حکم تشریح جسد به‌قصد آموزش (1)

با بررسی فتاوای فقیهان عظیم‌الشأن شیعه در موضوع حکم تشریح، اولین مطلب به‌دست‌آمده، عدم اختلاف‌نظر ‏فقیهان در خصوص حرام دانستن تشریح جسد مسلمان است و اغلب رساله‌های موجود، بحث حکم فقهی تشریح جسد را با این مسئله آغاز کرده‌اند.
در مورد حرمت تشریح جسد مسلمان دلایلی مطرح شده است که به بیان آن‌ها می‌پردازیم.

1- تشریح نوعی «مثله کردن» است و مثله کردن حرام است.
یکی از بدیهیات در علم فقه، حرام بودن مثله است. روایات متعددی از امامان معصوم÷ به دست ما رسیده است که بر نهی از مثله دلالت دارند و تشریح نیز نوعی مثله کردن و پاره‌پاره کردن جسد است. پس تشریح نیز حرام و ممنوع است (حر عاملی. 1416 ق: 3/ 34 و 135 و 29/ 127-128).

2- جسد مؤمن حرمت دارد و تشریح جسد هتک حرمت مؤمن است.
نتیجه و حاصل روایات متعدد اینکه، همان‌گونه که مؤمن در هنگام حیات محترم است، پس از فوت نیز محترم است و همان‌گونه که هرگونه تعرضی به بدن مؤمن در هنگام حیاتش ممنوع است، پس از فوت نیز تعرض به جسد مؤمن ممنوع است؛ بنابراین قطع اعضایش، ولو به‌قصد تشریح جایز نیست؛ بلکه برخی روایات قطع اعضای میت را بدتر از قطع اعضای مؤمن در حال حیات اعلام کرده‌اند. طبیعتاً، این روایات بر حرمت تشریح دلالت دارند و این دلالت با نهی صریحی که در روایات دیده می‌شود، تمام و بلا نقص به نظر می‌رسد (حر عاملی. 1416 ق: 29/ 328).

3- حرمت هرگونه تصرف در جسد
در روایات متعدد چنین آمده است که مو و ناخن متوفی نباید دست‌کاری شود و حتی اگر از مو یا ناخن متوفی چیزی بر زمین افتاد، باید در کفن او قرار داده و همراهش دفن شود. وقتی روایات حتی دست‌کاری موی سر یا بدن یا کوتاه کردن ناخن متوفی را مجاز نمی‌داند، به‌طریق‌اولی پاره کردن و تشریح جسد ممنوع و حرام خواهد بود. البته موی سر و بدن یا ناخن خصوصیت خاصی ندارند که منع شوند، بلکه این تعابیر نشان‌دهنده منع هرگونه دست‌کاری و البته هرگونه رفتار خشن با جسد مؤمن است؛ چراکه در برخی روایات از نرم کردن و باز کردن مفاصل خشک‌شده، به دلیل جمود نعشی با فشار نهی شده که نشان‌دهنده منع هرگونه رفتار خشن با جسد است. همچنین، تعبیر «لایمسّ» که در برخی روایات ذکر شده به معنی منع هرگونه دست‌کاری جسد است. درنهایت، تعبیر «فارفقوا به، ولا تعصروه» که در برخی روایات به کار رفته به‌صراحت بیانگر لزوم رفتار ملایم و رفق و مدارا با جسد و پرهیز از هرگونه رفتار خشن با جسد متوفی بوده است و قابل مناقشه و اشکال نیست. پس تشریح جسد که مستلزم پاره کردن و زخمی کردن جسد است، ممنوع و حرام است (حر عاملی. 1416 ق: 2/ 501).

4-  لزوم تسریع در دفن متوفی
در برخی روایات، بر تسریع و تعجیل در تجهیز متوفی و به خاک‌سپاری او تصریح شده و احترام و تکریم متوفی، شتاب کردن در تجهیز او اعلام شده است؛ به‌نحوی‌که اگر کسی شب فوت کرد، تجهیزش تا صبح به تأخیر نیفتد و اگر کسی صبح فوت کرد تا پیش از ظهر دفن شده باشد. طبیعتاً، تشریح جسد با چنین تعجیلی در تجهیز متوفی در تضاد است. بنابراین، تشریح جسد حرام است (حر عاملی. 1416 ق: 29/ 185).

5- وجوب دیه بر قطع اعضای میت
می‌دانیم که وارد کردن هرگونه جراحت عمدی بر جسد متوفی موجب وجوب دیه است و وجوب دیه بر ممنوعیت فعل دلالت دارد. پس تشریح هم فعلی ممنوع و حرام است (حر عاملی. 1416 ق: 29/ 24-27).
آنچه گفته شد، مهم‌ترین دلایل در اثبات حرمت تشریح جسد مؤمن است. ان‌شاءالله در شماره آینده، به نقد این دلایل خواهیم پرداخت.

منبع:

الحر العاملی، محمد بن الحسن (1416 ق). وسائل الشیعه. قم: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام) لإحیاء التراث.

نویسنده:

دکتر احمد مشکوری

دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم