خداوند در ارتقای سلامت معنوی

از راهکارهای ارتقای سلامت معنوی، خشیت در برابر خداوند است. «خشیت» به معنی ترس ناشی از علم و معرفت به بزرگی و عظمت چیزی است که از او ترسیده می‌شود (راغب اصفهانی. 1412 ق: 283؛ میلانی. 1424 ق: 1/332؛ طیب حسینی. 1392: 13). مواجه شدن با قدرت و عظمت خدای متعالی و ویژگی‌های منحصربه‌فرد این قدرت و همچنین آگاهی از اینکه صاحب چنین قدرتی ناظر بر اعمال است، مخالفت با خواست و هنجارهای وضع‌شده از سوی او را در نگاه فرد، به گزینه مرجوح و اجابت این خواست و همنوایی با این هنجارها را به گزینه راجح بدل می‌کند. آیات مختلفی به کاربرد این راهکار در تنظیم ارزش‌ها، باورها و رفتارهای انسان توجه داده است.

برخی آیات خشیت را راه رسیدن به مقام رضای الهی و بهشتی شدن دانسته‌اند. در سوره بینه می‌خوانیم: «جزاؤهمْ عنْد ربّهمْ جنّات عدْنٍ تجْری منْ تحْتها الْأنْهار خالدین فیها أبداً رضی اللّه عنْهمْ و رضوا عنْه ذلک لمنْ خشی ربّه (بینه: 8)؛ پاداش آن‌ها نزد پروردگارشان باغ‌های بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جارى است؛ همیشه در آن مى‏‌مانند! (هم) خدا از آن‌ها خشنود است و (هم) آن‌ها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) براى کسى است که از پروردگارش خشیت داشته باشد!» علامه طباطبایی در توضیح این آیه می‌فرماید: این جمله، علامت بهشتیان و آنان که به سعادت آخرت مى‌‏رسند را بیان مى‏‌کند. علامت «خیر البریه» و آن‌هایی که به جنات عدن مى‏‌رسند این است که از پروردگار خود خشیت دارند (طباطبایی. 1417 ق: 20/340).

برخی آیات نیز با ایجاد خشیت، انسان را از کفر بازمی‌دارند. در سوره مبارکه نوح، حضرت نوح(علیه السلام) خطاب به قوم خود می‌فرماید: «مّا لکم‏ لا ترْجون للّه وقارًا (نوح: 13)؛ چرا شما براى خدا عظمت قائل نیستید؟!». طبرسی در تفسیر این آیه می‌نویسد: منظور از نداشتن رجاء، داشتن خوف است؛ چون بین این دو ملازمه است و معناى آیه این است که چه سبب و علتى براى شما حاصل شده که به عظمت خدا معتقد نمى‏‌شوید و یا از عظمت خدا نمى‌ترسید و این نترسیدن باعث شده است که او را عبادت نکنید؟ (طبرسی. 1372: 10/543) و در ادامه، آیات ضمن یادآوری خلقت مرحله‌به‌مرحله انسان و کیفیت خلقت آسمان‌ها و زمین و گیاهان و مرگ و نشور انسان، عظمت خداوند را یادآوری کرده‌اند: «و قدْ خلقکمْ أطْواراً * أ لمْ تروْا کیْف خلق اللّه سبْع سماواتٍ طباقاً * و جعل الْقمر فیهنّ نوراً و جعل الشّمْس سراجاً * و اللّه أنْبتکمْ من الْأرْض نباتاً * ثمّ یعیدکمْ فیها و یخْرجکمْ إخْراجاً * و اللّه جعل لکم الْأرْض بساطاً * لتسْلکوا منْها سبلاً فجاجاً (نوح: 14-20)؛ درحالی‌که شما را در مراحل مختلف آفرید (تا از نطفه به انسان کامل رسیدید)! آیا نمى‏‌دانید چگونه خداوند هفت‌آسمان را یکى بالاى دیگرى آفریده است، و ماه را در میان آسمان‌ها مایه روشنایى و خورشید را چراغ فروزانى قرار داده است؟! و خداوند شما را همچون گیاهى از زمین رویانید، سپس شما را به همان زمین بازمى‌گرداند و بار دیگر شما را خارج مى‏‌سازد! و خداوند زمین را براى شما فرش گسترده‏اى قرار داد تا از راه‌های وسیع و دره‌‏هاى آن بگذرید (و به هر جا مى‏‌خواهید، بروید)! درحالی‌که شما را در مراحل مختلف آفرید (تا از نطفه به انسان کامل رسیدید)!»

بر اساس آیات قرآن، مؤمنان سزاوارند که تنها از خداوند خشیت پیشه کنند: «... أ تخْشوْنهمْ فاللّه أحقّ أنْ تخْشوْه إنْ کنْتمْ مؤْمنین (توبه: 13)؛ آیا از آن‌ها مى‌‏ترسید؟! با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!». قرآن توصیه می‌کند که مؤمنان نباید از کفار خشیت داشته باشند: «...فلا تخشوْهمْ و اخْشوْنى...» (بقره: 150).

طبق آیات قرآن، اهل خشیت در زمره کسانی‌اند که امید هدایت شدنشان وجود دارد: «إنّما یعْمر مساجد اللّه منْ آمن باللّه و الْیوْم الْآخر و أقام الصّلاة و آتى الزّکاة و لمْ یخْش إلاّ اللّه فعسى‏ أولئک أنْ یکونوا من الْمهْتدین (توبه: 18)؛ مساجد خدا را تنها کسى آباد مى‏‌کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را برپا دارد و زکات را بپردازد و جز از خدا نترسد؛ امید است چنین گروهى از هدایت‌‏یافتگان باشند».

قرآن، ذکر و یادکردی برای اهل خشیت است: «ما أنزلْنا علیْک الْقرْءان لتشْقى إلّا تذْکرةً لّمن یخشى (طه: 2-3)؛ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنى! آن را تنها براى یادآورى کسانى که (از خدا) مى‌‏ترسند نازل ساختیم».

طبق آیه 23 سوره زمر کسانی که از پروردگارشان خشیت دارند، در اوج آمادگی برای اثرپذیری از قرآن‌اند: «اللّه نزّل أحْسن الحدیث کتابًا مّتشابهًا مّثانى تقْشعرّ منْه جلود الّذین یخشوْن ربهمْ ثم تلین جلودهمْ و قلوبهمْ إلى‏ ذکْر اللّه...؛ خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش (در لطف و زیبایى و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است؛ آیاتى مکرّر دارد (با تکرارى شوق‌‏انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که از پروردگارشان مى‌‏ترسند، مى‏‌افتد. سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذکر خدا مى‏‌شود».

قرآن کریم می‌فرماید: این اهل خشیت‌اند که تذکار رسول خدا را می‌پذیرند: «سیذّکّر من یخشى‏(اعلی: 10)؛ و به‌زودی کسى که از خدا خشیت دارد، متذکّر مى‏‌شود».

آیات وحی تذکر می‌دهند که آمرزش و پاداشی بزرگ نصیب اهل خشیت خواهد شد: «إنّ الّذین یخْشوْن ربّهمْ بالْغیْب لهمْ مغْفرةٌ و أجْرٌ کبیر (ملک: 12)؛ کسانى که از پروردگارشان در نهان مى‌‏ترسند، مسلماً آمرزش و پاداش بزرگى دارند!».

قرآن یادآور می‌شود که خشیت‌کنندگان رستگار می‌شوند: «و منْ یطع اللّه و رسوله و یخْش اللّه و یتّقْه فأولئک هم الْفائزون (نور: 52)؛ و هرکس خدا و پیامبرش را اطاعت کند و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهیزد، چنین کسانى همان پیروزمندان واقعى هستند!».

در روایات نیز خشیت از خداوند نجات‌دهنده از آتش و وسیله رحمت معرفی شده و به آن دعوت شده است. شیخ صدوق(رحمة‌الله) در کتابمن لایحضره الفقیهآورده است: «و روی أنّه ما منْ شیْ‏ءٍ إلّا و له کیْلٌ أوْ وزْنٌ إلّا الْبکاء منْ خشْیة اللّه عزّ و جلّ فإنّ الْقطْرة منْه تطْفئ بحاراً من النّیران و لوْ أنّ باکیاً بکى فی أمّةٍ لرحموا (صدوق. 1413 ق: 1/317)؛ و روایت کرده‌اند که هیچ‌چیز نیست، مگر اینکه براى اندازه‌گیرى و ارزشیابى آن پیمانه یا میزانى وجود دارد، جز گریستن از ترس خداوند عزّوجلّ‌ که هر قطره از آن دریاهایی از آتش را فرومی‌نشاند و اگر در میان امّتى تنها یک نفر بگرید، خداوند متعال همۀ ایشان را مورد رحمت و بخشایش قرار می‌دهد».

منابع:

قرآن کریم

راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412 ق).مفردات ألفاظ القرآن‏. بیروت: دار القلم.‏

صدوق (ابن‌بابویه)، محمد بن على‏ (1413 ق).من لا یحضره الفقیه‏. محقق: غفارى، علی‌اکبر. چاپ دوم‏. قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏.

طباطبایی، سیدمحمدحسین (1417 ق).المیزان فى تفسیر القرآن‏‏. چاپ پنجم. قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏.

طبرسى، فضل بن حسن‏ (1372).مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن. تهران: ناصرخسرو.

طیب حسینی، سیدمحمود (1392). «پژوهشی در معنای واژه قرآنی "خشیت" و تفاوت آن با "خوف"».دو فصلنامه کتاب قیم. 7-26.

میلانی، سیدمرتضی (1424 ق).محاضرات فی المعارف الاسلامیه، قم: دارالاسوه لطباعه و النشر.

 

نویسنده:

دکتر محمود شکوهی تبار

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم