متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
کتاب «من لایحضره الفقیه»
در ادامه معرفی جوامع حدیثی شیعه، به معرفی یکی دیگر از جوامع حدیثی متقدم، یعنی کتاب شریف «من لایحضره الفقیه» و مؤلف آن، مرحوم شیخ صدوق، میپردازیم.
شیخ صدوق
ابوجعفر محمدبن علیبن حسینبن بابویه قمی، معروف به «شیخ صدوق» از بزرگترین محدثان شیعه است. پدرش علیبن حسینبن بابویه قمی (م 329 ق) از فقها و محدثان بزرگ شیعه در عصر غیبت صغری و مدفون در منطقه مرکزی قم است. وی که تا سالیان طولانی فرزند نداشت، در نامهای از امام زمان (عج) درخواست کرد تا برایشان دعا کنند. امام در توقیع مبارک خود، او را بشارت دادند که ما برای تو دعا کردهایم و بهزودی دارای دو پسر فقیه خواهی شد. در اثر دعای امام زمان (عج) شیخ صدوق در حدود سالهای 306 هجری به دنیا آمد.
خود او در کتابکمالالدینمیگوید: محمّدبن علیّالاسود که اشتیاق مرا در تعلیم علم میدید، میگفت: «اشتیاق تو در علمآموزی عجیب نیست؛ زیرا تو در اثر دعای امام عصر(عج) به دنیا آمدهای.» خود شیخ صدوق نیز به این مطلب افتخار میکرد و میگفت: «من به دعای صاحبالامر (عج) متولد شدهام.»
شیخ صدوق در کثرت مشایخ، در میان عالمان شیعه کمنظیر است و اساتید وی را بیش از 250 تن برشمردهاند. وی پس از پدرش، شاگرد محمدبن حسنبن ولید شد. از بین مشایخ متعدد وی، ابن ولید (م 343 ق) در تکوین شخصیت علمی صدوق، بهویژه در زمینههای حدیثی و رجالی، مؤثرتر بوده است. شیخ صدوق پس از چند سال کسب علم از مشایخ قم، به شهر بزرگ ری مهاجرت کرد و این شهر را محل سکونت خود قرار داد و سپس ازآنجا به شهرهای زیادی سفر کرده، از مشایخ آن دیار اعم از شیعه و سنی روایت نقل کرده است. در سالهای 352 تا 368 به نیشابور، مشهد، مرو، بغداد (مدینه السلام)، کوفه، مکه، همدان، بلخ، سرخس، سمرقند و گرگان سفر کرد. وی از جوانی بر کرسی تحدیث نشست و بزرگانی از امامیه همچون: شیخ مفید، سیدمرتضی علمالهدی، حسینبنعبیدالله غضائری از او روایت شنیدهاند.
شیخ صدوق ازنظر وسعت معلومات و کثرت کتب و مصنفات، در بین دانشمندان فردی کمنظیر است. وی کموبیش سیصد کتاب و رساله در موضوعات مختلفی از قبیل تفسیر، حدیث، اخلاق، عقاید، فقه و رجال نوشته بود که متأسفانه، امروزه از میان آثار ارزنده و متعدد وی، کمتر از بیست اثر به دست ما رسیده است.
شیخ صدوق پس از هفتادوچند سال زندگانی درخشان و پرافتخارش سرانجام، سال 381 هجری در ری چشم از جهان فروبست و آرامگاهش در شهر ری به نام «ابنبابویه» زیارتگاه مسلمانان است.
کتاب «من لایحضره الفقیه»
نام کامل این اثر،کتاب من لایحضره الفقیهاست؛ عنوانی که مرحوم صدوق در مقدمه کتاب، بدان تصریح کرده است. به اقتضای معنای عبارت، همانا لفظ «کتاب» نیز جزء عنوان است؛ یعنی «کتاب آنکس که دسترسی به فقیه ندارد»، مؤید این نکته آن است که مرحوم صدوق، نام این کتاب را از یکی از آثار محمدبن زکریای رازی به نامکتاب من لایحضره الطبیباقتباس کرده است. به این کتاب بهاختصار، الفقیه نیز اطلاق میشود.
شیخ صدوق تألیف الفقیه را در سال 368 هجری به درخواست یکی از سادات بزرگوار شهر بلخ در ایلاق آغاز کرد. او از شیخ صدوق درخواست کرده بود مانند کتاب من لایحضره الطبیب محمدبن زکریای رازی در علم طب، او هم کتابی در علم فقه به نگارش درآورد تا مورد استفاده کسانی قرار گیرد که به علما و فقهای بزرگ دسترسی ندارند؛ ازاینرو موضوع اصلی کتاب، روایات فقهی است.
مشخصههای کتاب من لایحضره الفقیه
با بررسی مقدمه و متن کتاب، برخی از ویژگیهای آن عبارتاند از:
اکثر فتواهای شیخ صدوق در کتاب فقیه، با فتوای مشهور علمای شیعه موافقت دارد، اما موارد نادری نیز فتواهای شاذ و خلاف مشهوری در این کتاب به چشم میخورد؛ مانند جواز وضو با گلاب، وجوب تحت الحنک برای شخص معمم، وجوب قنوت و وجوب غسل روز جمعه.
منابع:
دانش حدیث، به قلم مدرسان دانشگاه قرآن و حدیث، نشر جمال، 1395. صص 232-227
نویسنده:
دکتر هادی حجت
دانشگاه قرآن و حدیث