متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
احکام اوتانازی (3)؛ بررسی فقهی اقسام اوتانازی غیرفعال
در دو شماره پیشین، اقسام اوتانازی و احکام اوتانازی فعال بحث شد. در این شماره، به بحث فقهی اوتانازی غیر فعال میپردازیم.
اوتانازی غیرفعال، عدم شروع درمان یا ادامه ندادن درمانهای لازم برای حفظ حیات بیمار و اقدامی منفی و از نوع ترک فعل است. همانطور که پیشازاین گفته شد، اوتانازی غیرفعال به دو قسم داوطلبانه و غیر داوطلبانه تقسیم میشود.
بحث فقهی اوتانازی غیر فعال داوطلبانه
در این بخش، این پرسش مطرح است که آیا میتوان ادعا کرد چون بیمار موظف به حفظ نفس است، اوتانازی غیر فعال داوطلبانه خلاف شرع است؟ به همین سیاق، آیا پزشک مجاز است از انجام درمانهای لازم برای حفظ حیات بیمار خودداری کند؟
ادله وجوب حفظ نفس
1- به استناد دو آیه شریفه 195 سوره بقره: «ولا تلْقوا بأیْدیکمْ إلى التّهْلکة» و 29 سوره نساء: «ولا تقْتلوا أنْفسکمْ» مؤمن نباید موجبات هلاکت و مرگ خود را فراهم کند. طبیعتاً، درصورتیکه خودداری بیمار از درمان موجب مرگ وی شود، میتواند مصداقی از نهی آیه یادشده و دلیل بر حرمت اوتانازی باشد.
2- استدلال به ادله حرمت اضرار به نفس که در مقاله پیوند اعضا بدان اشاره شد (مشکوری. 1401).
3- روایات و ادله حرمت خودکشی.
افزون بر دلایل قرآنی و روایی گفته شده، مرحوم نراقی وجوب حفظ نفس را ازاینجهت که حفظ نفس، مقدمه اکثر واجبات است نیز واجب میدانند (نراقی. 1415 ق).
بحث فقهی اوتانازی غیر فعال غیر داوطلبانه
تفاوت این قسم با قسم قبلی در داوطلبانه نبودن اوتانازی است؛ یعنی در اینجا بیمار نیست که از درمان امتناع میکند، بلکه این پزشک است که از ارائه درمان خودداری میکند.
دلایل وجوب نجات نفس محترمه
برای اثبات وجوب نجات نفس محترمه، برخی فقها به آیه 32 سوره مبارکه مائده: «ومن أحیاها فکأنّما أحیا النّاس جمیعًا» استناد کردهاند. آنچه از این آیه استفاده میشود، اهمیت فوقالعاده و ارزش بسیار بالای نجات جان دیگران است. صدر آیه نیز درباره قتل نفس محترمه است. برخی نیز به استناد برخی روایات، خودداری از نجات بیمار را شریک بودن در جنایت میدانند.
«عن أبی عبدالله (علیهالسلام) قال: کان المسیح (علیهالسلام) یقول: إن التارک شفاء المجروح من جرحه شریک لجارحه لامحالة وذلک أن الجارح أراد فساد المجروح و التارک لاشفائه لم یشأ صلاحه فإذا لم یشأ صلاحه فقد شاء فساده اضطرارا»(کلینی. 1388 ق). بر اساس این حدیث شریف، کسی که از درمان فرد مجروح خودداری کند، شریک جرم فرد مهاجم و جانی اعلام شده است.
برخی فقها نیز نجات نفس محترمه را از واجبات برشمردهاند. شهید اول در ذکری (شهید اول. 1419 ق) و شهید ثانی در لمعه (شهید ثانی. 1412 ق) نجات نفس محترمه را از ضرورات ذکر میکنند. همچنین، صاحب جواهر وجوب نجات را بلاخلاف و اشکال اعلام کردهاند (نجفی. 1983). همچنین، برخی فقهای معاصر به وجوب نجات جان جنینی که در رحم مادر متوفایش در معرض خطر است استناد کردهاند و نجات نفس محترمه را اولی از نجات جنین اعلام کردهاند (محسنی.1387).
منابع:
- کلینی، محمد بن یعقوب (1388 ق). الکافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه. ج 8. ص 345.
- نراقی، احمد(1415 ق). مستند الشیعه. قم: مؤسسه آل البیت. ج 15. ص 37.
- شهید اول، محمد بن مکی عاملی(1419 ق). ذکرى الشیعة فی أحکام الشریعة. قم: مؤسسه آل البیت(علیهمالسلام). ج 4. ص 6.
- شهید ثانی، زینالدین بن علی عاملی( 1412 ق). الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة. قم: دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم. ج 2. ص 239.
- نجفی، محمدحسن (1983 م). جواهر الکلام. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ج 28. ص 160.
- محسنی، محمد آصف (1387). حدود الشریعه. قم: بوستان کتاب. ج 2. ص 222.
- مشکوری، احمد (1401). «ماهنامه دانش سلامت و دین». دانشگاه علوم پزشکی قم. سال چهارم، شماره.5. ص 13، احکام پیوند اعضا (2).
نویسنده:
احمد مشکوری
گروه فلسفه و اخلاق سلامت، دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.