متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
مکارم اخلاق
بر اساس همان سنت نیکوی پیشنهاد شده در شماره اول مبنی بر طرح یک آیه کریمه و یک حدیث در ابتدای کلاس درس به ویژه کلاسهای اخلاق حرفهای دانشجویان رشتههای علوم سلامت، در این شماره، بحث را با یک حدیث شریف، پی میگیریم و امیدواریم از برکات کلام خداوند و پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و خاندان پاک او(علیهم السلام) ، بهرهمند و متبرک شویم.
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله)) فرمودهاند: «إنّما بعثت لاتمّم مکارم الأخلاق»[1]
عبارت «إنّما» در زبان عربی، از ادات حصر است و معنای آن این است که همین است و جز این نیست! فقط همین است. بنابراین، بر طبق این حدیث شریف، پیامبر گرامی تأکید میفرمایند که «اساساً هدف از بعثت من اخلاق است؛ من آمدهام تا مکارم اخلاق را تمام کنم». حتی اگر در صحت این حدیث، تردید کنیم، این اصل قابل تردید نیست که بخش قابل توجهی از آموزههای اسلام، به «اخلاق» اختصاص دارد و بسیاری از آموزههای اسلام، سرشار از نکات و دستورات اخلاقی است که مانند هر نسخه شفابخش دیگری، اثربخشی آن در گرو عمل به این دستورات خواهد بود، همچنان که خود پیامبر مکرم اسلامصلی الله علیه و آله))، نه فقط در مقام بیان و تشریع که در مقام عمل نیز، تجسم واقعی مکارم اخلاق بودند. از شیوههای رفتاری که از آن حضرت نقل شده و ارائهکنندگان خدمات سلامت، باید آن را مورد توجه قرار دهند، این است که آن حضرت وقتی با فردی همکلام میشدند، تمام وجه، به او نگاه میکردند، گویی که هیچ فرد دیگری در میان نیست. روبرو شدن با بیمار یا مراجع با روی خوش و چهره گشاده و ارتباط چهره به چهره با وی به عنوان یک مهارت ارتباطی، اهمیت خاصی در برقراری یک رابطه مناسب با او و جلب اعتماد بیمار دارد که با تأسی به این شیوه رفتار پیامبر مهربان ما، به نحو تامّ و تمام، قابل دستیابی است. چه نیکو است که با درک این نیاز اساسی در حوزه سلامت و بهویژه در مراکز درمانی، کمبودها و خلأهای احتمالی موجود را به بهترین نحو برطرف نماییم. برخی از شواهد موجود البته، بیانگر وضعیت مطلوبی نیست.
یکی از همکاران پزشک که برای مذاکره علمی با یکی از اساتید، به مطب ایشان مراجعه کرده بود، نقل می کرد: وقتی وارد مطب شدم و سلام کردم، استاد بدون اینکه سربردارند و ببینند که چه کسی وارد مطب شده، با سردی پاسخ سلام را دادند و پرسیدند: «چه مشکلی دارید؟» من که از دوران تحصیل در مقطع پزشکی عمومی، ارادت خاصی به این متخصص بزرگوار و استاد محترم داشتم و ایشان نیز از دوران دانشجویی، بنده را کاملاً میشناختند، از این رفتار بهت زده شدم و مجدداً سلام کردم. اما، استاد همچنان، به نوشتههایشان بر روی میز چشم دوخته بودند و مجدداً ار بیماری من پرسیدند تا اینکه خود را معرفی کردم و گفتم که بیمار نیستم و برای کار دیگری خدمت ایشان رسیدهام. ایشان تازه سر برآوردند و مرا دیدند!! «اوه، شما هستی؟! سلااااام!»
به خاطر داشته باشیم بسیاری از بیماران و همراهان ایشان، در زمان ورود به مرکز درمانی، اضطراب و نگرانی نسبت به سلامت خود یا عزیزانشان دارند و نیازمند همدلی و حمایت اعضای تیم سلامت هستند. وظیفه ما به عنوان ارائهکنندگان خدمات سلامت، این است که با وجود همه مشکلات و سختیهای زندگی فردی و اجتماعی، با رویی گشاده و چهرهای متبسّم، با بیمار و همراه روبرو شویم. زیرا، این شیوه رفتار، جلوهای از اخلاق نیکو بوده و شاید بتوان مدّعی شد که این بخشی از همان است که پیامبر گرامی ما، هدف از بعثت را تحقق آن ذکر فرمودهاند.
با وجود چنین آموزههای نابی که در دین ما وجود دارد، وظیفه افراد متدین و متشرع، بیش از سایران است. مبادا، مسلمانی ما در ظاهر و ادعا محدود شده و دیگران در عمل به دستورات و آموزه های پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله)) از ما پیشی بگیرند که در این صورت، با رفتار خویش، به خود ضربه زدهایم و چهره زیبای اسلام ناب محمدیصلی الله علیه و آله)) را مخدوش کردهایم و این گناهی بس بزرگ خواهد بود. به نظر می رسد با وجود مسلمانی ما و ادعای دینداری ما، امروزه دیگران در صحنه عمل به آموزههای اسلام از ما مسلمانترند و بیش از ما، اخلاق نیکو در حوزه سلامت را مورد توجه قرار می دهند.
این وضعیت رضایتبخش و قابل قبولی برای جامعه و نظام سلامت ما نیست. بیاییم زینت و مایه آبروی بزرگان دین خود باشیم.
نویسنده:
دکتر محسن رضایی آدریانی
مدیر گروه فلسفه و اخلاق سلامت دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم