کتاب «الطب الروحانی» رازی، از کهن‌ترین کتب روان‌شناسی جهان

انسان، همواره به دنبال کسب همه ابعاد سلامت و آرامش بوده و حتی برای آرامش و سلامت روحانی و روانی خود، بیش از سلامت جسمانی‌اش ارزش قائل است. به همین دلیل، اوستا پنج قرن پیش از میلاد بالاترین درجه پزشکی را از آن مانثره (منثره) پزشک یا همان روان‌پزشک می‌دانست (دوستخواه. 1371: 737) و در یونان باستان، فلاسفه علم النفس را قسمتی از طب و حتی برتر از طب جسمانی به شمار می‌آوردند (ارسطو. 1369: 41-42). پس از اسلام نیز به دلیل اهمیت فراوان بعد روحی انسان، نگارش کتب اخلاق، علم النفس و طب روحانی مورد توجه قرار گرفت و دانشمندان زیادی تحت لوای نحله‌های مختلف، کتب بی‌شماری را در این گستره به رشته تحریر درآوردند.
 کتاب «الطب الروحانی» محمد بن زکریای رازی (251-313 ق) جزء نخستین و کهن‌ترین کتب روان‌شناسی جهان است که با رویکرد سلامت‌محور، سعی در ارائه‌ راهکارهایی عملی و عقلانی با هدف «اصلاح اخلاق نفوس» دارد (رازی. 636 ق: 78). حکیم رازی کتاب «الطب الروحانی» را در سال 300 هجری قمری در سن 49 سالگی، یعنی در اوج دوران پختگی عقلی و علمی خود به رشته‌ تحریر درآورد. پختگی‌ای که هم در قلم و هم اندیشه‌ حاکم بر این کتاب که در واقع، عصاره فکری پنجاه‌ساله‌ اوست، کاملاً آشکار و هویدا است. او این کتاب را به امیر ابوصالح منصور بن اسحاق، حاکم سامانی ری، تقدیم کرد تا عدیل کتاب «الطب المنصوری» باشد (کتابی که رازی پیش از کتاب «الطب الروحانی» و در زمینه‌ طب جسمانی نگاشته بود و به وی پیشکش کرده بود) (حموی. 1990: 3/ 137).
 کتاب «الطب الروحانی» را نخستین بار پاول کراوس آلمانی از روی چهار نسخه‌ بریتانیا، واتیکان و دارالکتب المصریه و همچنین کتاب «اقوال الذهبیه» حمیدالدین کرمانی، تصحیح کرد که در سال 1937 م همراه با کتاب «رسائل الفلسفیه» در کنار معرفی برخی از آثار دیگر رازی منتشر شد (رازی. 1937)؛ ولی پس‌ازآن، دکتر مهدی محقق نسخه‌ قدیمی‌تری از این کتاب را که در سال 636 ه‍. ق استنساخ شده بود، پیدا کرد (محقق. 1352: 165). این نسخه که میکروفیلم آن در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است (دانش‌پژوه. 1348: 611-612)، هم‌اکنون قدیمی‌ترین نسخه موجود این کتاب است و در آن دیباچه‌ای از حکیم رازی آمده است که در نسخه‌های دیگر وجود ندارد. حکیم رازی تنها راه رسیدن به کمال و سعادت را آموختن فلسفه می‌داند و در این دیباچه می‌گوید: «سه نگرش در ورود به فلسفه وجود دارد: یکم، از طریق صناعت هندسه؛ دوم، با اصلاح اخلاق نفس و سوم، از مسیر صناعت منطق. هیچ‌یک از این نگره‌ها نه به‌طور کامل پذیرفتنی است و نه دورانداختنی؛ ولی کسانی که رأی افلاطون حکیم را برگزیده‌اند، بر طریق دوم رفته‌اند که همان اکتساب صفات پسندیده و تزکیه‌ نفس از حرص و آز بر شهوات است ... . البته در اصلاح اخلاق، حکیمان کتاب‌های طویل نوشته و نکات و معانی ضروری و لازم از برای آن را آورده‌اند، اما ازآنجاکه دیدم آن‌ها پراکنده هستند و یکجا گرد نیامده‌اند، تصمیم گرفتم گفتاری موجز و مختصر بدین مقصود ویژه سازم و اصول و رئوس مطالب و نکات ضروری در اصلاح اخلاق را با نظم و ترتیب سهل و آسان و قابل فهم در آن گرد آورم» (رازی. 636 ق: 78؛ اذکایی. 1382: 741).
 پس از دیباچه، فصول بیست‌گانه‌ کتاب آغاز می‌شود. رازی در این کتاب، طب روحانی را عدیل طب جسمانی و کسب سلامت جسمانی یا جسدانی را در گرو سلامت روحانی یا روانی می‌داند. او در چهار فصل نخست کتاب، کلیات سلامت روانی را بیان می‌کند. در فصل‌های پنجم تا هجدهم، روش‌های شناخت و درمان چهارده رذیله‌ اخلاقی که مهم‌ترین بیماری‌های روح و روان هستند را بررسی می‌نماید. در فصل نوزدهم، الگوهایی عملی از سیره حکما و فضلا را ارائه می‌دهد و در فصل آخر، به ترس از مرگ می‌پردازد.
 رازی در فصل یکم، سلامتی را در گروی به فرمان عقل بودن و عقل را از آسیب هوی زدودن تعریف می‌کند. در واقع، همان‌طور که جسم آدمی در معرض تهدید عوامل بیماری‌زا است، عقل انسان نیز در معرض تهدید قرار دارد. عقل، وجه تمایز انسان و دیگر موجودات و مهم‌ترین، سودمندترین و بزرگ‌ترین نعمتی است که خداوند در گوهر هستی آدمی نهاده است تا از مزایای آنی و آتی آن بهره‌مند شود. انسان به مدد عقل و از راه مشاهده و تجربه توانسته است که بر علوم مختلف، ازجمله پزشکی احاطه پیدا کند، بر طبیعت چیره شود و برای رسیدن به آرمان‌ها و آرزوهایش بکوشد؛ ولی مهم‌ترین و سودمندترین چیزی که آدمی به‌واسطه عقل به دست می‌آورد، شناخت خداوند متعال است. پس شایسته است که از ارج، منزلت و سلامت عقل غفلت نشود و برای دستیابی به سلامت و سعادت همواره باید به آن اتکا کرد. عقل را راهبر و فرمانروا قرار داد و هرگز آن را فرمان‌بر هوی نساخت؛ چراکه اگر هوی بر عقل مسلط شود، پاکی و روشنی آن را به تیرگی بدل می‌کند و سبب گمراهی و بیماری روانی آدمی می‌شود (رازی. همان: 78-79). حیوانات بی هیچ تفکری تنها مطابق طبع و سرشت خود عمل می‌کنند، اما آدمی با تأدیب و تعلیم و به مدد نیروی عقل، قادر است طبع و هوای خود را مهار کند، و بیمار روحی فردی است که هوای نفس بر عقل او فرمان می‌راند؛ پس لگام زدن بر هوای نفس برای حصول به سلامت روانی لازم و ضروری است (رازی. همان: 79-86).
 رازی بر این باور بود که بیماری‌های روحانی مانند بیماری‌های جسمانی باید تدریجی و آرام آرام درمان شود و نخستین گام برای درمان، شناخت عیوب و خودشناسی است. همان‌طور که فرد برای تشخیص و درمان بیماری‌های جسمانی به پزشک مراجعه می‌کند، برای تشخیص و درمان بیماری‌های روحانی نیز باید به طبیب روحانی مراجعه کند و لزوم دومی بسی بیشتر از اولی است؛ زیرا انسان وقتی به بیماری جسمانی مبتلا می‌شود، به سرعت متوجه می‌شود و برای درمان آن پیش پزشک می‌رود، اما زمانی که دچار بیماری روحانی می‌شود، به‌راحتی از آن آگاه نمی‌شود و زمانی که بیماری در روح و جان او ریشه می‌دواند و دوام و ثبات می‌یابد از وجود آن مطلع می‌شود. به همین دلیل، همه باید هرچند وقت یک‌بار پیش طبیب روحانی بروند تا او در احوالات آن‌ها بنگرد و اگر بیماری روحی عارض شده باشد، در همان مراحل اولیه، آن را شناسایی و درمان کند. پزشک روحانی باید بی هیچ شرم، خجالت و اغماضی عیب‌های بیمار را گوشزد کند و به‌سختی او را سرزنش نماید و بیمار نیز نباید از طبیب خود اندوهگین شود؛ بلکه لازم است که پس از آگاهی از عیوب خود، با شادکامی و خودمراقبتی، رذایل نفس خود را از بین ببرد تا سلامتی روان او بازگردد (رازی. همان: 86-87).
 رازی در فصل‌های پنجم تا هجدهم به چهارده رذیله روحی یعنی عشق، عجب، حسد، غضب، کذب، بخل، دل‌نگرانی، غم، شر و آز، شراب، جماع، ولع، کسب درآمد و دنیادوستی، به‌عنوان مهم‌ترین بیماری‌های روانی می‌پردازد و پس از معرفی و بیان روش‌های شناخت و تشخیص این بیماری‌ها، روش‌هایی کاربردی را برای درمان آن‌ها ارائه می‌دهد؛ به‌عنوان‌مثال در بحث عشق و دوست‌کامی فرد را از خواندن داستان‌ها، سخن‌ها، غزل‌های عاشقانه و اشعار غنائی و آهنگین بر حذر می‌دارد (همان. 87-109).
 در فصل نوزدهم، رازی برای الگوگیری بهتر خواننده، مصادیقی از رفتار و منش نیکوی حکیمان و پرهیز از امور مغایر با عقل را می‌آورد (همان. 109) و در فصل آخر نیز دلیل ترس از مرگ و چگونگی فایق آمدن بر آن را بیان می‌کند (همان. 109-111).
 در پایان، باید اذعان کرد اهمیت این کتاب، افزون بر جنبه عملی و کاربردی آن، احترام و توجه رازی به همه مردم است. رازی، به برابری ذاتی انسان‌ها در میزان بهره‌مندی از عقل معتقد است و تفاوت انسان‌ها در کسب معارف را نتیجه تفاوت در میزان تلاش و کوشش آن‌ها می‌داند. این احترام به مردم، نه‌تنها در قلم او، بلکه در عمل او نیز هویدا است. در واقع، نوع نگارش کتاب «الطب الروحانی» دلیلی بر این مدعا است. این کتاب با قلمی توانا و پخته و به‌همان سان قابل فهم برای عموم مردم نوشته شده است. او برخلاف حکمای زمان خود به جای استفاده از اصطلاحات تخصصی و فلسفی و واژگان ثقیل، از استدلالات عقلانی ساده، داستان‌ها و مثال‌های عینی استفاده می‌کند تا خواننده را به لزوم اجتناب از رذایل آگاه کند و پس از اقناع فکری و ذهنی او، راهکارهای عملی و کاربردی‌ای در راستای زایل کردن این رذایل ارائه ‌می‌دهد تا به این طریق مردم بتوانند با اصلاح اخلاق نفس به کسب معارف و رسیدن به سعادت و سلامت حقیقی نایل شوند.

منابع:
- اذکایی، پرویز (1382). حکیم رازی (حکمت طبیعی و نظام فلسفی). تهران: طرح نو.
- ارسطو (1369). درباره نفس. با تعلیقات تریکو، ترجمه علی مراد داودی. تهران: حکمت.
- رازی، محمد بن زکریا (بی‌تا). رسائل الفلسفیه. جمع‌آوری و تصحیح کراوس. تهران: مکتبه المرتضویه.
- دانش‌پژوه، محمدتقی (1348). فهرست میکروفیلم‌های کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- دوستخواه، جلیل (1371). اوستا: کهن‌ترین سرودها و متن‌های ایرانی. تهران: مروارید.
- رازی، محمد بن زکریا (636 ق). الطب الروحانی. کتابخانه‌ دانشگاه تهران، میکروفیلم شماره 1559.
- حموی، یاقوت (1990 م). معجم البلدان. تحقیق عبدالعزیز الجندی فرید. بیروت: دارالکتب العلمیه.
- محقق، مهدی (1352). فیلسوف ری محمد بن زکریای رازی. تهران: دانشگاه تهران.

 

نویسنده:

مریم محسنی سیف‌آبادی

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم