ارتباط ازدواج بهنگام با سلامت روانی و معنوی در جامعه

خانواده، به‌عنوان اولین و اساسی‌ترین اجتماع در جامعه بشری بوده و سابقه وجود آن به قدمت وجود انسان بر روی کره خاکی است. تشکیل خانواده از طبیعی‌ترین نیازهای انسان به شمار می‌آید (محبوبی منش. 1383. شماره 23). با یک نگاه عمیق‌تر به این بنیان متوجه می‌شویم که بسیاری از مشکلات روانی حاصل از تنش‌های زندگی روزمره یک خانواده سالم و بهنجار التیام یافته و جبران می‌شود. البته خانواده می‌تواند به شکلی کاملاً معکوس، به‌عنوان منبع مهم ایجاد تنش در زندگی فرد باشد، ولی اگر معیارهای زندگی سالم در خانواده رعایت گردد، می‌توان جلوی تنش‌ها را گرفت و خانواده را به تعادل و سلامتی رساند. ازدواج و موفقیت در آن، به‌عنوان یک واقعه اجتماعی، زیستی و فرهنگی، به دلیل نقش بنیادین آن در تشکیل خانواده از اهمیتی بسیار برخوردار است؛ به‌گونه‌ای که می‌توان گفت: بدون ازدواج، خانواده مفهوم چندان روشنی ندارد.
ساختار ازدواج و سن آن در جوامع با همدیگر متفاوت است و در واقع، هر جامعه‌ای با توجه به سبک زندگی و نظام فرهنگی خود، شیوه‌ها و روش‌های خاصی در زوجیت به وجود آورده است. ازدواج و انتخاب شخص مناسب و سن ازدواج و بسیاری از مسائل مربوط به آن در دین مبین اسلام مورد توجه ویژه بوده و به‌خصوص توصیه گردیده است ازدواج در زمان مناسب آن انجام گیرد تا برکات معنوی، روانی، تربیتی و اجتماعی بیشتری نصیب همسران جوان گردد. با ازدواج، غریزه جنسی در مسیر طبیعی خود قرار می‌گیرد و این به‌نوبه خود، موجب می‌گردد تا انسان از گناهانی که به دلیل میل جنسی انجام می‌دهد تا حد زیادی مصون بماند. اینکه در قرآن از کسی که ازدواج کرده به «محصن و محصنه» تعبیر شده است: «فاذا احصنّ‌» به این دلیل است که زن و مرد با ازدواج در حصن و سنگر مستحکمی قرار می‌گیرند و خود را حفظ می‌کنند تا وسوسه‌های شهوانی در آنان اثر نگذارد.
گرچه در اسلام سنّ مشخصى براى ازدواج مقرّر نگردیده، اما احادیث منقول از پیامبر اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) و سیره عملى آن بزرگواران، شواهد گویایى بر اهتمام ایشان در تعجیل امر ازدواج است.
تشویق به ازدواج، به‌ویژه در سن جوانى و کراهت اسلام از تجرّد، در بسیارى از سخنان معصومان(علیهم السلام) آمده است. آثارى همچون: بزرگداشت سنّت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)(حرّ عاملى.1416 ق: 20/44)، قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند (فیض کاشانى.1383 ق: 3/54)، به خشم آمدن شیطان (مجلسى. 1403 ق: 10/93)، حفظ و کامل شدن ایمان جوانان، مضاعف شدن ثواب عبادت (مجلسی. 1403 ق: 100/219)، زیاد شدن روزى (حرّ عاملى، 1416 ق: 20/17) و ... در کلام معصومان(علیهم السلام) از برکات ازدواج شمرده و از کسانى که اسباب ازدواج جوانان را فراهم می‌کنند، تمجید شده است (حرّ عاملى. 1416 ق:20/45).
همچنین، در دین مبین اسلام تجرد و تأخیر در امر ازدواج در بعضى روایات مردود دانسته و تأکید شده است که هیچ‌چیز نباید موجب تأخیر ازدواج شود، حتى فقر (حرّ عاملى 1416 ق: 20). در روایتى دیگر داریم که یکى از حقوق فرزند بر پدر، آن است که پس از بالغ شدن، او را به ازدواج درآورد و در روایت دیگر، به کسانى که صاحب دخترند سفارش می‌کند در ازدواج دخترانشان تعجیل کنند (مجلسى. 1403 ق: 71/80)
حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)درباره کسی که شرایط ازدواج دارد و همسر مناسبی برایش فراهم است، می‌فرماید: «إذا جاءکمْ منْ ترْضوْن خلقه و دینه فزوّجوه إلّا تفْعلوه تکنْ فتْنةٌ فی الْأرْض و فسادٌ کبیرٌ (حرّ عاملى. 1416 ق: 20)؛ هرگاه کسى که اخلاق و دینش را می‌پسندید به خواستگارى نزد شما آمد، به او زن بدهید که اگر چنین نکنید در روى زمین فتنه و فساد بزرگى پدید آید».
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: در‌های رحمت آسمانی در چهار وقت گشوده می‌شود: موقع بارش باران، زمانی که فرزند به چهره پدر و مادرش می‌نگرد، هنگام گشوده شدن در کعبه، هنگام برپایی مراسم عقد و عروسی (مجلسى. 1403 ق: ۱۰۳/ ۲۲۱).
ازدواج و گزینش همسر، انتخاب مطلوب‌ترین همراه و ترسیم روشن‌ترین مسیر سعادت و پاسخی مناسب به عالی‌ترین نیاز فطری انسان، یعنی وصول به کمال و سعادت است و حضرت علی(علیه السلام) به این معنا اشاره کرده‌اند: «هیچ‌یک از یاران رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ازدواج نکرد، مگر اینکه ایشان پس از ازدواج آنان فرمود:"کمل دینه؛ ایمانش کامل شد"«(نوری. 1408 ق: 14/150).
این پیوند مقدّس، روان پرالتهاب و مضطرب جوان را به ساحل آرامش نزدیک می‌کند و او را در دریایی از صفا و مودّت غوطه‌ور ‌می‌سازد و موجب می‌شود تا زوج جوان در کنار همدیگر، با نشاط زندگی مشترک را آغاز کنند. البته این نتیجه وقتی حاصل می‌گردد که در انتخاب همسر و تشکیل خانواده، معیارهای شرعی و اخلاقی رعایت شود (جوادى آملى. 1371: 39/40).
شهید مطهّری درباره نقش ارزنده ازدواج می‌گوید: «... یک پختگی و پویایی وجود دارد که جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی‌شود، در مدرسه پیدا نمی‌شود، در جهاد با نفس پیدا نمی‌شود، در نماز شب پیدا نمی‌شود؛ این کمالات را تنها باید در ازدواج و تشکیل خانواده به دست آورد و لذا هیچ‌وقت نمی‌شود که یک کشیش و یک کاردینال به‌صورت یک انسان کامل دربیاید، اگر واقعاً در کاردینالی خودش صادق باشد» (مطهّرى. 1371: 398).
اگر این نیاز به تأخیر بیفتد و یا به‌طور ناصحیح و غیرطبیعی ارضا گردد، موجب انحراف و فساد انسان و جامعه می‌گردد و اخلاقیات را در جامعه تهدید کرده، ارزش‌های انسانی را تضعیف می‌کند (محمدی سیف. 1394. ش 86). حضرت علی(علیه السلام) درباره اطاعت از شهوات می‌فرماید: هرکس از شهوات و خواسته‌های جنسی خود اطاعت کند، گمراه می‌گردد: «من اتّبع هواه ضلّ» (ابن ابى‌الحدید. 1404 ق).
آنچه مسلم است، بر اساس آمارهای ارائه‌شده، سن ازدواج و میانگین آن در بسیاری از جوامع، به‌ویژه جوامع صنعتی، رو به افزایش است و بالا رفتن سن ازدواج خود در تشکیل و ناپایداری خانواده تأثیر دارد. بالا رفتن سن ازدواج حتی در مواردی به ایجاد خانواده‌های بی‌فرزند منجر می‌گردد که خود باعث ناپایداری خانواده می‌شود. متأسفانه فرهنگ بالا رفتن سن ازدواج و تأخیر در این امر، جامعه اسلامى ما را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است؛ به‌گونه‌ای که افزایش سن ازدواج در کشور، مشکلات فراوانى به دنبال داشته است. مشکلاتى همچون افسردگى و از بین رفتن نشاط در جوانان، ابتلا به وسواس زیاد در انتخاب همسر، مشکل‌آفرینی فرزندان بزرگ و ازدواج‌نکرده در خانه، افزایش اضطراب و نگرانى ـ به‌ویژه در دختران ـ بلاتکلیفى، از دست رفتن طراوت و زیبایى، ناامیدى و تصمیم به ازدواج نکردن به دلیل کاهش میل به ازدواج، بی‌دقتی در انتخاب همسر، احتمال افزایش انحرافات و ده‌ها مشکل از این قبیل که جوانان ما را به چالش کشانده است (ر. ک: ایمانى. ش 63 /13).
معیارهای اساسی که لازم است در مسئله ازدواج جوانان در نظر گرفته شود:
1. بلوغ جنسی
لازم است کسی که می‌خواهد ازدواج کند به بلوغ جنسی رسیده باشد؛ یعنی در درون خود، علاقه و نیاز به جنس مخالف را احساس کند؛ زیرا کسی که به بلوغ جنسی نرسیده است، قادر نخواهد بود با همسر خود انس و الفت ایجاد کند و نیازهای روحی او را برآورده سازد و کانون زناشویی که در آن انس و الفت نباشد، دوام نخواهد آورد و متلاشی می‌شود. بر اساس روایتی که از امام صادق(علیه السلام) نقل گردیده است، شخصی به ایشان عرض کرد که ما فرزندان خود را در کودکی به ازدواج درمی‌آوریم. امام صادق(علیه السلام) در جواب فرمودند: «إذا زوّجوا و هم صفار لم یکادوا أن یأتلفوا؛ اگر آنان را در خردسالی و سنین پایین به ازدواج درآورید، بسیار بعید است که باهم انس و الفت بگیرند» (حرّ عاملى، 1416 ق).
2. بلوغ عقلی
خانواده، به‌عنوان گروه کوچک (زن، شوهر و فرزندان) نیازمند مدیریت و رهبری است و همسران، به‌ویژه پدر، باید بتواند این مجموعه را در حدّ قابل قبولی اداره کند و این امر در عصر کنونی که معمولاً خانواده‌ها به‌صورت خانواده هسته‌ای، یعنی متشکّل از زن و مرد و فرزندان هستند، اهمیتی دوچندان پیدا می‌کند و سرپرست خانه باید به مرتبه‌ای از بلوغ عقلی رسیده باشد که بتواند توانایی اداره این مجموعه را داشته باشد، وگرنه این خانواده دچار هرج‌ومرج و بحران مدیریتی خواهد شد. حضرت علی(علیه السلام) در روایتی می‌فرماید: «ایّاکم و تزْویج الحمقاء (حرّ عاملى، 1416 ق)؛ از ازدواج با افراد احمق و نادان پرهیز کنید»؛ زیرا افراد نادان و احمق نمی‌توانند کشتی زندگی را سلامت به سرمنزل مقصود برسانند و در تربیت فرزند و همسرداری دچار مشکل می‌شوند.
3. بلوغ عاطفی
بلوغ عاطفی مستلزم بروز و ظهور رفتارهای آشکاری همچون قدرت برقراری و حفظ روابط شخصی با دیگران، درگیر شدن در تعاملات عاطفی، توان درک احساسات متقابل و توسعه حسّ همدلی و قدرت ابراز علاقه و محبت به همسر است. پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «قوْل الرجل للْمرأة إنّى احبّک لا یذهب منْ قلبها ابدا (حرّ عاملى، 1416 ق)؛ اگر مردی به همسر خود بگوید: من تو را دوست دارم، این سخن هرگز از قلب زن بیرون نمی‌رود».
4. بلوغ اجتماعی
 رشد اجتماعی فرد که طی فرایند جامعه‌پذیری شکل می‌گیرد، در قالب ویژگی‌هایی همچون قدرت تشخیص وظایف و مسئولیت‌ها، قدرت انتخاب‌گری، اعتمادبه‌نفس، انجام کنش‌های متعارف، استقلال نسبی در انجام وظایف، مسئولیت‌پذیری، التزام به رعایت هنجارهای اخلاقی و اجتماعی و توان درگیر شدن در روابط پیچیده اجتماعی ظهور می‌یابد. این مرحله از رشد در همه عرصه‌های روابط اجتماعی و به‌ویژه روابط زناشویی اهمیتی خاص دارد و اگر همسران به این مرحله از رشد ـ اگرچه طور نسبی ـ نرسیده باشند، با مشکلات بسیاری روبه‌رو خواهند بود.
5. بلوغ مالی و اقتصادی
 زمانی که شخص ذهنیت درستی از وضعیت اقتصادی در فرایند زندگی داشته باشد و بداند که مسائل اقتصادی را چگونه حل و تأمین کند. به‌طورکلی، بلوغ اقتصادی زمانی رخ می‌دهد که فرد ازنظر اقتصادی و تأمین مخارج و اداره امور زندگی تا حدودی مستقل شود و به‌اصطلاح بتواند ازنظر اقتصادی روی پای خود بایستد و به خود متکی شود.
مقصود از توانمندی اقتصادی، توانمندی بالقوّه است؛ یعنی شخص توانایی اداره‌ خانواده را داشته باشد و کافی است تنها بخشی از این توانمندی به فعلیت رسیده باشد؛ یعنی شخصی که قصد تشکیل خانواده دارد، باید بتواند در حدّ مخارج زندگی خود تا حدودی استقلال داشته باشد و کاملاً به خانواده و دیگران متّکی نباشد. رسیدن به بلوغ اقتصادی صرفاً مربوط به پسران نمی‌شود، بلکه دختران هم باید مدیریت و برنامه‌ریزی مخارج را بلد باشند تا بتوانند زندگی همراه با پیشرفت، آرامش و دوری از فقر مادی و روحی داشته باشند.
درنتیجه، ضروری و لازم است که سیاستمداران و برنامه‌ریزان کلان در کشور بر فراهم آوردن شرایط مناسب برای ازدواج به هنگام جوانان تلاش کرده، راه‌های ازدواج آسان را برای ایشان فراهم نمایند تا دارای نسلی سالم با حمایت والدین جوان و کارا داشته باشیم.

منابع:
قرآن کریم.
ابن ابى‌الحدید (1404 ق). شرح نهج‌البلاغه. قم: منشورات آیت‌الله‌العظمی مرعشى النجفى. ج 20. ص 263، باب 73.
جوادى آملى، عبدالله (1371). زن در آیینه جلال و جمال. قم: مرکز نشر فرهنگى رجاء. ص 39 ـ 40.
رجبی، عباس «ازدواج در سنین بالا». مجله اصلاح و تربیت. ش 63، ص 13.
شیخ حرّ عاملى (1416 ق). وسائل الشیعه. قم: مؤسسه آل البیت. ج 20. ص 17، 23، 44، 45، 78، 84 و 104.
فیض کاشانى، مولى محسن (1383 ق). محجّة البیضاء. قم: جامعه مدرسین.
محبوبی منش، حسین (1383). مطالعات راهبردی زنان. شماره 23.
مجلسى، محمدباقر (1403 ق). بحارالانوار. بیروت: مؤسسه الوفاء.
محمدی سیف، معصومه (1394). «آسیب‌شناسی تأخیر در سن ازدواج جوانان ایرانی». مهندسی فرهنگی. ش 86.
مطهّرى، مرتضى (1371). تعلیم و تربیت در اسلام. تهران: صدرا. ص 398.
نوری، میرزاحسین (1408 ق). مستدرک الوسائل. قم: مؤسسه آل البیت. ج 14. ص 150. باب 1، ح 8.

نویسنده:

زهره ساجد

واحد سلامت روان، معاونت بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی قم