بیهوده، بی فایده، بی نتیجه؟ یا هیچ‌کدام بلکه سودمند!

یکی از مباحث مهم و چالش‎برانگیز اخلاق پزشکی، مبحث مراقبت­ های پایان حیات است. ازجمله موضوعات کلیدی این مبحث، موضوع درمان بی ­نتیجه (Medical Futility) است. برخی مدعی شده‎اند که طی این چند دهه در سه ساحت به این بحث پرداخته شده است: ساحت اول، تعریف این واژه؛ ساحت دوم، توسعه رویکردهای فرایندی برای تعیین مصداق و ساحت سوم به دنبال حل تزاحمات بوده است (Burns & Truog. 2007). این مفهوم، در اواخر دهه 1980 وارد متون پزشکی شد (Angelos. 2008؛Burns & Truog. 2007). بااین‌وجود، اجماعی بر تعریف آن وجود ندارد (Afessa et al. 2004؛Schroeter, 1997). بی‎نتیجه‎گی پزشکی مفهوم پیچیده‎ای است که تعریف آن به‌صورت اجمالی مشکل است. عموماً می‎گویند: این امر به هر درمان طبّی برمی‎گردد که انتظار می‎رود منافع کمی از آن برای بیمار منتج شود یا هیچ نتیجه‎ای برای بیمار در برنداشته باشد (Terra & Powell, 2012). به تعبیر دیگر، «نتواند به هدف تعیین‌شده خود برسد و بنابراین، ازنظر پزشکی چنین قضاوت می‎شود که درمان‎های طولانی‌کننده حیات ارائه نشود» (Thompson. 2011؛Mohr & Kettler. 1998).

از سوی دیگر، در منظر تعالیم ادیان توحیدی، به‌ویژه اسلام، انسان تنها در بعد جسمی خلاصه نمی‎شود. بعد روح غیرمادی و مجرّد انسانی، اصل وجود اوست. این امر، نکته مهمی است که باید در سودمندی یا بی‎نتیجه‎گی اقدام‎ها به آن نیز توجه داشت. در جایی که وجود انسان در جسم وی خلاصه نمی‎شود و وجود بعد روح برای انسان ثابت است، تصمیم‎گیری بدون توجه به این بعد یا ابعاد دیگر نادرست است. در نظر گرفتن و اصالت دادن به بعد روح الهی انسان در اخلاق دینی، شرایط تصمیم‎گیری را متفاوت از اخلاق سکولار می‎نماید. برای دقت و درستی ارزیابی سود و خطر (Risk-benefit Assessment) اقدامات (ازجمله اقدامات درمانی)، باید آثار آن اقدام را هم بر جسم و هم بر جان فرد در نظر گرفت و نتایج آن کار را در همه ابعاد وجود وی بررسی کرد. وقتی اقدامی به حال جسم سودی ندارد، ولی در جان و روح مؤثر است، بی‎نتیجه در نظر گرفته نمی‎شود.

این بررسی افزون بر ابعاد وجودی وی، باید با نگاهی جامع، کل مدت حیات و زندگی انسان را در نظر بگیرد. در جهان­ بینی توحیدی که اصالت با زندگی آخرت است، آبادانی و آسایش زندگی زودگذر دنیا به بهای آسیب به زندگی جاودان آخرت، غیرمعقول و غیرمنطقی است.

درعین‌حال، باید توجه داشت که وقتی اجل مسمّی یا همان مرگ قطعی (زمر: 41) فرد فرارسد، بنا بر تقدیر الهی، باید از این زندگی دنیوی رخت بربندد و تلاش‎های دیگر انسان‎ها برای برگرداندن او به دنیا اثری نخواهد داشت (واقعه: 83 - 87). اگر در چنین وضعیتی، به خواسته کسی درمان‎ها ادامه یابد، مصداقی از درمان بی‎نتیجه خواهد بود. در شماره­ های پیشین به این نکته اشاره شده است که دانش انسان به قضای الهی و أجل مسمّی نمی‎رسد. بنابراین، با توجه به اصل احتیاط تا زمانی که بر اساس دانش پزشکی موجود، مرگ بیمار قطعی نشده است و امیدی به ادامه حیات بیمار وجود دارد، ادامه درمان‎ها منطقی و معقول است و بی‎نتیجه نخواهد بود، اما وقتی مرگ بیمار قطعی شد، ادامه درمان‎ها بی‎نتیجه، غیرمنطقی و غیرمعقول خواهد بود. تلاش برای پیشگیری از مرگ بیمار در زمان اجل مسمّی، بی‎نتیجه خواهد بود.

یکی از آثار عملی که از اعتقاد به «وحدانیّت خداوند» منتج می‌شود، این است که تصمیم‎گیری پایان حیات در نگاه توحیدی با نگاه سکولار منطبق نخواهد بود. ممکن است انسان سکولار به خود آسیب برساند، درخواست قتل ترحم‌آمیز کند یا حتی بخواهد خودکشی کند و کسی هم استدلال کند که دانش پزشکی باید به وی برای انجام خواسته‎اش کمک کند (Wittwer. 2013؛Barsness et al. 2020)؛ اما بر «بنده مسلمان» واجب است که حیات خود و دیگران را تا حدّ توان حفظ نماید (استادی. 1388). چنین کسی، اجازه ندارد به جان خود یا دیگری آسیب برساند و اضرار به نفس یا غیر، برای وی افزون بر حرمت عقلی، حرمت نقلی هم دارد. یک مسلمان موظّف است در هنگامی‌که اصل جان یک فرد و حیات او در میان است، جانب احتیاط را بگیرد. به‌ویژه درباره حیات فرد، ازآنجایی‌که سرمایه حیات و زندگی یک سرمایه تجدیدناپذیر است و هرگونه خطا دراین‌باره قابل جبران نیست، عقل حکم می‎کند که جانب احتیاط در تصمیم‎گیری رعایت شود و نقل هم بر این امر صحّه می‌گذارد.

منابع:

قرآن کریم

استادی، رضا (1388). «حرمت خودکشی و وجوب حفظ جان خود و دیگری». فصلنامه فقه اهل‌بیت. 15(57)، ص 77.

Afessa, B., Keegan, M. T., Mohammad, Z., Finkielman, J. D., & Peters, S. G. (2004). Identifying potentially ineffective care in the sickest critically ill patients on the third ICU day. Chest, 126(6), 1905-1909. doi:10.1378/chest.126.6.1905.

Angelos, P. (2008). Ethical issues in cancer patient care (2nd ed.). New York, NY: Springer.

Barsness, J. G., Regnier, C. R., Hook, C. C., & Mueller, P. S. (2020). US medical and surgical society position statements on physician-assisted suicide and euthanasia: a review. BMC Med Ethics, 21(1). doi:10.1186/s12910-020-00556-5.

Burns, J. P., & Truog, R. D. (2007). Futility: A concept in evolution. Chest, 132(6), 1987-1993. doi:10.1378/chest.07-1441.

Mohr, M., & Kettler, D. (1998). [Ethics in preclinical emergency medicine--on the topic of medical futility and resuscitation efforts]. Anaesthesiol Reanim, 23(1), 20-26. Retrieved from http://europepmc.org/abstract/MED/9553247.

Schroeter, K. (1997). Medical futility: interpretation and ethical ramifications for the perioperative nurse. Semin Perioper Nurs, 6(3), 138-141. Retrieved from http://europepmc.org/abstract/MED/9295756.

Terra, S. M., & Powell, S. K. (2012). Is a determination of medical futility ethical? Prof Case Manag, 17(3), 103-106. doi:10.1097/NCM.0b013e31824d6720.

Thompson, R. J. (2011). Medical futility: a commonly used and potentially abused idea in medical ethics. Br J Hosp Med (Lond), 72(2), 96-99. Retrieved from http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/21378616.

Wittwer, H. (2013). The problem of the possible rationality of suicide and the ethics of physician-assisted suicide. Int J Law Psychiatry. doi:10.1016/j.ijlp.2013.06.009

نویسندگان:

دکتر محسن رضائی آدریانی

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علاوم پزشکی قم

دکتر مهرزاد کیانی

گروه اخلاق پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

دکتر محسن جوادی

گروه فلسفه، دانشگاه قم

دکتر سعید نظری توکلی

گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه تهران

دکتر محمود عباسی

گروه اخلاق پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی