اسقاط و قتل جنین!

﴿و لا تقْتلوا أوْلادکمْ خشْیة إمْلاقٍ نحْن نرْزقهمْ و إیّاکمْ إنّ قتْلهمْ کان خطْأً کبیراً‏﴾؛ و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آن‌ها و شما را روزى مى‏ دهیم مسلماً کشتن آن‌ها گناه بزرگى است! (اسراء، 31)
قرار بر این بود که به فراخور هر جلسه از دروس اخلاق پزشکی، یک آیه به‌عنوان پیش‌‌درآمد بحث کلاس ارائه شود. به لطف خداوند متعال، برای جلسه آغاز حیات و بیان استدلال‌های علیه اسقاط جنین، به این آیه پرداخته خواهد شد.

نخست باید گفت که به نظر می‌‌رسد تعبیر «اسقاط جنین» به‌جای سقط‌جنین درست باشد؛ زیرا سقط می‌‌تواند خودبه‌خودی باشد، ولی موضوع بحث، اسقاط است که از روی عمد انجام می‌‌شود.
شوربختانه باید اذعان کرد که وضعیت اسقاط جنین در کشور عزیز ما، نه‌تنها خوب نیست، بلکه بسیار بد و نگران‌کننده است! آمارهای متفاوتی از این معضل داده شده است. آمارهای موجود نشان می‌‌دهد که مثلاً در سال 1396، دست‌کم 370 هزار اسقاط جنین در کشورمان انجام شده (بی‌‌نام. 1399) که حدود 95 درصد از این موارد جنایی بوده است. اعداد و ارقام بالاتری نیز موجود است و تا 500 هزار اسقاط جنین در سال هم گفته شده است (بی‌‌نام. 1399).

وقتی به این موضوع پرداخته می‌‌شود، برخی می‌‌گویند این موضوع، معلول است و باید سراغ علت بروید. هیچ عاقلی، منکر وجود معضل اقتصادی در کشور نیست و بر عاملان آن هم نفرین باد: ﴿... ألا لعْنة اللّه على الظّالمین﴾ (هود، 18). همچنین باید بر این نکته تأکید کرد که نگرانی از وضعیت معیشت می‌‌تواند یکی از عوامل اسقاط جنین باشد، اما به نظر می‌‌رسد تحویل مشکل تنها به معضل اقتصادی، درست نیست. جالب آن است که «زنان متموّل و زنانی که در نواحی شمالی شهر تهران ساکن هستند، نسبت بیشتری از بارداری‌‌هایشان به سقط‌جنین ختم می‌‌شود»(عرفانی و شجاعی، 1397). مطالعه انجام‌شده، نشان می‌‌دهد «احتمال سقط در بین زنان کمتر مذهبی، ثروتمند، شاغل و بدون فرزند یا دارای دو فرزند بیشتر است» (کاظمی‌‌پور و عرفانی، 1388).
برخی مدعی هستند که مقابله با اسقاط جنین درست نیست؛ زیرا سلامت جامعه مهم است و از سویی مقابله با سقط‌جنین و در مقابل، چرخش افراد به سمت سقط جنایی، جان مادران را به خطر می‌‌اندازد و از سوی دیگر، با شیوع بیشتر ناهنجاری‌‌هایی که اکنون امکان سقط آنان فراهم است، ما را از «جامعه سالم» دور می‌‌کند. این امر مخالف اصول «ضررنرسانی» و «سودرسانی» است.

در پاسخ به این ادعا باید به چند نکته اشاره کرد. یکم اینکه، هم‌‌اینک با وجود قانون مشهور به «سقط درمانی»، این شمار فراوان سقط جنایی در کشور وجود دارد. پس امکان سقط قانونی، نتوانسته است مانع گسترش سقط جنایی شود. دوم اینکه، از یک منظر و بر اساس اصل «عدالت»، ازآنجایی‌که جنین از خود «اختیار» ندارد باید متولیان جامعه در کنار مراقبت از منافع و مصالح زن باردار، مراقب منافع و مصالح جنین هم باشند. افزون بر این‌ها، مطالعات نشان می‌‌دهد سهم دلایل غیرپزشکی از کل موارد سالیانه اسقاط جنین در کشور، سهمی بسیار بالا (82 درصد) و متأسفانه روبه گسترش است (عرفانی و شجاعی، 1397).

سقط‌جنین با این گستردگی، یک معضل مهم برای سلامت کشور به شمار می‌آید که باید همگان برای رفع آن بکوشند. با توجه به اهمیت حفظ جان در آموزه‌‌های اسلامی و برابری کردن قتل و نجات یک نفر با قتل و نجات همه انسان‌‌ها (مائده، 32)، به نظر می‌‌رسد این موضوع به مهم‌ترین اولویت و چالش اخلاق پزشکی و نظام سلامت کشور تبدیل شده است؛ البته متأسفانه هنوز این اهتمام در همه ما به وجود نیامده است.

باوجوداین، آنچه امیدواری به امکان اصلاح این معضل ایجاد می‌‌کند این است که مطالعات نشان می‌‌دهد اعتقادات مذهبی، مهم‌ترین مانع انجام سقط عمدی است (چینی‌‌چیان و همکاران، 1386). هرچه اهمیت دین در زندگی فرد بیشتر شده، فراوانی سقط کاهش چشمگیری داشته است و ازاین‌رو، روشن است که میزان مهم بودن دین در زندگی افراد با اسقاط جنین، نسبت عکس دارد (عرفانی و شجاعی، 1397).

مطالعات بیان‌شده نشان می‌‌دهد مشکل عمده ایجادکننده این معضل، کمتر به دانش افراد برمی‌‌گردد؛ زیرا با افزایش سطح تحصیلات، شیوع سقط هم بیشتر ‌‌شده است (عرفانی و شجاعی، 1397). ازاین‌رو، مشکل در «نگرش» افراد به موضوع باروری است. برای رفع این مشکل، تغییر و اصلاح «نگرش» لازم است. با عنایت به این مطلب و نیز با توجه به آیه‌ای که در آغاز بحث به آن اشاره شد، تقویت ایمان و باور افراد جامعه و تأکید بر اعتقادات مذهبی، یک راهکار مهم برای رفع این چالش در کشور عزیز ماست. برای کسانی که در زندگی‌شان دین مهم است، وقتی بدانند که ازنظر خداوند متعال اسقاط جنین حرام و خطای بزرگی است، راحت‌‌تر از این خطا و گناه اجتناب خواهند نمود.

علامه طباطبایی(رحمة الله) در تفسیر شریف المیزان، دیدگاه الکشاف (منظور کشتن دختران است) را زیر سؤال برده و گفته است: «پس حق مطلب همین است که بگوییم از آیه مورد بحث کشف مى‌‏شود که عرب غیر از مسئله دخترکشى (وأد) یک سنت دیگر نیز داشته که به خیال خود با آن عمل هون و خوارى خود را حفظ مى‏‌کردند و آن این بوده است که از ترس خوارى و فقر و فاقه فرزند خود را- چه دختر و چه پسر- مى‏ کشتند و آیه مورد بحث و نظایر آن از این عمل نهى کرده است» (موسوی همدانی، 1374). مفسّر تفسیر اثناعشری، در بیان منظور این آیه به‌طور روشن به موضوع اسقاط جنین اشاره می‌‌کند و می‌‌گوید: «بعضى اشخاص سست اعتقاد ضعیف الایمان به تصوراتى براى رفاه و آسایش خود و شهوت‏رانى، اقدام به عمل شنیع جاهلیت نموده، درصدد انهدام نطفه‏ هاى اسلامى برمی‌آیند و با تزریقات یا استعمال دوا یا آلاتى که مانع از ایلاد گردد و حال‌آنکه چقدر بر کثرت نسل اسلامى تأکید شده است»(حسینی شاه‌‌عبدالعظیمی، 1363).

نهایت اینکه بر اساس اصل عقلی «الأهمّ فالمهمّ»، به نظر می رسد این معضل باید برای همه ما، به یک اولویت اصلی بدل شود و همه برای رفع این چالش از جامعه و کشور عزیزمان؛ تمام تلاش خود را به کار ببندیم.

منابع:

قرآن کریم.

«آمار "سقط‌جنین " معادل حدود یک‌‌سوم تولدهای کل کشور است!» (1399.) خبرگزاری تسنیم. مصاحبه با دکتر صالح قاسمی، نویسنده مجموعه «جنگ جهانی جمعیت» قابل دستیابی در:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/05/03/2311296/

چینی‌‌چیان، مریم؛ هلاکویی نائینی، کورش و رفائی شیرپاک، خسرو (1386)، «مطالعه کیفی دلایل انجام سقط‌جنین عمدی در ایران» پایش، ۶ (3).

حسینی شاه‌‌عبدالعظیمی، حسین ابن احمد (1363)، تفسیر اثناعشری، تهران: میقات. ج 7، ص 365.

«روزانه 1000 "جنین زنده " در کشور از طریق سقط توسط والدین کشته می‌‌شوند!/ سقط‌جنین 20 برابر تلفات سوانح رانندگی کشور» (1399)، خبرگزاری تسنیم. قابل دستیابی در:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/04/31/2310409/

عرفانی، امیر و شجاعی، جواد (1397)، «شواهد تازه از سقط‌جنین عمدی در شهر تهران: میزان‌ها، دلایل و تغییرات»، مجله زنان، مامایی و نازایی ایران، 21(3)، ص 64-77.

عرفانی، امیر و کاظمی‌‌پور، شهلا (1388)، «میزان و عوامل مرتبط با سقط عمدی جنین در شهر تهران» نامه انجمن جمعیت‌‌شناسی ایران، 4(8)، 63-84.

موسوی همدانی، سیدمحمدباقر (1374)، ترجمه تفسیر المیزان، قم: دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. ج 13، ص 115.

 

نویسنده:

دکتر محسن رضایی آدریانی

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم