متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
مفهوم بیماری (2)
در شماره پیشین، به تصور هستیشناختی و تصور فیزیولوژیک از بیماری اشاره شد. در این شماره، به تصور تکاملی از مفهوم بیماری پرداخته میشود.
در مقایسه با دو تصور هستیشناختی و تصور فیزیولوژیک، زیستشناسی تکاملی، رویکردی دیگر برای تعریف ناهنجاری و بیماری ارائه میدهد. به گفته راندولف نسه (Randolph Nesse)، رویکرد آماری برای تعیین اینکه چه چیزی طبیعی است، کافی نیست و آنچه مورد نیاز است، «دانش کافی از هدف وجودی بدن، چگونگی کارکرد آن و بهویژه چگونگی شکلگیری شکل فعلی آن است». در این دیدگاه، طراحی و کارکرد بدن نتیجه فرایندهای تکاملی، بهویژه از طریق سازگاری با روند انتخاب طبیعی است. در طول روند تکامل گونهها و همچنین بدن، مکانیسمهای سازگاری خاصی برای دفاع در برابر میکروارگانیسمهایی که میتوانند یکپارچگی بدن را به خطر بیندازند و درنتیجه، سازگاری موجود، بهویژه ظرفیت تولیدمثل او را کاهش دهند، ایجاد شده است.
تعریف بیماری در تصور تکاملی، بر اساس مکانیسمهای سازگاری انجام میشود. بهعبارتدیگر، بیماری نتیجه بدسازگاری پنداشته میشود؛ برای نمونه در دفع میکروارگانیسمهایی که باعث آسیب جدی به بدن یا حتی مرگ میشوند. نسه معتقد است: «عدم توانایی در دفاع از بدن به دنبال یک چالش، به بیماری منجر میشود». بنابراین، مکانیسمهای تکاملی، طبیعی بودن و بقای موجود را شکل میدهند. ازاینرو، بیماری بهعنوان «انحراف زیانبار از حالت طبیعی» تعریف میشود.
تصور تکاملی، پیامدهای مهمی برای درک ماهیت بیماری، بهویژه ازنظر دفاع بدن در برابر شرایط و عوامل ایجادکننده بیماری دارد. به گفته نسه، فرایندهای تکاملی مانند انتخاب طبیعی «باید مکانیسمهایی را شکل دهد که توانایی دفاع را برای حداکثر سودمندی تنظیم میکند»؛ برای مثال تب یکی از علائم بسیاری از بیماریهاست که پزشکان با رویکرد زیستپزشکی اغلب به درمان آن اقدام میکنند. بااینحال، تب یک مکانیسم سازگاری برای دفاع از بدن در برابر عوامل عفونی مانند باکتریها و ویروسهاست. نسه و جورج ویلیامز (George Williams) ادعا میکنند: «داروهای سرکوبکننده تب، ظاهراً با مکانیسمهای طبیعی تنظیمکننده واکنشهای بدن در برابر عفونت تداخل داشته، استفاده از آنها ممکن است کشنده باشد». افزون بر این، مطالعات نشان میدهد که سرکوب کردن تب در خرگوشهای بالغ، میزان مرگومیر آنها را افزایش میدهد. بااینحال، آنها اذعان دارند که در شرایطی سرکوب تب ضروری است.
اگرچه نسه هیچ تعریف واحدی از بیماری را کافی نمیداند، اما آن را بر اساس کارکرد زیستشناختی یا تکاملی تعریف میکند: «یک فرد زمانی دچار بیماری میشود که مکانیسم بدن معیوب، آسیبدیده یا ناتوان در کارکرد خود باشد». منتقدان پزشکی تکاملی، مناسب بودن تکیه بر کارکرد زیستشناختی برای تعیین بیماری یا سلامت فرد را به چالش میکشند؛ برای نمونه آنه گاملگارد (Anne Gammelgaard) استدلال میکند که کارکرد زیستشناختی برخاسته از نظریه تکاملی، برای تعیین کارکرد مورد نظر پزشکی ناکافی است: «هر آنچه از دیدگاه تکاملی، کاربردی در نظر گرفته میشود، لزوماً از دیدگاه بیمار کاربردی نیست. نخستین دلیل آن، تفاوت دیدگاه پزشکان و زیستشناسان تکاملی در مورد کارکردهای بدن است». بهعبارتدیگر، متخصصان مراقبتهای سلامتی نگران رفاه فرد بیمار هستند؛ درحالیکه زیستشناسان تکاملی، سازگاری زیستشناختی او را بررسی میکنند که ممکن است لزوماً برای سلامتی یک ارگانیسم خاص مهم نباشد.
در شماره آتی، به تصور ژنتیک از مفهوم بیماری پرداخته میشود.
منابع:
-Marcum, J. A. (2008). Humanizing modern medicine: an introductory philosophy of medicine (Vol. 99). Netherlands: Springer.
نویسنده:
دکتر صادق یوسفی
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم