متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
نقش رضایت به قضا و قدر الهی در ارتقای آرامش و تابآوری
از مفاهیم مهم در معارف اسلامی، رضایت به قضا و قدر الهی و تسلیم شدن در برابر آن است که آثار فراوانی در زندگی انسان میتواند داشته باشد. رضا، حالتى نفسانى و به معناى خشنودى از قضا و قدر الهى است. فردی که راضی به قضای الهی است، نهتنها اعتراضی به آن ندارد، بلکه از آن خشنود نیز است. رضا، مرتبهای بالاتر از صبر است؛ زیرا صابر ممکن است ازآنچه بر او واقع شده است، قلباً خشنود نباشد؛ ولی اعتراض نکند.
روایات فراوانی در اهمیت اعتقاد به قضا و قدر و نیز تسلیم و رضایت نسبت به آن در منابع دینی وارد شده است. رسول مکرم اسلامﷺ میفرماید: «لا یؤمن احدکمْ حتّی یؤمن بالْقدر (صدوق. 1398: 380)؛ هیچیک از شما تا ایمان به مقدرات نداشته باشید، مؤمن نخواهید بود» که نشانگر جایگاه والای اعتقاد به این مسئله در نظام معرفت دینی است. همچنین، درباره لزوم رضایت به قضای الهی از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده است که ایشان رضایت به قضای الهی را بهمنزلۀ سر برای اطاعت خداوند دانستهاند؛ عنْ أبی عبْد اللّه(علیهالسلام) قال: «رأْس طاعة اللّه الصّبْر و الرّضا عن اللّه فیما أحبّ الْعبْد أوْ کره (کلینی. 1407 ق: 2/60)؛ امام صادق(علیهالسلام) فرمود: سر طاعت خدا صبر است و راضى بودن از خدا نسبت به آنچه بنده دوست یا ناپسند داشته باشد». در روایت دیگری از وجود نازنین پیامبر اکرمﷺ رضا به قضای الهی از مؤلفههای سعادت انسان دانسته شده است. حضرت میفرماید: «منْ سعادة ابْن آدم اسْتخارة اللّه و رضاه بما قضى اللّه و منْ شقْوة ابْن آدم ترْکه اسْتخارة اللّه و سخطه بما قضى اللّه (ابن شعبه حرانی. 1404 ق: 55)؛ از نیک بختی فرزند آدم، طلب خیر از خداوند و خشنودی اوست به آنچه خداوند برای او حکم نموده است، و از تیرهبختی فرزند آدم، ترک طلب خیر از خداوند و ناخشنودیاش از حکم خداوند دربارۀ اوست».
یکی از آثار رضایت به قضای الهی افزایش آرامش انسان و تابآوری او در برابر مشکلات است. امام صادق(علیهالسلام) دراینباره میفرماید: «إن کان کلّ شی ءٍ بقضاءٍ من الله وقدره فالحزن لماذا؟! (صدوق. 1413 ق: 4/393)؛ اگر همهچیز در قضا و قدر الهى گنجانده شده، اندوه و غصه براى چیست؟» و به همین دلیل است که امام علی(علیهالسلام) بهترین عامل دفع اندوه و دغدغههای ذهنی را تکیه بر تقدیر معرفی کردهاند: «نعم الطّارد للهمّ الاتّکال علی القدر (لیثی واسطی. 1376: 493)؛ بهترین دفعکنندۀ غم و اندوه، تکیه بر تقدیر [الهی] است». همچنین، امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرمایند: «منْ اصْبح علی الدّنیا حزیْناً، فقد اصْبح لقضاء الله ساخطاً (ابن شعبه حرانی. 1404 ق: 217)؛ کسی که صبح کند، درحالیکه بر دنیا اندوهناک است، به تحقیق، در حالی صبح کرده که از قضای الهی ناخشنود است».
در توضیح بیشتر مسئله قضا و قدر و نیز تبیین چگونگی اثرگذاری اعتقاد و رضایت به آن در ایجاد آرامش و تابآوری بیشتر میتوان گفت: خدای متعال بر اساس سنتها و قوانین قطعی، ما و جهان پیرامونمان را اداره میکند. هر حادثه علتی دارد و هر پدیده و پیامدی دارای زمینهها و مراحل قبلی است و البته انسان در انتخاب اینکه مشمول کدامیک از سنتها باشد، مختار و آزاد است و میتواند مسیر خود را انتخاب کند و بر اساس حکم خداوند هر انتخابی نتایج خاص خود را با خود به همراه خواهد داشت. در این میان، بخشی از امور کاملاً از حیطه اراده و اختیار انسان خارج است و در بخشی دیگر، خداوند یکی از اسباب تحقق آن را اراده انسان قرار داده است. البته خود اراده انسان هم متأثر از زمینههای مختلفی است که برخی به دست خودش و برخی خارج از اختیار و انتخاب اوست که این مسئله هم باعث محدود شدن حیطه و تأثیر اراده انسان در امور است و این معنای قضا و قدر الهی است و نشان میدهد که همه امور عالم به اذن و اراده و تدبیر خداوند محقق میشود.
رضایت به این مسئله زمانی روی میدهد که انسان علم داشته باشد که مدیریت الهی و هر قانون و قاعدهای که در عالم طراحی شده، در نهایت و در نگاه کلان به نفع انسان مؤمن است و البته این خیر بودن در جهاننگری و نظام فکری طراحیشده بهوسیلۀ قرآن کریم و روایات ائمه(علیهمالسلام) قابل تصور است. در این نگاه، هدف از خلقت، عبودیت و تکامل انسان از این طریق است که ورود به دریای بیکران رحمت الهی را باعث خواهد شد و زندگی در دنیا و آزمایشهای مختلف در آن، زمینهساز رشد و تعالی انسان و مقدمهای برای ورود به این خیر نامتناهی است.
در این نظام فکری، اتفاقات خوب و بد هر دو آزمایش محسوب میشوند و میتوانند مقدمۀ ارتقای معنوی انسان و زمینهساز سعادت او گردند؛ نکتهای که در روایات مورد تأکید و توجه قرار گرفته است. امام جعفر صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «ما منْ قبْضٍ ولا بسْطٍ إلّا و للّه فیه مشیّةٌ وقضاءٌ وابْتلاءٌ (کلینی. 1407 ق: 1/152)؛ هیچ تنگنا و گشایشی نیست، مگر آنکه مشیت و قضا و امتحان الهی در آن نهفته است». سرّ اینکه رسول مکرم اسلامﷺ هر شرایطی را که برای مؤمن پیش میآید، خیر دانستهاند، همین نکته است. آن حضرت میفرمایند: «عجباً للْمؤْمن لا یقْضی اللّه علیْه قضاءً إلّا کان خیْراً له سرّه أوْ ساءه إن ابْتلاه کان کفّارةً لذنْبه و إنْ أعْطاه و أکْرمه کان قدْ حباه (ابن شعبه حرانی. 1404 ق: 48)؛ در شگفتم برای مؤمن، قضاء الهی بر او جاری نمیشود، مگر اینکه برای او خیر است، چه (در ظاهر) خوشایند باشد و چه ناخوشایند. اگر مبتلا کرد، کفاره گناهانشان باشد و اگر عطا کرد و گرامیاش داشت، عنایت و بخششی برای اوست». در جای دیگر میفرماید: «فی کلّ قضاء اللّه عزّ و جلّ خیرةٌ للْمؤْمن (صدوق. 1376 ق: 1/141)؛ در هر قضاء الهى، خیرى براى مؤمن نهفته است». دراینباره، از امام موسی کاظم(علیهالسلام) نیز روایت شده است که فرمود: «الْمؤْمن بعرض کلّ خیْرٍ لوْ قطع أنْملةً أنْملةً کان خیْراً له و لوْ ولیّ شرْقها و غرْبها کان خیْراً له (ابن همام اسکافی. 1404 ق: 55)؛ مؤمن همواره در معرض هر خیر و خوبی است. اگر در اثر قضای الهی بند از بندش جدا شود، خیر است و اگر حکومت شرق و غرب عالم هم به او عطا شود، باز خیر است».
برایناساس، لازم است انسان در مواردی که خارج از اراده و اختیار اوست، با اعتماد و خوشبینی و رضایت به مدیریت خداوند، زمام امور را به دست تقدیر بسپارد و مطمئن باشد که مدیر عالم با هدف خیر رساندن به او، این اتفاقات را رقم زده است و او باید در این شرایط به دنبال بهترین عملکرد باشد؛ چراکه خداوند فرمود: (الّذی خلق الْموْت والْحیاة لیبْلوکمْ أیّکمْ أحْسن عملًا...(ملک: 2)؛ آنکس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدامیک از شما بهتر عمل میکنید...) روشن است که این نگاه تا چه اندازه میتواند سازنده باشد و موجب آرامش و تابآوری در مشکلات گردد. همچنین، در مواردی که رویدادی ناخوشایند رخ داده است که اراده او نیز در مسئله دخیل بوده باشد، باز میتواند در تحلیل علل وقوع آن، خود را تنها مقصر این رویداد نداند و علل و عوامل زمینهای، مثل مسائل ژنتیکی و محیطی را که خارج از اراده و اختیار او و در واقع بخشی از تقدیر او بوده است نیز در نظر داشته باشد.
افزون بر موارد گفتهشده، انسانی که به قضا و قدر الهی معتقد باشد و در واقع خود و آمورش را تحت مدیریت قدرتی فوق خود ببیند، برای رسیدن به یک هدف، در کنار تلاش و عمل دقیق و هوشمندانه به وظایفش، حرصوجوش بیشازاندازه نخواهد خورد؛ یعنی در کنار به کار بستن همۀ توانش، توجه خواهد داشت که همه امور به دست او نیست و ممکن است خداوند در مواردی اراده و تلاش او را تأیید نکند و او به نتیجه مطلوبش نرسد.
به همین دلیل است که پیامبر خداﷺ میفرماید: «الإیمان بالقدر یذهب الهمّ والحزن (پاینده. 1382: 369)؛ ایمان به قضا و قدر، غصه و ناراحتی را از بین میبرد». امام علی(علیهالسلام) میفرماید: «... عجبت لمن یؤمن بالقدر کیف یحزن... (کلینی. 1407 ق: 2/59)؛ تعجب میکنم از کسی که ایمان به قضا و قدر الهی دارد، چگونه ناراحت میشود».
برایناساس، اعتقاد و رضایت به قضا و قدر الهی از مؤلفههای ایمان است و موجب آرامش و تابآوری بیشتر در مشکلات میشود.
منابع:
- ابن شعبه حرانى، حسن بن على (1404 ق). تحف العقول. قم: جامعه مدرسین.
- ابن همام اسکافى، محمد بن همام بن سهیل (1404 ق). التمحیص. قم: مدرسة الإمام المهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف.
- پاینده، ابو القاسم (1382). نهج الفصاحة. تهران: دنیاى دانش.
- صدوق (ابن بابویه)، محمد بن على (1378 ق). عیون أخبار الرضا(علیهالسلام). تهران: نشر جهان
- صدوق (ابن بابویه)، محمد بن على( 1398). توحید. قم: جامعه مدرسین.
- صدوق (ابنبابویه)، محمد بن على (1413 ق). من لا یحضره الفقیه. قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق (1407 ق). الکافی (ط –الإسلامیة). چاپ چهارم. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
- لیثى واسطى، على بن محمد (1376). عیون الحکم و المواعظ. قم: دار الحدیث.
نویسنده:
دکتر محمود شکوهی تبار
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم