رازداری، رازپوشی

قال یا بنیّ لا تقْصصْ رؤْیاک على‏ إخْوتک فیکیدوا لک کیْداً إنّ الشّیْطان للْإنْسان عدوٌّ مبین
گفت: «فرزندم! خواب خود را براى برادرانت بازگو مکن، که براى تو نقشه (خطرناکى) میکشند چرا که شیطان، دشمن آشکار انسان است!»

همانگونه که مستحضرید، قرار بر این بود که هر جلسه، یک آیه‌ی کریمه یا حدیث شریف، با موضوع و مبحث کلاس اخلاق پزشکی و اخلاق حرفه‌ای دانشجویان رشته‌های علوم سلامت، بیان شود. در 2 شماره‌ی پیشین، تحت عنوان «امانت‌داری»، آیه‌ی کریمه 58 از سوره‌ مبارکه نساء بیان شد و در شماره پیش، حدیث شریفی از امام صادق(علیه‌السلام) در همین رابطه تقدیم شد. در این شماره، به گونه ای دیگر و در ادامه همان مطلب (یا به تعبیری بهتر، ذیل سرفصل امانتداری) به موضوع «رازداری» اشاره می شود.
رازداری یک قاعده مهم و غیرقابل چشم‌پوشی در زندگی است و به ویژه در حوزه سلامت و اخلاق در سلامت، سابقه‌ای طولانی (سوگند بقراط حکیم)(2) دارد. برخی از این اسرار، آنقدر مهمند که می‌توانند جان فرد را به خطر بیندازند. مثلاً پسری، سفاهت و حماقت کرده و مشروب خورده و با این‌حال، سوار وسیله نقلیه شده و تصادف کرده است. خودش آسیب و ضربه دیده، اما به لطف خدا فرد دیگری آسیب ندیده است. اگر پدرش متوجه این خطای فرزند شود، او را می‌کشد! یا دختری، مرتکب خطای ناموسی شده و عفونت زنانه پیدا کرده؛ حال اگر پدر یا برادرش بفهمند، سرش را روی سینه‌اش می‌گذارند!
یکی از متخصصین پرتوشناسی تشخیصی گفتند که داشتم سونوگرافی می‌کردم. بیمار با شکایت دل‌درد به پزشک مراجعه نموده و پزشک برای ایشان، سونوگرافی شکم و لگن درخواست کرده بود. بررسی شکم را انجام دادم. به بررسی لگن که رسیدم به گفتم «خانم شما باردار هستی» تا این سخن مرا شنید، بلافاصله با اضطراب و نگرانی فراوان گفت: «خواهش می‌کنم آرام! برادرم (که آنجا ایستاده بود) نشنود! من طلاق گرفته‌ام، ازدواج موقّت داشتم و هیچ‌کس از نزدیکانم هم خبر ندارند. نمی‌دانستم که باردار شده‌ام. اگر برادرم بفهمد، سر مرا می‌برد ...» بله! اینجا بارداری یک راز است، که حتی می‌تواند جان فرد را هم به خطر اندازد.
بنابراین حق نداریم هر حرفی را برای هرکسی بیان کنیم. حق نداریم اطلاعات راجع به بیمار را برای هر کسی بازگو نماییم. همه ما باید از بچّگی رازدار باشیم و رازدار تربیت شویم و اگر تاکنون نبوده‌ایم و به اصطلاح، «نخود در دهانمان نمی‌خیسید» یا به تعبیر دیگر، «دهانمان چاک نداشت»؛ از وقتی به عنوان دانشجو یا یکی از کارکنان حوزه سلامت، وارد نظام سلامت شدیم، زین پس، سخن گفتن ما باید مهارشده و سنجیده باشد. اگر هم خدای ناکرده رازپوش نبوده‌ایم، اکنون لازم است رازداری را تمرین کنیم. حتی افراد رازدار هم باید برای تقویت مهارت خود، تمرین کنند و برای پیشگیری از افشای راز، مراقب سخنان خود باشند.

کارکنان سلامت، باید رازدار گیرندگان خدمات سلامت باشند؛ زیرا مراجعه‌کنندگان به مراکز خدمات سلامت با این پیش‌فرض به ایشان مراجعه می‌کنند که ارائه‌کنندگان خدمات سلامت، «محرم أسرار» (و نه محرم جسم آ‌ن‌ها) هستند. اگر بخواهیم این موضوع را از نگاه اخلاق پزشکی رایج دنیا بنگریم، باید بگوییم وقتی ما کارکنان سلامت، اصول چهارگانه را بپذیریم، باید رازپوش گیرندگان خدمت سلامت باشیم. «سودرسانی»، «ضررنرسانی» و «عدالت» هم به همین رازپوشی می‌رسد؛ اما بیش از همه، «احترام به اختیار» ما را برآن می‌دارد که رازپوش گیرندگان خدمت سلامت باشیم. فردی که اختیار زندگی خود را دارد، اختیار اسرار زندگی خود را هم دارد.
این رازپوشی و محرم اسرار بودن، باید به گونه‌ای که مصداق این شعر زیبای شاعر بلندآوازه کشورمان، پروین اعتصامی شویم:

«هزاران راز بود اندر دل خاک                چه کردستیم ما جز رازداری»(3)

به همین دلیل، باید تمرین کنیم هر حرفی را که می‌شنویم، هر چیزی را که می‌دانیم، هر نکته جالب توجه از شرح حال و معاینه و درمان بیمار که متوجه می‌شویم؛ لازم نیست هر جایی بگوییم.
به‌خصوص در هنگام گزارش و بیان مشخصات بیمار، باید رازداری را جدی بگیریم و برای رسیدن به بالاترین سطح مهارت رازپوشی، آرام آرام تمرین کنیم. در نظام سلامت، یکی از توانمندی‌هایی که باید پیدا کنیم، رازپوشی است. همانطور که رنگ لباس ما، متناسب جایگاه حرفه‌ای‌مان می‌شود؛ اگر تاکنون به رازداری به صورت حرفه‌ای نپرداخته‌ایم، باید منش خود را تغییر داده و اصلاح کنیم.
باید رازدار باشیم، باور کنید باید رازدار باشیم!

منابع:
1- سوره مبارکه یوسف، آیه کریمه 5
2- بخشی از متن سوگند بقراط حکیم« ... آنچه که درحین انجام دادن حرفه خود ونیز خارج ازآن درباره زندگی مردم خواهم دید یا خواهم شنید  که نباید فاش شود، به هیچ کس نخواهم گفت زیرا این قبیل مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد. ...»
3- پروین اعتصامی «دیوان اشعار» مثنویات، تمثیلات و مقطعات- برف و بوستان

نویسنده:

دکتر محسن رضایی آدریانی

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم