جوامع حدیثی شیعه

همچنان که شناسایی، انتخاب و ارزیابی منابع علمی تخصصی، مستلزم بررسی آن‌ها از نظر روزآمدی و قابلیت استناد بوده و برای این منظور، شیوه‌ها و ابزارهایی همچون علم‌سنجی و شاخص‌های متنوع آن، مورد استفاده قرار می‌گیرد، بهره‌گیری از منابع حدیثی و روایی نیز، مستلزم شناخت منابع مربوطه و آگاهی از میزان اعتبار و وثاقت آن‌ها است. به همین منظور، در این شماره و چند شماره آتی، به معرفی مختصر منابع اصلی روایی شیعه می‌پردازیم.

تاریخچه
گردآوری سخنان و ثبت سیره عملی پیامبر اکرم و امامان معصوم(علیهم‌السلام) در طول بیش از دو قرن و نیم حضور پربرکتشان، همواره مورد توجه مسلمانان بوده است. این میراث ارزشمند که پس از آموزه‌های قرآن کریم، مهم‌ترین منبع شناخت معارف اعتقادی، اخلاقی و احکام شرعی به شمار می‌رود، از آغاز توسط اصحاب و شاگردانشان به صورت شفاهی و یا کتبی، ثبت و به نسل‌های بعدی منتقل می‌گردید. در روایات بسیاری از پیامبر خداﷺ و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) بر نوشتن و نگهداری احادیث تأکید شده است. نوشته‌های حدیثی در ابتدا، به صورت جزوه‌های کوچکی مشتمل بر چند حدیث شکل گرفت. این نوشته‌ها غالباً دارای نظم و موضوع‌بندی خاصی نبود و صرفاً شامل تعدادی حدیث در موضوعات مختلف بود که راوی در یک یا چند جلسه از معصوم(علیه‌السلام) شنیده و آن را ثبت می‌کرد. به این جزوه‌ها «اصل» گفته می‌شد؛ چون از نوشته دیگری در تدوین آن استفاده نشده بود. شیخ مفیدv دوران تصنیف اصول چهارگانه امامیه را عصر امام علی(علیه‌السلام) تا امام عسکری(علیه‌السلام) ذکر کرده است. (1) گرچه باید گفت بیشتر این اصول در عصر امام باقر (علیه‌السلام) تا امام کاظم (علیه‌السلام) به‌ویژه در زمان امام صادق (علیه‌السلام) تدوین شده‌اند (2). با توجه به حجم کم و پراکندگی موضوعی روایات «اصول»، برخی از محدثان در زمان ائمه (علیهم‌السلام) کوشیدند تا با جمع‌آوری روایات یک موضوع خاص در مجموعه‌ای مستقل، کار دسترسی به روایات را آسان سازند؛ از این رو، آثار متعددی با عنوان «کتاب» همچون «کتاب الصلاه»، «کتاب الزکاه» و «کتاب الزهد» شکل گرفت.
در فرق بین اصل و کتاب چنین گفته شده که تبویب و دسته‌بندی در اصول، تقریباً مدخلیتی نداشت و روایات به ترتیبی که از معصوم(علیه‌السلام) شنیده شده بود، تنظیم می‌شد، اما در کتاب غالباً نوعی تبویب و فصل‌بندی وجود داشت .(3)

جوامع حدیثی
در زمان امام کاظم و امام رضا(علیه‌السلام) و بعد از آن، تا زمان غیبت صغرا که ارتباط با امامان، به تدریج دشوارتر می‌شد، گروهی از عالمان شیعه به تدوین کتاب‌هایی که جامع احادیث در موضوعات گوناگون بود، اقدام کردند تا از این طریق، هم احادیث محفوظ بماند و هم مراجعه به این کتاب‌ها برای یافتن حدیث، آسان گردد؛ به این کتاب‌ها «جوامع اولیه» گفته می‌شود . (4) هرچند در گذر تاریخ، نسخه‌های اغلب اصول، کتاب‌ها و جوامع اولیه از بین رفته است، اما بخش عمده‌ای از روایات این آثار ارزشمند در جوامع حدیثی بعدی با دسته‌بندی مناسب‌تر و تعداد بیشتری از روایات، ثبت و به نسل‌های بعدی منتقل گردیده است.
«جوامع» کتاب‌هایی هستند که احادیث در آنها به ترتیب باب‌های فقه، گردآوری شده باشد.(5) باب‌های فقهی شامل مباحثی همچون طهارت، نماز، روزه، حج، جهاد، ارث و نذر است. برخی از این جوامع همانند الکافی و بحار الانوار علاوه بر مباحث فقهی، شامل مباحث دیگری مانند موضوعات اعتقادی و اخلاقی نیز هستند که بر جامعیت آنها افزوده است.

دسته‌بندی جوامع حدیثی شیعه
جوامع حدیثی موجود شیعه به لحاظ تاریخی به دو دسته «جوامع حدیثی متقدم» و «جوامع حدیثی متأخر» تقسیم می‌شوند. با آغاز دوران غیبت امام زمان(عج) و عدم امکان دسترسی مستقیم به امامان، نیاز به تدوین جوامع حدیثی شیعه که شامل حجم بیشتری از روایات باشد، بیش از هر زمان دیگری ضروری می‌نمود. از این‌رو، در قرن چهارم و پنجم هجری، سه نفر از بزرگ‌ترین محدثان جهان اسلام، چهار کتاب اصلی روایی شیعه را تدوین کردند که به کتب اربعه حدیثی شهرت یافته‌اند. از آنجا که نام هر سه مؤلف، محمد است، آنان به «محمدون ثلالث اول» شهرت یافته‌اند که به ترتیب تاریخی، عبارتند از:

1.    ابوجعفر محمدبن یعقوب کلینی (م 329 ه‍ ق) مؤلف کتاب الکافی،
2.    ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه، شیخ صدوق (م 381 ه‍ ق) مؤلف کتاب من لا یحضره الفقیه،
3.    ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (م 46 ه‌ ق) مؤلف کتاب‌های تهذیب الاحکام و الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار.
علل شهرت یافتن کتب اربعه: ممکن است این سؤال پیش آید که با وجود کتب روایی متعدد شیعه همچون اصول اربعمئه و جوامع اولیه، چرا صرفاً همین چهار کتاب به عنوان کتب اربعه یا اصول اربعه شیعه شهرت یافتند؟
در جواب به این سؤال، می‌توان به علت‌های زیر اشاره کرد:
1.    وثاقت و مقام بلند علمی مؤلفان کتب اربعه؛
2.    اهتمام مؤلفان به جمع‌آوری احادیثی که از صحت و اعتبار بیشتری  برخوردارند؛
3.    نظم و ترتیب در چینش احادیث و موضوعات؛
4.    اشتمال بر حجم گسترده‌ای از احادیث و موضوعات؛
5.    قدمت زمانی و نزدیکی آنها به عصر صدور؛
6.    تلاش مؤلفان این کتاب‌ها برای حل مشکل تعارض اخبار.
در قرن‌های یازدهم و دوازدهم هجری قمری، یعنی در عصر احیای مجدد حدیث شیعه که فعالیت‌های حدیثی مجدداً اوج گرفت، سه اثر مهم حدیثی دیگر تألیف شد که از آنها با عنوان جوامع حدیثی متأخر یاد می‌شود. آثاری که به‌حق، از جامع‌ترین و نفیس‌ترین مجموعه‌های حدیثی شیعه به شمار می‌روند. از آنجا که نام مؤلفان این سه جامع حدیثی نیز همچون نام مؤلفان کتب اربعه «محمد» است، از آنها با تعبیر «محمدون ثلاث دوم» یاد میمممممی‌شود. این بزرگان عبارتند از:
1.    محمد بن مرتضی، ملامحسن فیض کاشانی (م 1091 ه‍ ق) مؤلف کتاب الوافی،
2.    محمد بن حسن، شیخ حرّ عاملی (م 1104 ه‍ ق) مؤلف کتاب وسائل الشیعه،
3.    محمدباقر مجلسی (م 1110 ه‍ ق) مؤلف کتاب بحار الانوار.

پی‌نوشت:
1- معالم العلماء، ص 39. عمده این اصول در گذر ایام از بین رفته‌اند، از میان اصول روایی شیعه، تعداد 16 اصل باقی مانده که با عنوان «الاصول السته عشر» به چاپ رسیده است.
2- در این باره، ر.ک: جلالی حسینی، مقاله الاصول الاربعمئه؛ دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه، حسن الامین، ج 4، ص 268؛ پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ص 193.
3- تهذیب المقال، ج 1، ص 93 و 94.
4- جوامع اولیه مانند: کتاب الجامع الکبیر فی الفقه، تألیف یونس بن عبدالرحمن و النوادر، تألیف احمد بن محمد بن عیسی اشعری و المحاسن، تألیف احمد بن محمد بن خالد برقی و ... امروزه تنها بخش‌هایی از کتاب النوادر و المحاسن به دست ما رسیده است.
5- نهایه الدرایه، ص 175؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایه، ص 50.

منبع:

دانش حدیث، به قلم مدرسان دانشگاه قرآن و حدیث، نشر جمال، 1395. صص 215-218

نویسنده:

دکتر هادی حجت

دانشگاه قرآن و حدیث