حکم تشریح جسد به‌قصد آموزش (3)
ممنوعیت هرگونه دست‌کاری جسد

در دو شمارۀ پیش، دلایل حرمت تشریح بیان شد که به‌صورت خلاصه بدین شرح بودند:

1. مثله کردن فعلی حرام است و تشریح نیز نوعی مثله کردن است.
2. تشریح جسد مسلمان، هتک حرمت اوست و هتک حرمت مسلمان جایز نیست.
3. روایاتی که از هرگونه دست‌کاری جسد مسلمان حتی کوتاه کردن مو و ناخن منع می‌کنند.
4. تشریح جسد باعث تأخیر در تجهیز و تدفین جسد می‌شود و تجهیز و تدفین میت مسلمان از واجبات فوری است.
5. برای بریدن اعضای جسد مسلمان دیه تعیین شده است و تعیین دیه نشان از ممنوعیت تشریح دارد.
در شماره پیشین نیز دلیل اول را بررسی کردیم و نشان دادیم که تشریح با مثله تفاوت ماهوی دارد و حکم مثله قابل تسرّی به تشریح نیست. در این شماره به بررسی دلیل منع دست‌کاری جسد می‌پردازیم.

منع دست‌کاری جسد از نظر شیعه
در کتب روایی، روایاتی نقل شده‌ که انجام برخی اقدامات غیر تهاجمی و غیر آسیب‌رسان بر جسد را ممنوع اعلام کرده‌اند. به بررسی تعدادی از این روایات می‌پردازیم. توضیح اینکه، ترجمه روایات تحت‌اللفظی انجام شده است و غیر قابل استناد هستند:
1- «عن أبی عبدالله(علیه‌السلام) قال: لایمسّ من المیّت شعر و لا ظفر، و إن سقط منه شیء فاجعله فی کفنه (الحر العاملی. 1414 ق)؛ از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده است که مو و ناخن میت نباید دست‌کاری شود و اگر چیزی از آن بر زمین افتاد آن را بردارید و در کفن میت بگذارید (و با میت دفن کنید)».
2- «عن أبی عبدالله(علیه‌السلام) قال: کره امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) أن یحلق عانه المیّت إذا غسل، أو یقلّم له ظفر أو یجزّ له شعر (الحر العاملی. 1414 ق)؛ از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده است که فرمودند: حضرت امیرالمؤمنین ناپسند می‌داشتند که موهای زائد بدن میت از جسدش زدوده شود یا مو یا ناخنی از او کوتاه شود».
3- «عن عبدالرحمان بن أبی عبدالله قال: سالت أبا عبدالله(علیه‌السلام) عن المیّت یکون علیه الشعر فیحلق عنه أو یقلّم؟ قال: لا یمسّ منه شیء، اغسله و ادفنه (الحر العاملی. 1414 ق)؛ از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) پرسیدند که آیا کوتاه کردن مو و ناخن میت رواست؟ حضرت فرمودند: هیچ‌چیز میت دست‌کاری نشود. میت را غسل دهید و دفن کنید».
4- «عن أبی عبدالله(علیه‌السلام): قال کره أن یقصّ من المیّت ظفر، أو یقصّ له شعر، أو یحلق له عانه، أو یغمز له مفصل (الحر العاملی. 1414 ق)؛ از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده است که ناپسند می‌داشتند که مو یا ناخن میت کوتاه شود یا مفاصل خشک‌شدۀ میت با فشار باز و نرم شود».
5- «سأل أبا جعفر(علیه‌السلام) عن الرجل یتوفّى، أتقلّم أظافیره، وتنتف إبطاه، وتحلق عانته، إن طالت به من المرض؟ فقال: لا (الحر العاملی. 1414 ق)؛ از حضرت امام باقر(علیه‌السلام) پرسیده شد اگر کسی فوت کرد و به‌دلیل بیماری طولانی ناخن و موهای زائد بدنش بلند شده بود، آیا مو و ناخن کوتاه شود؟ حضرت فرمودند: نه!»
6- «قال ابوعبدالله(علیه‌السلام): إذا غسلتم المیّت منکم فارفقوا به، ولا تعصروه، ولا تغمزوا له مفصلاً (الحر العاملی. 1414 ق)؛ از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده است که فرمودند: هنگام غسل دادن میت مسلمان با او مدارا کنید. بدنش را فشار ندهید و مفاصلش را با فشار باز نکنید».
این روایات نشان می‌دهند که معصومان(علیهم‌السلام) از کوتاه کردن مو و ناخن میت و حتی میتی که پس از بیماری مزمن و طولانی و کمبود امکانات و وضع بهداشتی آن زمان، ناخن‌ها و موهای سر و بدنش خیلی بلند بوده است و اطرافیان برای آراستگی جسد می‌خواستند مو و ناخنش را کوتاه کنند، نهی کرده و آنان را از این کار به‌ظاهر پسندیده بازداشته‌اند. وقتی روایات، حتی کوتاه کردن موی جسد با نیت خیر و آراستگی جسد را مجاز نمی‌داند، به‌طریق‌اولی پاره کردن و تشریح جسد ممنوع و حرام خواهد بود؛ چراکه موی سر و بدن یا ناخن خصوصیت خاصی ندارند که منع شوند، بلکه این تعابیر نشان‌دهندۀ منع هرگونه دست‌کاری جسد متوفی و هرگونه رفتار خشن با اوست؛ چراکه «غمز مفصل» ذکرشده در روایت چهارم و ششم به معنی نرم کردن و باز کردن مفاصل خشک‌شده به دلیل جمود نعشی، با فشار است که نشان‌دهندۀ منع هرگونه رفتار خشن با جسد است. همچنین، تعبیر «لایمسّ» ذکرشده در روایت اول و سوم به معنی «دست نزنید» و بیانگر ممنوعیت هرگونه دست‌کاری جسد است. در نهایت، تعبیر «فارفقوا به، ولا تعصروه» در روایت ششم در لزوم رفتار ملایم و توأم با رفق و مدارا با جسد و پرهیز از هرگونه رفتار خشن با جسد متوفی، نص صریح بوده است و قابل مناقشه و اشکال نیست.
با ملاحظه روایات فوق، می‌توان چنین نتیجه گرفت که ازنظر شارع مقدس، میت باید بدون هیچ‌گونه دست‌کاری، غسل داده و دفن شود و رفتار خشنی، همچون تشریح جسد، نمی‌تواند مجاز باشد.

منبع:

الحر العاملی، محمدبن الحسن (1414 ق). وسائل الشیعه. قم : مؤسسة آل البیت(علیهم‌السلام) لإحیاء التراث. جلد 2. ص 499-500.   

نویسنده:

دکتر احمد مشکوری

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم