متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
قال امیرالمؤمنین علی ابن أبی طالب (علیه السلام): «جعل اللّه سبْحانه حقوق عباده مقدّمةً لحقوقه فمنْ قام بحقوق عباد اللّه کان ذلک مؤدّیاً إلى الْقیام بحقوق اللّه»؛ خداوند سبحان حقوق بندگانش را مقدمه رسیدن به حقوق خود قرار داده است (غررالحکم و دررالکلم).
یکی از مباحث مهم متون رایج کنونی اخلاق پزشکی، رعایت حقوق بیمار و ازجمله راههای رسیدن به حد قابل قبول مراعات این حقوق، ارائه «منشور حقوق بیمار» است. کشورهای مختلف، برای خود منشور خاص خود را نوشتهاند. عمده تأکید این منشورها، حقوق بیمار است. در کشور ما هم در سال 1381 منشور حقوق بیمار به مراکز خدمات سلامت ارائه شد (پارساپور و همکاران، 1388). این منشور در سال 1388 بازبینی شده است (پارساپور و همکاران 1388).
ضرورت دارد که در منشور حقوق بیمار به حقوق متقابل گیرنده و ارائهکننده خدمت سلامت، بهطور ویژه توجه شود. در نسخه نخست منشور کشورمان آمده است: «مراکز ارائه خدمات سلامت، باید نهادی برای درک حقوق و مسئولیتهای گیرنده خدمت، خانواده آنان و احترام به پزشکان و دیگر مراقبتکنندگان باشد». این عبارت، نقطۀ قوت نسخه نخست منشور است که متأسفانه در بازبینی انجامشده، مغفول واقع شده است.
بسیار گفته شده است که مبانی و مواد اخلاق اسلامی با اخلاق غربی متفاوت است. در اخلاق غربی بر حق تأکید میشود، اما اخلاق اسلامی، تلازم حق و تکلیف را بیان مینماید (موسیزاده، 1390؛صابرکیوج، 1390). حق و تکلیف، دستشان بر گردن یکدیگر است. این مورد، ویژگی خاص و منحصربهفرد منشور حقوق مبتنی بر آموزههای اسلامی است.
در همین جمله از منشور قبلی حقوق بیمار، بهروشنی مشخص است که گیرنده خدمت سلامت، افزون بر حقوق تصریحشده در منشور، تکلیف هم دارد. در نقطه مقابل، ارائهکننده خدمت سلامت تکلیف و وظیفه اخلاقی دارد که حقوق بیمار را پاس بدارد، ولی همزمان، حق و حقوقی نیز دارد که گیرنده خدمت باید آنها را مراعات نماید.
در بستر فکری سکولار و مادهگرایانه، به نظر میرسد منطقیترین مکتب اخلاقی، سودگرایی است. در این نگاه، انسان تنها یک وظیفه اخلاقی دارد و آن تأمین بالاترین لذّت و بیشترین رفاه است (سورکی، 1390). تفاوت دیگر آموزههای اسلام با منطقیترین دیدگاه تفکر سکولار همینجاست که در این دیدگاه، فرد آزاد است که طبق میلش هر کاری انجام دهد. هیچچیزی نباید مانع او در برآورده نمودن خواستههایش شود. تنها چیزی که آزادی فرد را محدود میکند، خود آزادی است. تا وقتی به حریم دیگری وارد نشده است، آزاد است؛ حتی اگر این آزادی به خودکشی فرد هم بینجامد، موجّه و اخلاقی است. بهعبارتیدیگر تا هنگامیکه کسی به حقوق دیگری تجاوز نکرده کار نادرستی انجام نداده است.
اما در آموزههای اسلام افزون بر رعایت حقوق دیگران، فرد باید حق خود و حق خدای خود را نیز ادا کند. یک مسلمان باید «حقالله»، «حقالنفس» و «حقالناس» را پاس بدارد و رعایت نماید (قلی مطلق و همکاران، 1392). نکته بسیار مهم اینکه، با وجودی که در نگاه اول به نظر میرسد از دیدگاه یک مکتب دینی، حقالله بسیار مهم و در اولویت نخست این مکتب باشد، اما بسیار زیبا و جالب است که از منظر مکتب اخلاقی اسلام، حقالناس اولویت دارد.
در ترجمه بیانشده برای این حدیث، رعایت حقوق بندگان خداوند متعال (که در فرهنگ ما «حقالناس» نامیده میشود) بهعنوان مقدمه مراعات حق خداوند متعال بیان شده است. به عبارت ساده، پیشدرآمد و دروازه ورود به مقام مراعات حقالله، پاس داشتن حقوق آفریدگان اوست. بهعنوان آخرین نکته برای اهمیت موضوع حقالناس، باید بدانیم که نخستین قطره خون شهید در راه خدا، «بهجز بدهکاری به مردم» کفاره مابقی گناهان اوست! «اوّل قطرةٍ من الشّهید کفّارةٌ لذنوبه الاّ الدّین فانّ کفّارته قضاءه»(وسائلالشیعه).
یک مصداق روشن حقالناس در حوزه سلامت، حقوق بیمار است. هنگامیکه گیرنده خدمت سلامت به یکی از ما کارکنان نظام سلامت مراجعه میکند، حق اوست که خدمات سلامت مطلوب دریافت کند. هنگامیکه اطلاعات کافی درباره سلامت بیمار به شیوه مطلوب در اختیارش قرار گیرد، میتوانیم ادعا کنیم که حق بیمار رعایت میشود. باید حق تصمیمگیری بیمار درباره سلامت خودش مراعات گردد. علاوه براین، باید اسرار بیمار حفظ شود و حریم خصوصی او هم رعایت گردد. اگر هم تصور کند حقی از او ضایع شده است، مسیر مشخصی برای شکایت در اختیار او نهاده شود. اینها همان پنج محور منشور حقوق بیمار و حداقلهای حقوق بیمار است. خوشا به حال کسانی از کارکنان نظام سلامت که در حفظ، تأمین و ارتقای سلامت بندگان خدا و رعایت حقوق بندگان او میکوشند. حقیقت امر این است که رعایت حقوق بیمار در نظام سلامت، پاسداشت حقوق عبادالله است که دروازه ورود به مقام مراعات حقالله خواهد بود.
سادهترین برداشت از ظاهر حدیث آغاز متن، این است که اگر کسی حقوق بندگان خداوند متعال را مراعات نکند، راهی به حقیقت رعایت حقالله نخواهد نداشت. تا زمانی که فرد نتواند رعایت حقوق مردمان و بندگان خداوند متعال را بر خود هموار کند، نمیتواند مدعی باشد که حقوق خداوند متعال را مراعات نموده است.
نمونه آشکار این ادعا، اقامه نماز در محیط اداری است. یکی از ایرادهایی که گهگاه به گوش میرسد این است که این چگونه دینداری و ایمانی است که در ادارهها و بیمارستانها بهجای انجام کار اربابرجوع، به نماز اول وقت میروند؟! پاسخ این است که بهشرط مختل نشدن روند ارائه خدمات سلامت به بیماران و خالی نبودن ارائه خدمات فوریتی در هیچیک از لحظات شبانهروز، کارکنان میتوانند از فضیلت اقامه نماز اول وقت بهره ببرند. باید نماز بهعنوان «اصلیترین رکن دین»(امام خامنهای، 1370) اقامه شود و «اصلیترین جایگاه در زندگی مردم» حتی در مراکز ارائه خدمات سلامت، به آن اختصاص یابد. البته لازم است به ذکر است که زمان اختصاص یافته به اقامه نماز باید کوتاه باشد و همکاران بدون فوت وقت و بلافاصله به کار خود و ارائه خدمت به بندگان خداوند متعال بازگردند.
بااینوجود، همه ما باید توجه کنیم تا انگیزه رعایت حقوق اربابرجوع در من قوام نگرفته باشد، نباید فکر کنم که حضور در جماعت برایم کارساز خواهد بود. جالب آن است که شرط مقدمه نماز، حقالناس است. آب وضو، لباس نمازگزار، مکان ایستادن نمازگزار، ... اگر غصبی باشد؛ نماز باطل است! به یک تعبیر زیبا، وقتی کسی مراقب مراعات حقالناس است، میتواند مقیمالصلوه باشد!
از سویی هم اقامه نماز و نمازگزار حقیقی بودن موجب دوری از منکرات میگردد و ازجمله منکرات واضح، تضییع حقالناس است. بهبیاندیگر، هر یک از کارکنان نظام سلامت که موفق به اقامه نماز شود، به مقامی میرسد که حقوق بیماران را بیش از همکاران خود رعایت خواهد نمود. ازاینرو، برای «ارائه خدمات مطلوب» در نظام سلامت، متولیان این نظام باید برای رشد معنویت و اخلاق در میان کارکنان، اهتمام روزافزونی داشته باشند.
منابع:
قرآن کریم
امام علی(علیه السلام)، غررالحکم و دررالکلم.
امام باقر(علیه السلام)، تفصیل وسائلالشیعه إلی تحصیل مسائلالشریعه، جلد 18، ص 326، حدیث 23775.
ولی امر مسلمین، امام سیدعلی خامنهای (1370)، پیام به اولین اجلاس سالیانۀ اقامۀ نماز در مشهد مقدس:
https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2499
پارساپور، علیرضا؛ باقری چیمه، علیرضا؛ لاریجانی، باقر (1388)، منشور حقوق بیمار در ایران، مجله ایرانی اخلاق و تاریخ پزشکی، 3(1)، 39-47.
سورکی، سیدمحمدحسین (1390)، بررسی و نقد سودگرایی اخلاقی. فصلنامه پژوهشهای فلسفی و کلامی، 12(3)، 87.
صابرکیوج، اسماعیل (1390)، نظام حقوق و تکالیف در روابط اجتماعی از دیدگاه اسلام بر اساس رسالةالحقوق و نامه امام سجاد(علیه السلام)، ماهنامه معرفت، 20(12)، 25.
قلی مطلق، مجید؛ آقازاده، هاشم؛ اسفیدانی، محمدرحیم (1392)؛ طراحی الگوی عملی اخلاق در نظام بازاریابی (مطالعه موردی، فروش شخصی)؛ فصلنامه چشمانداز مدیریت بازرگانی؛ 12(4)، 113.
موسیزاده، ابراهیم (1390)، بررسی حقوق انسان از دو دیدگاه غرب و اسلام (رابطه حق و تکلیف در اندیشه حقوقی اسلام)، فصلنامه حکومت اسلامی، 16(4)، 34.
دکتر محسن رضایی آدریانی
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم