اولین نشانههای تمدن که امروزه با بنا نهادن شهرها، کشاورزی سازماندهیشده، اختراع خط، تشکیل دولت، نظام حقوقی و قضایی و همچنین پزشکی شناخته میشود، تقریباً به شش هزار سال پیش، به دره رود نیل و سرزمین میانرودان بازمیگردد.
میانرودان یا همان بینالنهرین را اولین بار، یونانیان «مسوپوتامیا» (بین دو رود) نامیدند (استرابون. 1966: 7/229)، و بعدها اعراب آن را جزیره یا بلاد الرافدین نام نهادند. این سرزمین، حیات و توسعه خود را مرهون دو رود دجله و فرات است. این دو رود که از کوهستانهای فلات آناتولی سرچشمه میگیرند، پس از گذشتن از سرزمین میانرودان با نام اروندرود به هم میپیوندند و سرانجام به خلیج فارس سرازیر میشوند (بهمنش. 1369: 3-5). در طول تاریخ، اقوام و تمدنهای گوناگونی مانند سومریان، بابلیان، آشوریها، ایرانیها و درنهایت مسلمانان و در دورهای، مغولان بر این سرزمین حکمرانی کردند (همان: 362-365).
سومریان، اولین و قدیمیترین تمدن شناختهشده در میانرودان بودند و بعد از آنها بابلیها قدرت را در این منطقه به دست گرفتند. مشهورترین پادشاه بابل، حمورابی یا هانورابی (۱۸۱۰–۱۷۵۰ پ. م)، ششمین پادشاه بابلیان بود. به دستور او، اولین قانون جامع جزایی و مدنی شناختهشده جهان تدوین و بر سنگ سیاهی از جنس بازالت با ارتفاع تقریباً هشت فوت (2.5 متر) حک شد. متن قوانین، گرداگرد این ستون در ۳۴ ردیف و 282 ماده به خط میخی نوشته شده است. در سال 1176 پ.م پادشاه عیلامی به نام شوتروک ناهونته (۱۱۵۵ تا ۱۱۸۵ پ. م) شهر بابل را فتح و این لوح را به پایتخت خود شهر شوش منتقل کرد. این سنگنوشته را یک گروه باستانشناسی فرانسوی در سال 1901 م، در حفاری تپههای شوش در ایران کشف کرد که به موزه لوور پاریس منتقل شد. در بالای این سنگنوشته، نقش برجسته امپراتور هانورابی در حال دریافت قوانین از شاماش، اله خورشید، حک شده است و در ابتدای آن آمده که این قوانین از سوی خدای بزرگ بابلیان، یعنی مردوخ فرستاده شده است (پیرنیا. 1370: 1/ 120-125؛ عبدی. 1373: 15-20؛ نجفی. 1353: 38-40).
لوح حمورابی نخستین سند شناختهشدهای است که در آن یک فرمانروا، مجموعهای کامل از قوانین جزایی و مدنی را برای مردم خود به اعلان عمومی گذاشته است. این مجمع القوانین شامل احکام متنوعی ازجمله قضایی، اقتصادی، خانوادگی و پزشکی است. قانونهای 215 تا 227 این لوح درباره حقوق حرفهای پزشکان است:
الف. حقالزحمه جراحی موفق
«215. اگر پزشک با چاقوی جراحی برنزی جراحی مهمی را روی یک اویلوم انجام داده و بدینسان آن اویلوم را درمان کرده است، یا با چاقوی برنزی شقیقه یک اویلوم را شکافته و چشم او را درمان کرده است، ده شقل نقره دستمزد خواهد گرفت.
216. اگر آن بیمار پسر [مشکنوم] یک اویلوم است، پنج شقل خواهد گرفت.
217. اگر آن بیمار برده یک اویلوم است، ارباب برده دو شقل نقره به پزشک خواهد پرداخت» (بادامچی. همان: 146).
ب. تاوان و غرامت جراحی ناموفق
218. اگر پزشک با چاقوی برنزی، جراحی مهمی را روی یک اویلوم انجام دهد و باعث فوت آن اویلوم شود، یا با چاقوی برنزی شقیقه یک اویلوم را بشکافد و باعث کوری چشم آن اویلوم شود، آنها دست او را قطع میکنند.
219. اگر پزشکی با چاقوی برنزی، جراحی مهمی را روی یک برده مشکنوم انجام دهد و باعث فوت آن برده شود، بردهای مشابه آن برده جایگزین خواهد کرد.
220. اگر شقیقه او را با چاقوی برنزی بشکافد و باعث کوری چشم او شود، معادل نصف قیمت او (آن برده) نقره خواهد پرداخت» (همان).
ج. حقالزحمه شکستهبندی و احیای عضو
«221. اگر پزشک استخوان شکسته یک اویلوم را درمان کند، یا ماهیچه آسیبدیده را حیات بخشد، شخص مجروح به پزشک پنج شقل نقره خواهد پرداخت.
222. اگر بیمار پسر مشکنوم است، سه شقل نقره خواهد پرداخت.
223. اگر بیمار برده یک اویلوم است، ارباب برده به پزشک دو شقل نقره خواهد پرداخت» (همان: 146-147).
د. حقالزحمه یا غرامت جراحی حیوانات اهلی
224. اگر دامپزشک جراحی مهمی روی یک گاو یا خر انجام دهد و آن را درمان کند، صاحب گاو یا خر یکششم (شقل) نقره به پزشک بابت دستمزد او خواهد پرداخت.
225. اگر وی جراحی مهمی را روی گاو یا خر انجام دهد و باعث مرگ آن شود، یکچهارم قیمت آن را به صاحب گاو یا خر خواهد پرداخت (همان: 147).
ه. غرامت داغ نهادن بدون اجازه بر بردگان
«226. اگر یک آرایشگر بدون رضایت ارباب برده، نشانه بردگی بردهای را که به او تعلق ندارد، بزند، آنها دست آن آرایشگر را قطع خواهند کرد [توضیح: آرایشگران در قدیم کارهای مربوط به پزشکی و جراحیهای ساده را انجام میدادند].
227. اگر کسی یک آرایشگر را فریب دهد و باعث شود که وی نشانه بردگی بردهای را که به او تعلق ندارد، بزند، آنها آنکس را خواهند کشت و بر در خانهاش آویزان میکنند؛ اما آرایشگر سوگند میخورد که از روی آگاهی (با علم به موضوع) نزدهام و آزاد خواهد شد» (همان: 147).
بحث و نتیجهگیری
مطابق متن قانون حمورابی، حقالزحمه و غرامت مربوط به امور پزشکی با توجه به طبقه بیمار متفاوت بود. در لوح حمورابی مردم به سه طبقه تقسیم شدهاند: طبقه اویلوم (آزادگان و اشراف)، طبقه موشکنوم (عوام)، طبقه وردوم (بردگان). در اجتماع بابلی، طبقه اویلوم افراد کامل الحقوق بودند، و افراد طبقات دیگر تحتالحمایه آنها محسوب میشدند (بادامچی. همان: 73؛ نجفی. همان: 39-40).
دستمزد جراحان برای جراحی موفقیتآمیز برای افراد سه طبقه به پول امروز عبارت بود از حدود سه و نیم میلیون تومان برای آزادگان، یکمیلیون و هفتصد و پنجاههزار تومان برای عوام و هفتصد هزار تومان برای بردگان.
میزان غرامت جراحان برای جراحی ناموفق منجر به مرگ یا کوری نیز بستگی به طبقه فرد داشت. اگر فرد از طبقه آزادگان بود، دستان پزشک باید قطع میشد. اگر از طبقه عوام بود، پزشک باید قیمت یک برده که امروزه معادل شانزده و نیم میلیون تومان است، به ارباب او که از طبقه آزادگان بود، میپرداخت و بالاخره اگر بیمار کورشده از طبقه بردگان بود، پزشک باید نصف قیمت یک برده را بهعنوان غرامت به ارباب او میپرداخت که تقریباً هشت میلیون و سیصد هزار تومان امروز بود.
اگر پزشکی یکی از اندامهای شکسته فردی را درمان کند، در ازای درمان هر اندام شکسته فرد آزاد حدود یکمیلیون و هفتصد و شصت هزار تومان، فرد عوام حدود یکمیلیون تومان، و فرد برده حدود هفتصد هزار تومان باید بهعنوان دستمزد دریافت کند.
اگر دامپزشکی با جراحی، گاو یا خری را درمان کند، دستمزد او حدوداً معادل 59 هزار تومان خواهد بود و اگر درمان موفقیتآمیز نباشد و آن حیوان تلف شود، پزشک باید یکچهارم بهای آن حیوان را به صاحب آن بپردازد.
اگر یک آرایشگر که در آن زمان کارهای جراحی ساده را انجام میدادند، بدون اطلاع صاحب برده، بر تن او داغ بردگی پاکنشدنی بنشاند، باید دستان آن جراح را برید و اگر جراح توسط فردی فریفته شده باشد، مرد گولزننده را باید کشت و جلوی درب خانهاش خاک کرد و آن جراح هم اگر سوگند بخورد که کارش عمدی نبوده، آزاد است.
بهطورکلی، 12 قانون از 282 قانون لوح حمورابی، یعنی کمی بیش از 4.5 درصد قوانین، مربوط به پزشکی است که شامل حقالزحمه و غرامتهای ناشی از جراحی، شکستهبندی و داغ نهادن میشود. در این لوح، اشارهای به حقالزحمه یا غرامت ناشی از درمان با گیاهان و اوراد نشده است. در تمام مجازاتهای پزشکی و غیرپزشکی حکشده بر این لوح، نامی از زندان برده نشده است و کیفرها بهصورت جریمه مالی یا قطع عضو و یا قتل انجام میشده که در جرائم مربوط به پزشکی و جراحی تنها جریمه مالی و قطع دست آمده است و میزان حقالزحمه یا غرامت با نقره و واحد شقل (معادل 8.33 گرم) مشخص شده است.
|