متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
نقش ذکر خداوند در ارتقای سلامت معنوی از منظر قرآن کریم
ذکر در لغت به معنای یادکردن است که شامل یادکردن پس از فراموشی و ادامه یادآوری میشود. همچنین، میتواند با زبان یا قلب یا هر دو باشد (راغب. 1412: 328). قرآن کریم در آیات مختلف به مؤمنان توصیه میکند که خداوند را فراوان یاد کنند و آن را تأمینکنندۀ شخصیت متعالی و درنتیجه، زندگی اخلاقی معرفی کرده است و در مقابل، غفلت از یاد خداوند را عامل سقوط و هلاکت دانسته است.
ازجمله آیات دعوتکننده به ذکر خداوند آیات 41-42 سوره مبارکه احزاب است که میفرماید: ﴿یا أیّها الّذین آمنوا اذْکروا اللّه ذکْراً کثیراً * و سبّحوه بکْرةً و أصیلاً؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را تسبیح گویید!﴾.
در سوره مبارکه جمعه نیز این دعوت تکرار شده است. نکته جالب اینکه در این سوره، خداوند وقتی مؤمنین را به نماز جمعه دعوت میفرماید، دستور میدهد که بیع را که در واقع نماد کارهای دنیوی است، رها کنند و در قالب نماز به ذکر خداوند بپردازند و در ادامه میفرماید: وقتی نماز تمام شد، در زمین منتشر شوید و از فضل خداوند طلب کنید و خداوند را بسیار یاد کنید تا بلکه به فلاح و رستگاری برسید: ﴿یا أیّها الّذین آمنوا إذا نودی للصّلاة منْ یوْم الْجمعة فاسْعوْا إلى ذکْر اللّه و ذروا الْبیْع ذلکمْ خیْرٌ لکمْ إنْ کنْتمْ تعْلمون * فإذا قضیت الصّلاة فانْتشروا فی الْأرْض و ابْتغوا منْ فضْل اللّه و اذْکروا اللّه کثیراً لعلّکمْ تفْلحون﴾ (جمعه: 9-10). تعابیر این فراز از سوره جمعه بسیار قابل توجه است. خداوند به جای اینکه بفرماید منتشر شوید و کار کنید و روزی خود را به دست بیاورید، میفرماید از فضل خداوند روزی خود را طلب کنید که خود ملازم با ذکر خداوند است و باز در ادامه آیۀ توصیه میفرماید که خداوند را زیاد یاد کنید تا رستگار شوید. شبیه این بیان در سوره مبارکه بقره هم مطرح شده است: ﴿فإذا قضیْتمْ مناسککمْ فاذْکروا اللّه کذکْرکمْ آباءکمْ أوْ أشدّ ذکْراً...﴾ (بقره: 200) در این سوره نیز به مؤمنان توصیه شده است که پس از اتمام مناسک دینی حج که خود مصداق بارز ذکر خداوند است، خداوند را مانند ذکر پدران و یا شدیدتر از آن یاد کنند. روشن است که مراد از ﴿أشدّ ذکْراً﴾ در این آیه ذکر خداوند با صدای بلند و غلیظ و امثال آن نیست؛ به دلیل اینکه در آیات دیگر ذکر با صدای آهسته توصیه شده است: ﴿و اذْکرْ ربّک فی نفْسک تضرّعاً و خیفةً و دون الْجهْر من الْقوْل بالْغدوّ و الْآصال و لا تکنْ من الْغافلین (اعراف: 205)؛ پروردگارت را در دل خود، از روى تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن؛ و از غافلان مباش! ﴾ بلکه مراد یاد خداوند از ته دل و با تمام وجود است. این تعابیر نشان میدهد که مؤمنان نباید ذکر خداوند را محدود به مناسک عبادی کنند، بلکه باید همیشه به یاد خداوند باشند. در آیات وحی، حالات و میزان ذکر گفتن تذکر داده شده است؛ برای نمونه آیۀ پیشگفته که فرمود صبحگاهان و شامگاهان خدا را یاد کن و نیز آیه 191 سوره مبارکه آلعمران که میفرماید: ﴿الّذین یذْکرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهمْ...؛ همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند﴾ نشان میدهد که ازنظر قرآن کریم در همه حال و همه زمان باید به یاد خداوند بود.
ذکر خداوند دارای مراتبی است و میتواند بهصورت ذکر لفظی و زبانی باشد. به این صورت که انسان نام و اوصاف خداوند را بر زبان جاری سازد و میتواند نام و یاد خداوند را در ذهن مرور کند. معنای بالاتری از ذکر هم وجود دارد؛ به این معنا که مؤمن در تمامی احوال، خداوند را حاضر و ناظر ببیند و هر کاری را برای رضای خداوند انجام دهد. مطالعه آیات و روایات انسان را به این نکته رهنمون میکند که اساس ذکر، توجه درونی است و اینکه انسان با تمام قلب و جانش متوجه ذات پاک خدا شود و البته ذکر لفظی ازاینجهت که میتواند به انسان در رسیدن به این مرتبه و مراتب بالاتر کمک کند، مفید و ارزشمند است.
بر اساس آیات قرآن کریم و روایات، ذکر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
از آثار ذکر این است که خداوند وعده داده است که اگر فردی خدا را یاد کند، خداوند او را یاد خواهد کرد: ﴿فاذْکرونی أذْکرْکمْ و اشْکروا لی و لا تکْفرون (بقره: 152)؛ پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید!﴾ شبیه این تعبیر در روایات هم وارد شده است. در روایتی قدسی چنین آمده است که خداوند به حضرت موسی فرمود: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. موسی(علیهالسلام) پرسید: روزى که هیچ پناهى نیست جز پناه تو، چه کسى در پناهت خواهد بود؟ فرمود: آنها که مرا یاد میکنند و من نیز آنها را یاد میکنم... (شیخ حر عاملی. 1409 ق: 7/149).
از دیگر آثار ذکر خداوند اینکه ذاکر خداوند، محبوب حضرت حق میگردد. در روایات آمده است: «منْ أکْثر ذکْر اللّه أحبّه اللّه (شیخ حرعاملی. 1409 ق: 7/154)؛ هر کس خداوند را زیاد یاد کند، حضرت حق او را دوست میدارد». البته طرف مقابلش هم صادق خواهد بود. انسانی که دائماً به یاد خداوند باشد، طبیعتاً محبت خداوند در دلش مینشیند و بیشتر میگردد.
قرآن کریم ذکر زیاد خداوند را زمینهساز فلاح و رستگاری دانسته است که این نیز میتواند یکی از آثار ذکر خداوند باشد: ﴿... و اذْکروا اللّه کثیراً لعلّکمْ تفْلحون﴾ (انفال: 45).
آرامش، اثر دیگر مترتب بر ذکر خداوند است؛ چیزی که متاع کمیاب انسان امروزی است. در آیات روحبخش قرآن میخوانیم: ﴿الّذین آمنوا و تطْمئنّ قلوبهمْ بذکْر اللّه ألا بذکْر اللّه تطْمئنّ الْقلوب (رعد: 28)؛ آنها کسانى هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد﴾.
هوشیاری و بصیرت در مقابل وسوسهها، اثر دیگری است که قرآن برای تذکر برشمرده است. در آیه 201 سوره مبارکه اعراف آمده است: ﴿إنّ الّذین اتّقوْا إذا مسّهمْ طائفٌ من الشّیْطان تذکّروا فإذا همْ مبْصرون؛ پرهیزگاران هنگامى که گرفتار وسوسههاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مىافتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را مىبینند و) ناگهان بینا مىگردند﴾. ذکر، باعث میشود انسان مؤمن متوجه وسوسهها شود و آنها را از خویشتن دور کند.
در مقابل، در منابع دینی برای غفلت از یاد خدا نیز آثاری گفته شده است که ذکر آن در این مجال خالی از لطف نخواهد بود.
از مهمترین آثار فراموش کردن خداوند، فراموشی خود است. در سوره مبارکه حشر آمده است: ﴿و لا تکونوا کالّذین نسوا اللّه فأنْساهمْ أنْفسهمْ أولئک هم الْفاسقون... (حشر: 19)؛ و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار کرد، آنها فاسقاناند﴾. علامه طباطبایی در توضیح این آیه و ارتباط و ملازمه فراموش کردن خدا با فراموش کردن خود مینویسد: زمانی که انسان خدا را فراموش کند، اسما و صفات خداوند را که ارتباطی مستقیم با صفات ذاتی انسان دارد، فراموش میکند. انسانی که خدا را فراموش کند، فقر و حاجت ذاتی خود را از یاد میبرد. خود را در هستی مستقل میپندارد و حیات، قدرت، علم و دیگر کمالاتی را که دارد از خودش میبیند. همچنین، دیگر اسباب طبیعی عالم را مستقل در تأثیر گمان میکند. چنین فردی، به جای اینکه به پروردگارش اعتماد و تکیه داشته باشد، به خودش اعتماد میکند و به جای اینکه امیدوار به او و ترسان از او باشد، به اسباب ظاهری دل میبندد. پروردگار و بازگشتش به سوی پروردگار را فراموش میکند و نتیجه اینکه او خودش را فراموش میکند؛ زیرا از خودش تصوری دارد که آن نیست (طباطبایی. 1402 ق: 19/219-220).
افزون بر تحلیل فوق، با توجه به اینکه فراموش کردن خداوند ملازم با فراموش کردن هدف خلقت، آخرت و حساب و جزاست، باعث میشود انسان نظارت بر خود و محاسبه اعمال خود و خودمراقبتی را از یاد ببرد که بهنوعی، از مصادیق فراموش کردن خود خواهد بود.
اثر دیگر غفلت از یاد خداوند که در قرآن کریم ذکر شده، همنشینی با شیطان است: ﴿و منْ یعْش عنْ ذکْر الرّحْمن نقیّضْ له شیْطاناً فهو له قرین (زخرف: 36)؛ و هر کس از یاد خدا روىگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست!﴾.
نفاق نیز اثری دیگر است که با غفلت و ذکر اندک خداوند همراه است. در سوره نساء آمده است: ﴿إنّ الْمنافقین یخادعون اللّه و هو خادعهمْ و إذا قاموا إلى الصّلاة قاموا کسالى یراؤن النّاس و لا یذْکرون اللّه إلاّ قلیلاً (نساء، 142)؛ منافقان مىخواهند خدا را فریب دهند؛ درحالیکه او آنها را فریب مىدهد و هنگامى که به نماز برمىخیزند، با کسالت برمىخیزند و در برابر مردم ریا مىکنند و خدا را جز اندکى یاد نمىنمایند!﴾.
سختى در زندگى از دیگر آثار اعراض از ذکر خداوند است: ﴿ومنْ أعْرض عنْ ذکْرى فإنّ له معیشةً ضنکًا ونحْشره یوْم الْقیامة أعْمى (طه: 21)؛ و هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قیامت، او را نابینا محشور مىکنیم﴾.
قرآن کریم، غفلت از ذکر خداوند را ملازم و همراه با تبعیت از هوای نفس دانسته است: ﴿... ولمْ یردْ إلّا الْحیاة الدّنْیا ولا تطعْ منْ أغْفلْنا قلْبه عن ذکْرنا واتّبع هواه وکان أمْره فرطًا (کهف: 28)؛ و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هواى نفس پیروى کردند، و کارهایشان افراطى است﴾.
طبق روایات، غفلت از یاد خداوند موجب موت قلب میشود. در روایت میخوانیم: «یا موسى لا تنْسنی على کلّ حالٍ فإنّ نسْیانی یمیت الْقلْب (حر عاملی. 1409 ق: 7/156)؛ ای موسی، درهرحال مرا فراموش مکن که فراموشی من قلب را میمیراند».
بنابراین، ذکر خداوند میتواند التزام به اخلاق و ازجمله اخلاق حرفهای را در میان ارائهدهندگان خدمات سلامت تضمین کند و از سوی دیگر، در آرامش و معنویت بیماران که نیازمند آن هستند، تأثیرگذار باشد. ذکر خداوند، ملازم با یادآوری تمام آموزههای دینی و مقدمۀ التزام به آنهاست. برای مثال، بیمار با یادآوری خداوند، معنایی را که خداوند برای زندگی ترسیم کرده است، یادآور خواهد شد. همچنین، یادآوری خداوند باعث دلگرمی بیمار و از بین رفتن احساس تنهایی خواهد بود که بهعنوان چالش معنوی بسیاری از بیماران مطرح شده است.
به بخشی از سازوکارهای اثرگذاری ذکر خداوند، در آیه 191 سوره مبارکه آلعمران توجه داده شده است. در این سوره میخوانیم: ﴿إنّ فی خلْق السّماوات و الْأرْض و اخْتلاف اللّیْل و النّهار لآیاتٍ لأولی الْألْباب * الّذین یذْکرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهمْ و یتفکّرون فی خلْق السّماوات و الْأرْض ربّنا ما خلقْت هذا باطلاً سبْحانک فقنا عذاب النّار؛ مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمدورفت شب و روز، نشانههاى (روشنى) براى خردمندان است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند؛ (و مىگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهاى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاهدار!﴾ بر اساس این آیات، با ذکر خداوند انسان متوجه خالق خود میشود. به تبع آن، به هدف خلقت و عبث نبودن آفرینش توجه پیدا خواهد کرد. یادآوری معناداری زندگی و هدفمندی خلقت نیز ملازم با یادآوری زندگی اخروی است.
منابع:
- قرآن کریم.
- طباطبایی، محمدحسین ( 1402 ق). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
- راغب اصفهانى، حسین بن محمد ( 1412 ق). مفردات ألفاظ القرآن. بیروت: دار الشامیة.
- شیخ حر عاملى، محمد بن حسن ( 1409 ق). تفصیل وسائل الشیعه. قم: مؤسسة آل البیت÷.
نویسنده:
دکتر محمود شکوهیتبار
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم