متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
دنیای پیش از تولد و اعجاز آیات وحی از ناشناختههای آن
نوشتار سوم: از تکامل استخوان (عظام) تا دمیدن روح
در دو مقالهای که با عنوان «دنیای پیش از تولد» و «اعجاز آیات وحی از ناشناختههای آن» در سیزدهمین و چهاردهمین شماره همین نشریه چاپ شد، به بررسی آیات قرآن در ارتباط با مراحل تشکیل جنین در رحم مادر از مرحله قرارگیری نطفه تا تشکیل مضغه (گوشت جویده شده) پرداختیم و با گواهمندی به آیه پنجم سوره حج و آیات 12-14 سوره مؤمنون و دیگر آیات که به این موضوع اشاراتی داشتند، گفته شد که از این آیات، هفت مرحله کلی از شیوه آفرینش انسان از جنین قابلبرداشت است که عبارتاند از: آفرینش از آبوخاک (گل)، نطفه، علقه (خون بسته)، مضغه (مانند گوشت جویده شده)، عظام (استخوان)، لحم (عضله) و آفرینشی تازه. در نوشتار نخست چگونگی منشأ خلقت از عصاره گل و قرارگیری نطفه ترکیبشده در رحم و تشکیل سلول تخم، بحث شد و در نوشتار دوم اشاره شد که مرحله علقه که خون بسته و یا زالو مانند و یا چیز آویزان تفسیر شده از دید جنینشناسی همانا به هفته دوم و سوم اطلاق میشود که برابر با آغاز تشکیل جفت و آویزان شدن در حفره کوریونی توسط بند ناف ابتدایی، تشکیل سلولها و عروق خونی در بدن جنین و پیرامون آن است. مرحله مضغه به نظر میرسد که مرحله تشکیل مزانشیم و تبدیل این سلولها به ساختارهای دندانهای شکل منظمی به نام سومیت در بخش پشتی بدن جنین است و کموبیش از اواخر هفته سوم آغاز میشود و تا هفته ششم ادامه دارد. در آیات بالا مراحل دیگر عظام و یا تشکیل استخوان و سپس پوشانده شدن با گوشت و در پایان، آفریدهای دیگر عنوانشده که در این مقاله به بررسی این سه مرحله و مقایسه با یافتههای علم جنینشناسی جهت فهم بهتر ژرفای نهفته در این آیات آسمانی میپردازیم، باشد که راهگشایمان بوده و در پناه حضرت حق، جرعهای هرچند اندک از معرفت ذات باریتعالی نصیبمان گردد.
تشکیل عظام و لحم
قرآن کریم درباره این دو مرحله از خلقت جنینی انسان میفرماید: ﴿فخلقْنـا الْمضْـغة عظامـاً فکسونا الْعظام لحماً﴾؛ آنگاه مضغه را استخوانهایی کـردیم، آنگـاه استخوانها را بـا گوشـتی پوشاندیم (1). برای هر دو مرحله از حرف «ف» پیش از عظام (فخلقْنـا الْمضْـغة عظامـاً) و لحم (فکسونا الْعظام لحماً) استفادهشده که به معنی گذر سریع و بدون فاصله برای این دو مرحله است. مرحله پنجم، تکامل جنینی و پیدایش استخوان است و قرآن پس از بیـان مرحلـه مضغه (گوشت جــویده) به آن اشارهکرده است. در این مرحله کـه از اواخـر هفته ششـم بارداری آغاز میشود، مضغه به عظــام تبدیل میشود و با پیدایش استخوانها، جنین کمکم شکل انسانی به خود میگیرد. عظام (جمع عظم) به معنای اسـتخوان اسـت. در ایـن مرحلـه، جنین که به حالت مضغه و گوشت جویده شده درآمده بود، تودههای سلولی تشکیلدهنده سومیتها و بافتهای مزانشیمی، به سلولهای استخوانی متمایز میشوند. خداوند متعال به این مرحله اینگونه اشاره میکند: ﴿فخلقْنا الْمضْغة عظامـاً﴾، بهراستی گوشتی (عضله) که بعدها استخوانها را میپوشـاند و بخـش عظیمـی از جثّـة انسـانی را تشکیل میدهد، جدا از گوشتی (مزانشیم) است که پیش از پیدایش استخوان وجود داشـته اسـت و ایـن خود نیز از شگفتیهای این کتاب آسمانی است که پرده از این حقیقت برمیدارد.
پژوهشهای جنینشناسی نشـان داده است که مرحله استخوانی در انتهای هفته ششم و اوایل هفتـه هفتم با پیدایش مراکز استخوانسازی کوچک شروع میشود. سومیتهـا و قوسهای حلقی که در مرحله تکاملی پدیدار میشوند، نقـش بسیار مهمی در تشکیل استخوانها دارند؛ بهاینترتیب که در ناحیه گردن و پشت، سومیتها که تودههای سلولی متمرکز مزانشیمی هستند و نمای گوشت جویده مرحله مضغه را ایجاد میکردند، پراکندهشده و به سه دسته تقسیم میشوند. دسته داخلیتر که اسکلروتوم نام دارد استخوان مهرهها و دندهها و غضروفهای آنها را ساخته و بیدرنگ دسته دیگر از سلولهای سومیت به وسط آمده و میوتوم را میسازد و عضلات را شکل میدهد تا در نزدیک استخوان میان دو مهره اتصالیافته و بتواند ضمن پوشیدن آنها بر روی هر دو مهره، کارکرد حرکتی داشته باشند و لایه سوم سلولهای سومیت که در خارج قرار دارند، بافت همبند زیرپوست را ایجاد میکنند که باز نقش پوشش برای عضلات دارد. در اندامها نیز، نخست سلولهای مزانشیمی به شکل محور متراکم سلولی در وسط، با ایجاد کانونهای استخوانی اولیه به استخوان و غضروف تبدیلشده و بیدرنگ سلولهای نزدیک آن نیز در تشکیل عضلات شرکتکرده تا ضمن اتصال به استخوان، بتوانند بر روی مفاصل کارکرد داشته باشند (2).
آنچه در آیه چهاردهم سوره مؤمنون آمده، نشاندهنده ایـن واقعیـت علمی اسـت کـه مرحلـه تشـکیل گوشـت (لحـم) قطعاً پس از سـاخت استخوان آغاز میشود و هیچ تأخیری در ساخت عضـلات وجـود ندارد. آیه شریفه فوق، درواقع معجزهای علمی است که پـرده از روی این مسئله که در آن روز بـرای هیچکس روشـن نبـود، برمیدارد؛ زیرا قرآن نمیگوید که مـا مضـغه را تبـدیل بـه اسـتخوان و گوشت کردیم؛ بلکه میگوید: ما مضغه را تبدیل به استخوان کردیم و بر استخوانها لباس گوشت پوشاندیم. این مطلب اشاره به این دارد که مضغه نخست تبـدیل بـه اسـتخوان میشود و بعدازآن گوشـت (عضلات) روی استخوانهای در حال تشکیل را میپوشاند. عضلات در بدن انسان سه دسته هستند: عضلات صاف که جدار احشاء (معده، رودهها، رحم، مثانه...) و عروق را میپوشانند، عضله قلبی (جدار قلب) که هر دو غیرارادی هستند و عضلات اسکلتی (پوشاننده استخوان و مفاصل) که ارادیاند.
خداوند میفرماید: ﴿فکسونا الْعظام لحماً﴾ در آیه کسونا بهکاربرده شده است که تنها برای پوشیدن لباس به کار میرود؛ ولی خداوند این واژه را برای گوشـتی که ما را میپوشاند، استفاده کرده است. از یک دیدگاه، شاید وجه آن نقش حفاظتی بافتهای گوشـتی بدن باشد که همچون لایه محافظی، استخوانها را از صدمات و ضربات وارده شده بـه بدن که منجر به شکسته شدن آنها میشود، درامان میدارد. همچنـین هماننـد لبـاس، بدن را از گرما و سرما حفظ میکند (3).
از دیدگاهی دیگر میتوان گفت: با توجه به اشاره آیه به پوشانده شدن استخوان توسط عضله، منظور از گوشـت و عضـلات ساختهشده همان عضلات اسکلتی و ارادیاند که استخوانها را پوشاندهاند و نظر بر تفکیک این عضلات از سایر ماهیچهها است که بازگوکننده یک واقعیت علمی دیگر اسـت؛ زیـرا عضـلات وابسته به قلب و عضلات صاف، حدوداً هفته چهارم رشد ساختهشدهاند؛ بهعنوانمثال: عضلات قلب که با انقباض میتوانند خـون را از بطنهای قلب خارج کنند، پیش از آغاز ضـربان قلـب سـاخته میشوند. این خود یکی دیگر از اعجازهای قرآن کریم را میرساند؛ زیرا درزمانی که ابزار ویژهای برای بررسی علمی جنین وجود نداشته و حتی درباره شکلگیری کل جنین هم اطلاعی در دست نیست و پایههای نخستین این علم و حتی علوم بیولوژیک و پزشکی شکل نگرفته و تفکر جاهلیت پایدار است، چگونه ممکن است رسول مکرم اسلام ﷺ درصورتیکه به گنجینه وحی الهی متصل نباشد، چنان تیزبینانه میان تشکیل استخوان، عضله و حتی نوع عضله تفکیک قائل شده، تقدم و تأخر آن را بیان کند.
خلق آخر یا دمیدن روح در کالبد جنین
با توجه به آیه چهاردهم سوره مؤمنون که میفرماید: ﴿ثمّ أنْشأْناه خلْقاً آخر فتبارک اللّه أحْسن الْخالقین﴾؛ پس او را آفرینش تازهای بخشیده و پدیده دیگری خواهیم کرد (1)، میتوان واپسین مرحله تکاملی جنین را تحت عنوان «خلق آخر» نامگذاری کرد. به نظر میرسد این چرخه از زندگی داخل رحمی جنین از ماه سوم به بعد آغاز میشود و تا انتهای دوران بارداری ادامه مییابد. در ایـن چرخه سازمان نوینی ساخته نمیشود. در جنینشناسی بـه آن، دوره جنینـی (Fatal period) میگویند (2). شیخ طبرسی باورمند اسـت کـه منظـور از «خلْقًـا آخـر» آفرینش دیگری است که با خلق مراحل پیش متفـاوت اسـت (4).
شاید تفاوت آن در این است که در این دوره عضو جدیدی ساخته نمیشود و تنها بافتها و اندامهایی که در مراحل پیش ساختهشده بودند، بالغ میشوند؛ البته علامه طباطبایی میگوید: تفاوتی کـه میان این مرحله و مراحل دیگر وجود دارد، مربوط به دمیدن روح در جنین است که این امر در مرحله پایانی چرخه تکـاملی رخ میدهد (5).
بیشک در مرحلهای از روند تکامل انسان، میان روح و جسم پیوندی مبارک برقرار میشود که قرآن کریم از آن به نفخ (دمیدن) روح، در بدن یادکرده است. از موارد کاربرد واژه روح در قـرآن بـه دسـت میآید که قرآن کریم، این واژه را بر زندگی نباتی اطلاق نکرده است و در اینگونه موارد از واژه حیات استفاده کرده است (سوره حدید، آیه 17؛ سوره ق، آیه 11). پس اگرچه جنین از نخستین مراحل تکوین که نطفهای بیش نیست، دارای حیات نباتی و آثار آن، یعنی رشد و تغــذیه است؛ ولی تنها پس از تمامیت آفرینش جسمانی، صاحب روح میگردد. روایتی مشهور به نقل عبدالله بن مسعود از پیامبر اکرمﷺ در منـابع اهل سنت وجود دارد که در آن زمان نفخ روح، چهارماهگی معرفیشده است؛ هرچند این روایت در منـابع روایی شیعه دیده نمیشـود، ولی برخی از مفسران به آن اشارهکردهاند (6).
در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) که میفرماید: «اذا بلغ الولد اربعة اشهر فقد صار فیه الحیوة» وجود آثار حیات در جنین از چهارماهگی است. باوجوداینکه نطفه و جنین موجود زنده و دارای حیات است، شـاید منظـور ایشان از حیات جنین از چهارماهگی، شروع هماهنگی و همکاری میان اعضـاء اسـت کـه همزمان از چهارماهگی آغاز میشود (7). علم جنینشناسی تفکیک مشخصی بین مرحله حیات با مرحله پیش از آن را دارا نیست.
عموماً برجستهترین اتفاقی که پس از سه ماه برای جنین پیش میآید، حرکت و فعالیت قلـب و رشد سریع جنین و شکلگیری اندامهای خـارجی اسـت. در مـاه سـوم و آغاز مـاه چهارم به دلیل عصب دار شدن اندامها، حرکت جنین آغـاز مـیشـود و زن بـاردار در مـاه پنجم، حرکت جنین را بیکموکاست احساس میکند، ضربان قلب جنین اگرچه در هفته چهارم آغاز میشود، ولی کمابیش از آغاز ماه چهارم کاملاً شنیده میشود و همچنین از نزدیک ماه پنجم عمل بلع مایع آمنیون و دفع آن از کلیهها و مجاری ادراری انجام میشود؛ یعنی اینکه دستگاه گوارش، تنفس و ادراری با دستگاه عصبی نخستین مراحل هماهنگی را آغاز میکنند (2).
بنابراین اگر بخواهیم از دید جنینشناسی زمانی را در نظر بگیریم که جنین در آن مرحله، کمابیش دارای اعضاء کامل است، هر دستگاه کار خود را انجام میدهد و درعینحال، هماهنگی بین این اعضاء آغازشده و تااندازهای توسط مادر حس میشود؛ تقریباً این زمان نزدیک پایان ماه چهارم و در ماه پنجم است که قرآن پس از بیان مراحل آفرینش جنین، به این مرحله نیـز اشـاره نموده است: ﴿ثم أنْشأْناه خلْقاً آخر﴾ مادر آگاهترین فرد نسبت به این مرحله است کـه بـا نخستین حرکـت جنـین، احساس مـیکنـد کـه روح دیگـری در اعمـاق وجود شکل میگیرد؛ همچنین پژوهشها نشان داده که جنین در اواخر دوران بـارداری قـادر بـه شنیــدن است و نخست، صدای ضربان قلب مادر را میشنود و حتی نسبت به حالات گوناگون روحی مادر، از خود واکنش نشان میدهد و سخن گفتن با جنین، صوت قرآن، موسیقی آرام، آموزش گویش و یا زبانی ویژه از مواردی هستند که به نظر میرسد برای جنین قابلدرک بوده و تااندازهای در افزایش گنجایش ذهنی نوزاد متولدشده کارآمد است (8-12).
به نظر میرسد که آیه بالا تنها به تفاوت این مرحله از مراحل پیشین، بهواسطه عدم شکلگیری عضو تازه اشاره نداشته و برابر آنچه مفسران بزرگ قرآن بیانکردهاند، مراد از خلق دیگر، یک دگرگونی بسیار ویژه است؛ زیرا جنین انسان مانند حیوانات، هماهنگ با روند رشد خود، دارای روح نباتی و سپس روح حیوانی است. ویژگی روح نباتی، رشد سلولی است و ویژگی روح حیوانی، قدرت حرکت است و در هنگام مراحل رشد، آفرینش او کامل میشود؛ بنابراین باید منظور قرآن از دمیدن روح الهی در انسان، بیان حقیقت دیگری غیر از روح نباتی و حیوانی باشد؛ زیرا در این دو روح، همهی حیوانات با یکدیگر نقطهی اشتراک دارند، بلکه افزون بر حیات مادی انسانی که بازده روح حیوانی است، به او روح دیگری میدهد که او را از دیگر موجودات سرآمد میکند (13). ازاینروی در آیات موردبحث، هنگامیکه سخن از آخرین مرحله آفرینش به میان میآید، لحن آیه قرآن عوض میشود و میفرماید: ﴿ثم انشأناه خلقاً آخر﴾ که نخست برای برتری بر آفرینش پیشین، کلمة «ثم» را به کار میبرد که نشاندهنده برتری ویژه است؛ یعنی فاصله زمانی یا تفاوت نوع خلقت با قبلی در آن روشنتر است و دوم اینکه از واژهی انشاء استفاده میکند که بیشتر به خلقت دفعی و بدون ابزار دلالت دارد (14) و با آفرینش غیرمادی پسندیدهتر است، نه خلقت تدریجی و سوم اینکه برای واژهی خلق، صفت آخر را میآورد که با آن میخواهد این خلقت را از خلقتهای قبلی جدا کند؛ یعنی خلقتهای قبلی بهنوعی با یکدیگر مشترک بودند، ولی این خلقت ویژگی دیگری دارد که با مراحل قبلی خلقت در آیه متفاوت است؛ بنابراین بعد از پایان این مرحله است که خداوند خلقت خویش را میستاید و خود را احسنالخالقین مینامد. شاید رمز اینکه خلقت انسان برای ملائکه شگفتانگیز بود در همین نکته نهفته باشد؛ ازاینروی هنگامیکه این خلقت به پایان رسید، ملائکه در برابر آن به سجده افتادند. قرآن میفرماید: ﴿فإذا سویته و نفخْت فیه من روحی فقعواْ له ساجدین﴾(حجر:29)؛ هنگامیکه او را به اندام برآوردم و در او از روح خویش دمیدم، پس بهپیش او به سجده افتید.
و شیطان چون از درک این معرفت درمانده بود و یا از روی تکبر نخواست این حقیقت را بفهمد از سجده کردن خودداری کرد؛ بنابراین عاملی که از گل بیارزش موجودی مـیسـازد کـه ملائـکه در برابرش سجده کنند، بعد سلـولی او نیست، بلکه بعد انسـانی اسـت. ایـن بعـــد را خداونـد هنگامی به انسان میبخشد که در شکم مادر قرارگرفته و آن زمانی است که ملکـی را بهسوی او میفرستد تا روح را در او بدمد.
نتیجهگیری
قرآن کریم مراحل خلقت جنین را نطفه، علقه، مضغه، عظام، لحم و نفخ روح بیان کـرده و واپسین مرحله را پس از پایان یافتن خلقت جسمانی جنین و به گزارش دقیقتر پس از توازن و هماهنگی جسم (تسویه) دانسته است. در طول ماه پنجم، مادر حرکات جنین را که نشان از دمیده شدن روح در اوسـت، بهخوبی حس میکند. دانش جنینشناسی بهروشنی تأییدی بر آموزههای ارزشمند قرآنی اسـت؛ حتـی شـنیده شدن برخی از صداها پس از پایان ماه ششم و حساسیت چشمها به نـور پـس از پایـان مـاه هفتم، ما را به ظرافتهای نهفته در این آیه که نفخ روح را پس از تسویه و توازن اندام و قدرت بر شنیدن و سپس دیدن را پس از نفخ روح بیان کرده است، نزدیکتر میکند: ﴿ثـم سواه و نفخ فیه منْ روحه و جعل لکم السمع و الْأبصار و الْأفْئدة قلیلاً ما تشْکرون﴾ (سجده: 9)
برجستهترین اثر طبیعی نفخ روح در جنین، حرکت ارادی جنین در رحم اسـت کـه پـس از پایان چهارماهگی بیشتر برای مادران قابلدرک است؛ بنابراین همانطور که ملاحظه شد، قرآن در مقام بیان جایگاه رفیع انسانی، به زیبایی تمام، از بیان نشانهایی در خلقت ظاهری انسان غفلت نورزیده است تا انسان بتواند مسیر هدایت خویش را از پیچیدگیهای خلقت ظاهری عبور دهد. خداوند افزون بر بعد مادی به بعد معنوی نیز توجه ویژه دارد و قرآن بیان میکند که خداوند پس از تکمیل خلقت مادی، خلقت دیگری را که دمیدن روح الهی است، در انسان ایجاد میکند؛ بدینسان خلقت انسان با دو بعد مادی و معنوی کامل میشود و انسان شایستگی تکلیف الهی را پیدا میکند و تنها پسازآن است که خداوند متعال خود را بهترین آفرینندگان معرفی میکند. امید که ما با درک بهتر و دقیقتر از ابعاد وجودی خود، بهویژه روح والای انسانی که بخشی از روح قدسی خالق بیهمتا است و فرشتگان مقرب درگاه ایزد متعال در برابرش سجده کرده و آنکه سجده نکرد راندهشده درگاه گردید، با بهرهگیری از این آیات کتاب آسمانی ارزش وجودی خود را بهتر بشناسیم و در زنجیره اتصال به روح قدسی، مسیر هدایت مشخصشده را طی کنیم و به لطف بیکران خودش از این دایره خارج نشویم و همواره شکرگزار نعماتش باشیم. آمین یا ربالعالمین.
منابع:
1. قرآن مجید، (1389 ش). خط عثمان طه، ترجمه ابوالفضل بهرام پور، تهران: انتشارات اسوه، چاپ اول.
2. مرتضی کروجی، ملیحه نوبخت، شیما آب آب زاده،…، محسن اسلامی. (1398) جنینشناسی پزشکی لانگمن، آرتین طب، چاپ اول، 502.
3. مکارم شیرازی، ناصر (1374 ش). تفسیر نمونه، چ اول، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
4. شیخ طبرسی، مجمعالبیان «ترجمه» جلد 17 صفحه 36.
5. طباطبایی، محمدحسین (1417 ق). المیزان فی تفسیرالقرآن، چ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
6. بخـاری،1378 ج 78/4؛ القشـیری،1334 ج 44/8؛ احمـد ابـن حنبـل،1414 ج 382/1؛ متقـی. 112/1، ج 1997، ه.
7. پاکنژاد، رضا (1363 ش). اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج اول، تهران: یاسر.
8. Nosrati A, Mirzakhani K, Golmakani N, Esmaeili H, Asghari Nekah SM. The Effect of Expectant Fathers’ Training on Paternal-fetal Attachment. Journal of Midwifery and Reproductive Health. 2019; 7(2): 1594-1601. DOI: 10.22038/jmrh.2019.19194.1199.
9. Nayef, E. G. & Wahab, M. N. A. (2018). The Effect of Recitation Quran on the Human Emotions. International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences, 8(2), 50–70.
10.Suciati, S. (2015). THE IMPACT OF PRENATAL EDUCATION THROUGH STIMULATING QURAN’S RECITATION ON CHILD’S GROWTH. QIJIS (Qudus International Journal of Islamic Studies), 3(2), 129-147.
11. Jabbari, B. Mirghafourvand, M. Sehhatie, F. & Mohammad-Alizadeh-Charandabi, S. (2017). The effect of holly Quran voice with and without translation on stress, anxiety and depression during pregnancy: a randomized controlled trial. Journal of religion and health, 1-11.
12.Bahri, S. (2015). The Effect of Preconception and Prenatal Education on Muslim Family in Bandar Lampung. IOSR Journal of Research & Method in Education (IOSR-JRME), 5(3).
13. ابراهیمی، مهدی، (1384)، نسیم وحی در مثنوی عشق، قم: انجمن معارف اسلامی ایران.
14. ابن منظور، محمد بن مکرم، (1414 ق( لسان العرب، چاپ سوم، بیروت: دار صادر.
نویسنده:
محسن اسلامی فارسانی
استادیار گروه علوم تشریح، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قم
شیما آب آب زاده
استادیار گروه علوم تشریح، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قم