متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
اعتبارسنجی منابع حدیثی؛ معیارهای اعتبار منابع حدیثی
همه متون حدیثی از اعتبار و ارزش یکسان برخوردار نیستند و استفاده از این متون باید مبتنی بر اعتبارسنجی حدیث باشد. دراینبین، دو دیدگاه اساسی در زمینه اعتبارسنجی احادیث وجود دارد.
یکم. وثاقت سندی: گروهی، تنها روایاتی را شایسته استدلال دانستهاند که تمام افراد واقع در سند آنها ثقه باشند. در این دیدگاه، وجود تنها یک فرد ضعیف در سلسله اسناد یک روایت، موجب ضعف سند و بیاعتباری آن میگردد که به دیدگاه وثاقت سندی مشهور است.
دوم. وثاقت صدوری: دیدگاه دوم روایاتی را معتبر میداند که قرائنی بر صدور آنها از سوی ائمه معصومین(علیهمالسلام) وجود داشته باشد. در این نگاه، حتی برخی روایات که صحیح السند نیستند، بهواسطۀ وجود پارهای قرائن، معتبر تلقی میشوند و این صلاحیت را دارند که مورد استدلال قرار گیرند. در مقابل، ممکن است روایتی صحیح السند باشد، ولی بهمنزله دلیل حکم پذیرفته نباشد؛ نمونه آن روایاتی است که با سند قوی مورد اعراض علمای پیشین قرار گرفته است و این روایات اتفاقاً هرچه سندشان قویتر باشد، درجه اعتبارشان پایینتر هم خواهد بود؛ به این دلیل که نشاندهندۀ وجود عیب و نقص نامشهود در روایت است (طباطبایی. 1390: 256).
برای نمونه، امام خمینی(رحمةالله) درباره وثوق صدوری چنین فرمودند: «فالقول بانّ مجرد وثاقه الراوی یکفی فی العمل بالروایه... لایصغی الیه (موسوی خمینی. 1368: 3/291)؛ این سخن که تنها وثاقت راوی در عمل به روایت کفایت میکند... سخن درخور اعتنایی نیست».
نکته قابل توجه اینکه، سیره علما در نقل احادیث فقهی و غیر فقهی متفاوت بوده است و علما آنچنانکه در مورد روایات فقهی به اسناد و ظرایف سندی توجه داشتهاند، در احادیث غیر فقهی به این اندازه دقتهای یادشده را به کار نگرفتهاند و به همین دلیل، بسیاری از احادیث غیر فقهی با سند معتبر و صحیح به دست ما نرسیده است. روشن است که اگر اعتبارسنجی محدود به صحت سند باشد، موجب محرومیت از بسیاری متون غیر فقهی خواهد بود.
بر اساس مطالب پیشین، در اعتبارسنجی احادیث نمیتوان به اعتبار سندی صرف اکتفا کرد و باید هر چهار محور ارزیابی حدیث، یعنی ارزیابی محتوا (نقد محتوایی)، ارزیابی راوی (تحلیل رجالی) و ارزیابی منبع و نسخه، و قرائن پیرامونی مورد توجه قرار گیرد و هر کدام از این محورها در جای خود اعتبار روایت را زیاد یا کم میکند.
در این راستا، با توجه به اینکه نخستین گام برای بررسی صدور روایات، شناسایی منبع و خاستگاه روایات است، این نوشتار به بررسی معیارهای ارزیابی منابع حدیثی، بهعنوان یکی از محورهای اعتبارسنجی، اختصاص یافته است و در این راستا بهاختصار، مؤلفههای مختلفی که در افزایش یا کاهش اعتماد به منابع روایی مؤثر هستند، بیان میشود. برخی محققان، ملاکهای اعتبارسنجی منابع حدیثی را تا 150 ملاک برشمردهاند که بخشی مربوط به ویژگیهای کتاب، گروهی از ویژگیها مربوط به مؤلف و دستهای از آنها مربوط به متن است. در ادامه به برخی از مهمترین این ملاکها اشاره میشود (طباطبایی. 1390: 263-273؛ احسانیفر. 1389: 278).
1- قدمت کتاب: میزان نزدیکی تدوین کتاب به عصر ائمهb از دو جهت میتواند به میزان اعتبار کتاب کمک کند:
- هرچه کتاب به این دوران نزدیکتر باشد، واسطههای روایت و کتاب کمتر خواهد بود و درنتیجه، احتمال برخی اشتباهات در آن کاهش خواهد یافت.
- هرچه کتاب قدیمیتر باشد، امکان اینکه توانسته است از منابع اصیلتر بیشتر بهره ببرد، بیشتر خواهد بود.
ازاینجهت، بهترین منابع، منابعی هستند که در دوره حیات ائمهb تدوین شدهاند و در درجه بعد، منابعی که به این زمان نزدیک هستند؛ برای نمونه سید ابن طاووس در مقام مدح کتاب کافی چنین نوشته است:
این شیخ در زمان وکلای مهدی(عج) زندگی میکرد و پیش از وفات علی بن محمد سمری فوت کرد. پس تصانیف این شیخ و روایاتش در زمان وکلای یادشده است و طریقی برای تحقیق منقولاتش دارد (ابن طاووس. 1412 ق: 159).
و در مورد این کتاب ارزشمند شاهدیم که بعضی روایات آن تنها با سه واسطه از ائمهb نقل شده است که اصطلاحاً به ثلاثیات معروف هستند.
2- شهرت و مقبولیت کتاب نزد علمای ادوار مختلف: شهرت و مقبولیت منابع حدیثی نزد عالمان پیشین میتواند بر اعتبار آن بیفزاید. همچنان که اعراض آنان از یک منبع، از اعتبار آن خواهد کاست. علما با توجه به ویژگیهای کتاب به آن اعتماد میکنند؛ برای نمونه علامه مجلسی یکی از دلایل اعتماد به کتابهای شیخ صدوق را شهرت آن دانسته است.
3- صحت انتساب کتاب به مؤلف: میزان صحت انتساب منابع و کتابها به مؤلفان آنها یکسان نیست و برخی انتسابها از دقت لازم برخوردار نیست. کتابهای فهرست، مثل فهرست شیخ طوسی، فهرس مصنفات الشیعه، فهرست ابن ندیم و فهرست منتجب الدین که مصنفات علمای شیعه و مؤلفان آنها را ذکر کردهاند، ازجمله کتابهایی هستند که میتوان صحت و سقم این انتسابها را از آنها پیگیری کرد.
4- شخصیت علمی مؤلف: تحمل حدیث، فهم آن، حفظ، عرضه، کتابت، شناسایی صحیح و سقیم و دیگر امور مرتبط با حدیث در گذشته هم به علم الحدیث نیاز داشت. به همین دلیل، اعتبار و شخصیت علمی مؤلف نقشی بسزا در افزایش یا کاهش اعتماد به کتاب خواهد داشت. در این زمینه شناخت اساتید، داشتن کرسی تدریس و سطح علمی شاگردان، آثار و کیفیت و کمیت آنها، مسافرتهای علمی مؤلف و... میتواند به تشخیص سطح علمی مؤلف کمک کند؛ برای نمونه نقل شده است که سیصد مجتهد پای درس شیخ طوسی حضور داشتند (طوسی. 1407 ق: 44).
5- اضبط بودن مؤلف: دقت در نقل و توان حفظ مؤلف باعث ایجاد صفت «ضبط» میشود که در مقابلش صفت «اختلاط» قرار دارد. ازجمله ملاکهای اعتماد بیشتر به متون نقلی، دقت در ضبط نصوص و گزارش دقیق آن است. مواردی مثل نقل به معنا و تصحیح حدسی باعث کاهش اعتماد خواهد بود؛ برای نمونه علمایی مثل ثقهالاسلام کلینی به اضبط بودن و دقت در نقل شهرت دارند و این باعث شده است که در مقایسۀ بین کتاب کافی و کتب دیگر، مثل کتاب من لایحضره الفقیه که یک کتاب فقه مأثور به شمار میآید و التزامی به ذکر عین الفاظ حدیث ندارد، حدیثی که در کافی نقل شده است، مقدم شود.
6- تخصص مؤلف در موضوع: هر کدام از روایات ممکن است ناظر بر موضوعی خاص باشند؛ مانند فقه، تفسیر، عقاید، اخلاق و تاریخ و روشن است که تخصص و آگاهی نویسندگان کتابها در همه موارد یکسان نیست و ممکن است همه نویسندگان به یک اندازه به ظرایف کلام ائمه در موضوعات مختلف توجه نداشته باشند؛ برای نمونه شیخ طوسی استاد مسلم فقه است و کتب فقهی او برتر از کتب دیگر خواهد بود. شیخ مفید در کلام تخصص دارد و روایات کلامی ایشان در اولویت قرار خواهد گرفت.
شناخت حوزه حدیثی مؤلف، اساتید و شاگردان آنها، بررسی آثار مکتوب مؤلف و گزارشهای علما در این راستا میتواند ما را به تخصص مؤلف رهنمون کند؛ برای نمونه بررسی آثار مکتوب سید بن طاووس و گزارشهای علما درباره ایشان مشخص میکند که وی در زمینۀ دعا تخصص داشته است.
7- اندک بودن متون شاذ و اختصاصی: انس و آشنایی با متون حدیثی و تخصص و مهارت در آنها باعث میشود که محققان، ادبیات ائمه(علیهمالسلام) و نحوۀ ایراد سخن آنان را بشناسند. متون حدیثی موجود در کتابهای معتبر، بهصورت کلی همخوان و منظم باهم هستند، ولی برخی متون بهگونهای است که احساس میشود با این مجموعهها همخوان نیست و هندسه متون حدیثی را به هم میریزد و با نظام کلی این منابع هماهنگ نیستند. به چنین متونی، «شاذ»، «غریب» و «نادر» گفته میشود که میزان وجود چنین روایاتی در منبعی خاص، زمینهساز اعتماد یا عدم اعتماد به آن میشود.
8- همخوانی با سایر متون دینی و ضروریات و مسلمات دین و مذهب: متونی که با ضروریات و مسلّمات تشیع تعارض داشته باشد، بر اساس رهنمودهای اهلبیتb مردود است و در مقابل، میزان همخوانی با ضروریات و مسلمات مذهب در افزایش اعتبار متن و کتاب مؤثر است. این همخوانی با معیارهایی مثل قرآن، روایات پذیرفتهشده، قطع پدیدآمده از عقل، علم، تجربه و حس بررسی میشود. در این زمینه، پیامبر اکرمﷺ فرمودند: ای مردم، حدیثی که از من به شما رسید و موافق کتاب خدا بود، من آن را گفتهام و آنچه مخالف کتاب خدا بود، من آن را نگفتهام (کلینی. 1407 ق: 69، ح 5). همچنین، از امام صادق(علیهالسلام) دراینباره روایت شده است: از ما حدیثی را نپذیرید، مگر اینکه موافق با قرآن و سنت پیامبر باشد و یا همراه آن شاهدی از احادیث قبلی ما باشد (مجلسی. 1403 ق: 2/250).
برایناساس، یکی از معیارهای موثر در تعیین میزان اعتبار منبع، کم یا زیاد بودن متونی است که با قرآن، سنت، مسلمات دین و مذهب و قطع پدیدآمده از عقل و علم و تجربه، منافات دارد. برآیند معیارهای گفتهشده، میتواند میزان و رتبه اعتبار منابع حدیثی را مشخص کند.
بر اساس مطالب گفتهشده، یکی از محورهای اعتبارسنجی روایات واردشده در منابع دینی، سنجش میزان اعتبار منبع روایات است و در این زمینه، قدمت کتاب، شهرت و مقبولیت آن نزد علمای ادوار مختلف، صحت انتساب کتاب به مؤلف، شخصیت علمی، اضبط بودن مؤلف، تخصص مؤلف در موضوع، اندک بودن متون شاذ و اختصاصی و همخوانی با سایر متون دینی و ضروریات و مسلمات دین و مذهب، ازجمله مهمترین ملاکهایی هستند که میتوانند به کشف میزان اعتبار منابع احادیث کمک کنند.
منابع:
ابن طاووس، علی بن موسی (1412 ق). کشف المحجّه. قم: مکتب الاعلام الاسلامی.
احسانیفر. 1389. ملاکهای اعتبار سنجی منابع حدیث شیعه. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم حدیث.
طباطبایی، سیدمحمدکاظم (1390). منطق فهم حدیث. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمةالله).
طوسی، محمد بن حسن (1407 ق). تهذیب الاحکام. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
کلینی، محمد بن یعقوب (1407 ق). کافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
مجلسی، محمدباقر. 1403 ق. بحارالانوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
موسوی خمینی، روحالله (1368). کتاب الطهاره. قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمةالله).
نویسنده:
دکتر محمود شکوهی تبار
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم