متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
نام بخش مربوطه |
سلامت در قرآن و روایات |
||
عنوان مقاله |
مفهوم مرگ ناگهانی از منظر احادیث امامیه |
||
نویسنده/ نویسندگان |
|||
نام و نام خانوادگی |
وابستگی سازمانی |
پست الکترونیک نویسنده رابط مکاتبات |
|
احساناللّه درویشی |
گــروه مطالعــات سـلـامت در قــرآن و حدیــث، دانشــکده ســلامت و دیــن، دانشــگاه علــوم پزشــکی قــم، قــم، ایــران. |
|
|
متن مقاله |
|||
1. مقدمه مرگ ناگهانی (sudden death)، بهعنوان رویدادی طبیعی(نه ناشی از حادثه) و غیرمنتظره تعریف میشود که در یک ساعت از شروع علائم در یک فرد به نظر سالم یا در بیماری که چنین نتیجه ناگهانی متناسب با شدت بیماری وی نبوده است، رخ میدهد(Cardiovascular Pathology, 2022). سازمان بهداشت جهانی (WHO) مرگی را ناگهانی، غیرمنتظره و طبیعی توصیف میکند که در عرض یک ساعت پس از شروع علائم رخ دهد یا در صورت عدم وجود علائم، در عرض 24 ساعت پس از آخرین بار زنده دیده شدن فرد اتفاق بیفتد. برخی نیز مرگ ناگهانی را بهعنوان دیدهشدن یک ساعت قبل به همراه شواهد بیماری عروق کرونری (CAD) تعریف میکنند(Sefton et al:2023). برخی نیز در تعریف مرگ ناگهانی گفتهاند: مرگ غیرمنتظرهای که آنی است یا در عرض چند دقیقه به دلیلی غیر از خشونت رخ میدهد(merriam-webster). درهرحال، مرگ ناگهانی به وضعیتی اطلاق میشود که شخص بهطور ناگهانی و بدون هشدار قبلی دچار مرگ میشود. ازاینرو، ناگواری مرگ و تلخی سوگ دوچندان میشود. مرگ ناگهانی را میتوان از ابعاد مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار داد؛ برای نمونه پژوهشهای پزشکی به بررسی علل و عوامل مرگ ناگهانی، مانند بیماریهای قلبی، سکته مغزی و حوادث ترومایی میپردازند و پژوهشهای اجتماعی و روانشناسی بر تأثیرات مرگ ناگهانی بر افراد و خانوادهها، واکنشهای اجتماعی و روانی به مرگ ناگهانی و راهکارهای مقابله با این تجربه تمرکز دارند. این نوشتار به بررسی مفهوم مرگ ناگهانی از منظر احادیث امامیه پرداخته است. گفتنی است دیدگاههای الهیاتی درباره مرگ ناگهانی میتوانند بهعنوان یک راهنمای معنوی برای انسانها در مواجهه با این موضوع مورد استفاده قرار گیرند و به آنها در راستای انتخاب واکنش مناسب و یا ارائه مراقبت صحیح یاری رسانند. 2. واژگان حدیثی مرتبط با مرگ ناگهانی واژههای حدیثی مرتبط با مرگ ناگهانی به شرح ذیل است: 1-۲. موْت الْفجْأة یکی از تعابیر حدیثی مرتبط با مرگ ناگهانی «موْت الْفجْأة» است. در برخی از متون حدیثی به فرا رسیدن مرگ ناگهانی بدون سابقه بیماری قبلی اشاره شده است: «فلمّا أنْ أتتْه منیّته على فجْأةٍ بلا مرضٍ کان قبْله... : چون مرگ ناگهانى او فرا رسید، بدون بیمارى قبلى...»(ابنبابویه، 1362ش، 2/ 375). «قالوا قدْ مات فلانٌ فی هذه اللّیْلة فجْأةً منْ غیْر علّةٍ: گفتند: فلانى دیشب بدون علت به مرگ ناگهانى از دنیا رفته است» (راوندی، 1409ق، 1/323). به نظر میرسد واژه «علّة» در اینجا به معنای بیماری است نه سبب. بنابراین، هرگاه مرگ بدون سابقه بیماری یا بدون سبب آشکار رخ دهد، اصطلاح مرگ ناگهانی یا «فجْأةً» به کار میرود. نکته جالب و قابل توجه درباره «موْت الْفجْأة» تعیین معیار برای آن در برخی احادیث است. در حدیث از امام صادق A آمده است: «منْ مات فی أقلّ منْ أرْبعة عشر یوْماً کان موْته موْت فجْأةٍ: هر بیماری که در کمتر از چهارده روز بستری بمیرد، مرگ او مرگ ناگهانی بوده است»(کلینى، 1407ق، 3/ 119). تعیین زمان برای مرگ ناگهانی نشان میدهد که آمادگی برای سفر آخرت بسیار اهمیت دارد. هرچند تعیین دو هفته زمان برای بستری جای بررسی بیشتری دارد، اما میتوان گفت اگر فرد آمادگی مرگ را نداشته باشد، مدت بستری وی هر مقدار باشد درنتیجه تفاوتی ایجاد نمیشود و همچنان مرگ وی ناگهانی بوده است. برخی بزرگان جملهای به این مضمون را نقل کردهاند: «منْ لمْ یسْتعدّ لموْته فموْته فجْأةٌ و إنْ کان صاحب فراشٍ سنة: هر کس برای مرگ آماده نباشد و توشه برنگیرد مرگ وی ناگهانی است؛ هرچند یک سال در بستر بیماری آرمیده باشد»(ورّام، 1410ق، ۲ /۱۱۴؛ همچنین بنگرید: مدنی شیرازی، 1409ق،2/ 39۵). بنابراین ناگهانینامیدن مرگ در احادیث، به عدم آمادگی فرد برای مرگ اشاره دارد. 2-۲. اعتباط تعبیر دیگری که با مرگ ناگهانی ارتباط دارد، «اعتباط» است. در توضیح این واژه آمده است: اعْتبط فلان: مات فجأة من غیر علة و لا مرض (فراهیدى، 1409ق، 2/ 20)؛ یعنی ناگهانی و بدون بیماری و مریضی مرد. ابن اثیر نیز مینویسد: «کلّ من مات بغیر علّة فقد اعْتبط: هر کس بدون علت (بیماری) بمیرد»(ابن اثیر، 1367ش، 3/172). روشن است که مرگ بدون علت و سبب معنا ندارد؛ زیرا قانون علیت در همهجا جریان دارد و همه مرگومیرها مستند به علت است؛ هرچند ممکن است علت آشکار و ظاهر نباشد و یا ناشناخته تلقی شود. همچنین ادامه سخن ابن اثیر قرینهای است بر اینکه منظور از علت، بیماری است: «و مات فلان عبْطةً: أی شابّا صحیحا. و عبطْت النّاقة و اعْتبطْتها إذا ذبحتها من غیر مرض»(همان). تعبیر اعتباط در حدیث ذیل به کار رفته است: «علیّ بْن إبْراهیم عنْ أبیه عن ابْن فضّالٍ عمّنْ حدّثه عنْ سعْد بْن طریفٍ عنْ أبی جعْفرٍ علیهالسلام قال: کان النّاس یعْتبطون[1] اعْتباطاً فلمّا کان زمان إبْراهیم علیهالسلام قال یا ربّ اجْعلْ للْموْت علّةً یؤْجر بها الْمیّت و یسلّى بها عن الْمصاب قال فأنْزل اللّه عزّ و جلّ الْموم و هو الْبرْسام ثمّ أنْزل بعْده الدّاء: امام باقر A فرمودند: تا زمان حضرت ابراهیم A مردم به مرگ ناگهانى و بدون هیچ علتى از دنیا مىرفتند تا آنکه آن حضرت از خداوند درخواست کرد تا پدیده مرگ بر اساس بیماری باشد که شخص میت بدان مأجور گردد و مصیبتش تقلیل یابد. درنتیجه، خداوند بیمارى «موم» یا همان «برسام»[2] و سپس بیماریهاى دیگر را فرستاد»(کلینی، 1407ق، 3/ 111). کلینی همین حدیث را با طریق دیگری نقل کرده است. الفاظ حدیث در متن دوم کمی متفاوت است: «محمّد بْن یحْیى عنْ أحْمد بْن محمّد بْن عیسى عن ابْن فضّالٍ عنْ عاصم بْن حمیْدٍ عنْ سعْد بْن طریفٍ عنْ أبی جعْفرٍ علیهالسلام قال: کان النّاس یعْتبطون اعْتباطاً فقال إبْراهیم علیهالسلام یا ربّ لوْ جعلْت للْموْت علّةً یعْرف بها و یسلّى عن الْمصاب فأنْزل اللّه عزّ و جلّ الْموم و هو الْبرْسام ثمّ أنْزل الدّاء بعْده»(همان). تفاوت اساسی متن در صفت «یعْرف بها» است. در این متن حضرت ابراهیم A از خداوند درخواست میکند تا برای مرگ بیماری قرار دهد که بهواسطه آن زمان فرا رسیدن مرگ شناخته شود. پاسخ خداوند به درخواست حضرت ابراهیم A نیز نشان میدهد منظور از علت، بیماری است. آگاهی از زمان مرگ بهواسطه بیماری «آشکار» باعث میشود تا فرد بیمار ـ یا همان متوفی ـ از اجر و ثواب بهرهمند شود و آمادگیهای لازم برای سفر اخروی را کسب نماید و زمینه بهتری برای پذیرش مصیبت از سوی اطرافیان و همراهان بیمار فراهم شود. |
|||
منابع |
|||
|
|||
جملات مهم (دو سه جمله) |
|||
|
[1]. با توجه به توضیحات لغویان به نظر میرسد این فعل باید بهصورت مجهول اعرابگذاری شود.
[2]. برسام: (Diaphragmatitis; pleurodynia; pleurisy) نام یکى از دو حالت بیمارى ذاتالجنب، سینه پهلوى خشک (Dry pleurisy) است(رازی، 1387ش، 776). موم واژهای عربی و برسام معرّب و در اصل فارسی است(ابن درید، 1988م، 2/1120).