متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
نقش آموزههای دینی در ارتقای عزتنفس بیماران
یکی از چالشهای بیماران بر اساس مطالعات مختلف گزارششده، پایین آمدن عزتنفس آنهاست. بیماران به دلیل مشکلات و محدودیتهای مختلف جسمی که برایشان پیش میآید دچار احساس کمارزشی میشوند که درنهایت، به احساس حقارت و خودکمبینی میانجامد و حتی گاه به احساس تنفر از خود مبدّل میشود. پایین آمدن عزتنفس، خود منشأ و آغازی برای مسائل و مشکلات بعدی است که در ارتباط با خود و همراهان و حتی کادر درمان پیش میآید و مشکلات بیماری را بیشازپیش میکند. وقتی فردی در امور عادی و روزمرۀ خود به دیگران محتاج میشود، بهویژه وقتی این فرد پدر یا مادری باشد که خود روزگاری مدیر یک خانواده بوده است، شرایط روحی سختی برایش پیش میآید.
عزتنفس (self-esteem) ـ که با تعبیرهای خودپنداره مثبت و برداشت مثبت از خود هم از آن یاد شده است ـ به معنای تعریف یا برداشت درونیشدۀ فرد از ارزشمندی خود است (انصاری و جان بزرگی. 1395: 117). عزتنفس، شامل دو مؤلفه احساس شایستگی و ارزشمندی است. مراد از شایستگی، مهارتها و تواناییها و ضعفهای فرد و مراد از ارزشمندی، ارزش یا کیفیت کنشهای اوست و با اینکه خود را در نظر دیگران چه قدر ارزشمند میبیند، ارتباط دارد (کاویانی. 1393: 254).
پیامبر اکرم و ائمه اطهار(علیهم السلام) همانطور که خود عزتمندانه زندگی میکردند، دوست داشتند دیگران، بهویژه پیروانشان نیز سرافراز و با عزت زندگی کنند و به همین دلیل با سخن و سیره خود به دنبال تثبیت عزت و شرف افراد و جامعه بودند. توجه به آموزههای قرآنی و روایی و به کار بستن آنها، کمک شایانی در راستای ایجاد و ارتقای زندگی عزتمندانه است.
در ادامه، بهاختصار به آن دسته از آموزههای دینی که میتوانند در این زمینه نقشآفرینی کنند، اشاره میشود. عزتنفس مقولهای در حیطه خودسنجی است و نظر درونیشدۀ فرد درباره ارزش خود و کنشهایش بسیار متأثر ازنظر دیگران مهم در مورد اوست. به عبارت روشنتر، در بیشتر موارد نظر انسان در مورد خودش، تابعی از نظرات دیگران در مورد میزان ارزشمندی اوست. نخستین اقدام در منابع دینی این است که خداوند، بهعنوان مهمترین و اثرگذارترین و بلکه تنها وجود مهم و اثرگذار در زندگی انسان مطرح شده است و بهاینترتیب، ضمن کاستن از تأثیر نظرات دیگران، حضرت حق مهمترین منبع ارزشگذاری انسان و عملکردهای او معرفی شده است. بر اساس تعریفی که در مورد دیگر مهم مطرح شده است، کسی میتواند چنین وصفی را به خود بگیرد که یکم، با فرد مرتبط باشد و دوم، درصدد ارزیابی و داوری او برآید و این ارزیابی در زندگی او نقشی تعیینکننده داشته باشد. منابع دینی بر ارتباط خداوند با انسان، داوری و ارزیابی انسان از سوی خداوند و تعیینکننده بودن این ارزیابی تأکید کرده و بهاینترتیب او را بهعنوان مهمترین وجود مرتبط با انسان مطرح کرده است.
بر اساس آموزههای دینی، خداوند بهعنوان خالق، صاحباختیار، مالک، مدیر و مدبر و فرمانروای تمام هستی و ازجمله انسانها معرفی شده است. با مؤمنان بهصورت خاص در ارتباط است؛ مولای مؤمنان، دوستدار و مدافع مؤمنان و تقواپیشگان است. ایمان را در قلوب آنان محبوب و کفر و فسق و عصیان را برایشان مکروه قرار داده است. افزون بر این، خداوند شاهد و ناظر افکار و نیات و اعمال انسان است و به داوری و ارزیابی آنها خواهد پرداخت و با توجه به اینکه بازگشت همگان به سوی اوست، این ارزیابی و داوری و پاداش و تنبیه بر اساس آن، گریزناپذیر است. بنابراین در این نگاه، ارزشمندی انسان که منشأ عزتنفس اوست بر مبنای ارزشی است که خداوند برای انسان قائل است.
در پرتو این اقدام، اقدام بعدی اصلاح معیارهای ارزشگذاری انسان است. اگر انسان ارزش خود را در امکانات مادی و میزان بهرهمندی از دنیا و لذات آن بداند و عزتنفس خود را به آنها گره بزند، در این صورت وقتی به هر دلیلی از این امکان محروم شود، عزتنفس او آسیبپذیر خواهد بود. بیماران، معمولاً ازجمله افرادی هستند که با این محرومیتها مواجه هستند و بهنوعی از برخی امکانات برخوردار نیستند و با محرومیتهای جسمی، روانی و بهتبع آن، گاه مالی دستوپنجه نرم میکنند.
در نظام معرفت دینی، معیار ارزش انسانها تقوا، اخلاق، معرفت، اطاعت خداوند و تحت ولایت خدا و رسول خدا و ائمه بودن و حرکت در این مسیر معرفی شده است. بر همین اساس در روایات، عزت واقعی اطاعت از خداوند دانسته شده است. در روایتی از پیامبر اکرم میخوانیم که خداوند به حضرت داود وحی کرد: «إنّی وضعْت الْعزّ فی طاعتی (شعیری. بیتا: 184)؛ من عزت را در اطاعت خودم قرار دادم» و امیر مؤمنان علی(علیه السلام) نیز عزت و قوت را در اطاعت از خدا میدانند: «من أطاع اللّه سبحانه، عزّ و قوی» (حکیمی و همکاران. 1380: 1/696).
نکته قابل توجه اینکه، برخورداری از امکانات مادی همیشه به اختیار و اراده انسان نیست و گاه مسائلی فوق اراده انسان بر آن حاکم میشود و موجب محرومیت انسان میگردد و اگر کسی این مسئله را معیار ارزش خود بداند و عزت نفس خود را به آن گره بزند، در صورت محرومیت از امکانات مادی، عزت نفس خود را نیز از دست خواهد داد؛ این در حالی است که برخورداری از ارزشهای الهی مثل تقوا و اخلاق و... و حرکت در این مسیر و کسب این ارزشها در هر شرایطی برای انسان مقدور است. حتی بر اساس آنچه از روایات به دست میآید، در شرایط بیماری، انسان مشمول نگاه ویژه و لطف خداوند است که موجب مهیاتر شدن کسب فضایل و حرکت در راستای ارزشهای واقعی الهی میشود و راه نیل به آن هموارتر خواهد بود و در صورتی که فرد با برنامه ریزی درست به این کار اقدام کند، حتما آن را به دست خواهد آورد. بنابراین در صورتی که عزت نفس منوط به کسب ارزشهای الهی باشد، همواره در دسترس فرد خواهد بود.برای اصلاح چالشهای بیماران در زمینه عزت نفس ، بعدازاینکه شناخت لازم به آنان داده شد، لازم است تمرینهای عملی نیز برای آنان طراحی شود تا مفاهیم نظری بیانشده بهصورت عملی تمرین شود تا به درونی شدن این مفاهیم کمک شود.
در این راستا، نخست باید تمرینهایی طراحی شود که انسان، مصداق دیگران مهم و ارزش آنان و میزان اهمیت نظرشان درباره ارزشمندی و شخصیت را تنظیم کند و در گام دوم، تمرینهایی طراحی شود که معیارهای تعیینکنندۀ عزتنفس از نگاه او را اصلاح کند. این تمرینها هم میتواند شامل مواردی باشد که به دلیل معیارهای نادرست، در نظر فرد باعث کاهش عزتنفس او میشود. همچنین، مواردی که بهواسطه بیماری و شرایط سختی که در آن قرار گرفته است، با معیارهای الهی میتواند موجبات ارتقای عزتنفس بیمار را فراهم کند که فرد از آنها بیاطلاع یا غافل است؛ هرچند بهتر است این تمرینها جدا از هم طراحی شود؛ ولی برای رعایت اختصار در جدول زیر برای نمونه، این موارد بهصورت یکجا طراحی و پیشنهاد شده است.
از بیمار بخواهید تا اتفاقها و شرایطی را که در کاستن از عزتنفس او اثرگذار بوده است، بنویسد و تحلیل کند.
در گام بعد، به بیمار کمک کنید فهرستی از معیارهای واقعی ارزشمندی و عزت را تهیه و برای کسب آن برنامهریزی و اقدام نماید. این کار باعث میشود که بیمار بیشازپیش معیارهای حقیقی عزتنفس را باور کند و بر اساس آن، درباره ارزشمندی خود داوری کند و به میزانی که در این مسیر قدم برمیدارد، عزتنفس او نیز تقویت خواهد شد.
در گام بعد، آفتها و مسائلی که ممکن است عزتنفس فرد را تحت تأثیر قرار دهد، به بیمار گوشزد شود و برای اصلاح آن گام بردارد. در روایات اسلامی آزمندی و حرص و طمع و چشم دوختن به مالومنال مردم و علنی کردن درماندگی برای همگان، ازجمله مسائل معرفیشدۀ کاهش عزتنفس انسان است.
منابع:
- حکیمى، محمدرضا و حکیمى، محمد و حکیمى، على ( 1380). الحیاة. مترجم: آرام، احمد. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
- شعیری، محمد بن محمد ( بیتا). جامع الأخبار. نجف: مطبعة حیدریة.
- انصاری، حسن و مسعود جانبزرگی ( 1395). «بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی». مطالعات اسلام و روانشناسی. ص 130-115.
- کاویانی، محمد ( 1393). روانشناسی در قرآن؛ مفاهیم و آموزهها. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- شریف الرضی، محمد بن حسین ( 1414 ق). نهجالبلاغه. قم: هجرت.
- تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد (1366). تصنیف غررالحکم و درر الکلم. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
- VandenBos, Gary R. (ed.) 2015. APA Dictionary of Psychology (2nd ed.). Washington, DC: American Psychological Association.
نویسنده:
دکتر محمود شکوهی تبار
دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم