واقع‌گرایی و ضد واقع‌گرایی (4)

در شماره‌ پیشین، به‌طور کوتاه به رئالیسم تصویری اشاره شد. در این شماره، به رئالیسم انتقادی پرداخته می‌شود. رئالیسم انتقادی به‌عنوان جایگزینی برای رئالیسم تصویری و کوششی برای حل مشکل خطاها و توهمات آن مطرح شد. با در نظر گرفتن تحولات جاری در علوم روان‌شناختی و علوم طبیعی، تفسیرهای بسیاری از رئالیسم انتقادی وجود دارد. در یک تقسیم‌بندی، رئالیسم انتقادی به «رئالیسم متعالی» و «طبیعت‌گرایی انتقادی» تقسیم می‌شود. رئالیسم متعالی به فرایندهای در حال انجامی اشاره دارد که دانشمندان با آن دنیای طبیعی را بررسی می‌کنند؛ درحالی‌که طبیعت‌گرایی انتقادی به تمایز میان جهان‌های اجتماعی و طبیعی اشاره می‌کند که در آن تغییرات سریع صورت گرفته در جهان اجتماعی، ممکن است برآمده از واسطه انسانی باشد.
 طرفداران رئالیسم انتقادی پیشنهاد می‌کنند که فعالیت ذهنی یا شناختی با تفکیک دقیق میان شیء شناخته‌شده و وضعیت ذهنی که شناخت از راه آن انجام می‌شود، نقش مهمی در فهم جهان دارد. برخی از طرفداران این رویکرد، باور دارند که اشیاء جدا از درک آن‌ها وجود دارند؛ ولی درعین‌حال به عوامل فردی و فرهنگی وابسته هستند.
رئالیسم انتقادی یک دیدگاه فلسفی است که یک جهان مستقل از ذهن را اثبات می‌کند؛ ولی دنیایی که با پیشرفت دانش ما در مورد آن تغییر می‌کند. بر این اساس، خطا و توهم را می‌توان ازلحاظ توسعه یا بازتفسیر توضیح داد. اگرچه رئالیسم انتقادی به دفاع از رئالیسم کمک می‌کند، ولی در مورد علوم ذهنی در مقابل علوم روان‌شناختی مسئله‌ساز است؛ زیرا خود علم، اغلب در حال تجدیدنظر است. در شماره آینده به گونه دیگری از بحث رئالیسم پرداخته می‏‌شود.

منبع:

Marcum, J. A. (2008), Humanizing modern medicine: an introductory philosophy of medicine (Vol. 99). Netherlands: Springer

نویسنده:

دکتر صادق یوسفی

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم