گونه شناسی احادیث پزشکی

در نگاهی کلی به روایاتی که در موضوعات پزشکی وارد شده است. تنوع کارکردی و موضوعی قابل توجهی در این روایات، به چشم می خورد. به نظر می رسد گونه شناسی احادیث مرتبط با پزشکی و سلامت، می تواند در مقام ارزیابی و نقد هر دسته از روایات و نیز در مقام استفاده، استبداد و قابلیت اعتماد این احادیث، کارآمد باشد. در این نوشتار، به بیان این گونه‌ها با توجه به شکل مسائل خاص مواجهه با هرکدام از آنها می پردازیم.

توصیه های کلی پزشکی

در روایاتی دیده می شود که معصومان (علیه‌السلام)، پیروان یا مراجعان را به پزشکان ارجاع داده و ایشان را وسیله و ابزاری دانسته ‌اند که شفای الهی به دست ایشان انجام می‌پذیرد، یا درباره‌ی دارو و فرهنگ استفاده از دارو، تذکراتی داده‌اند، مانند اینکه تا می توانید، از دارو کمتر استفاده کنید و نمونه های دیگری از این دست.

این‌گونه روایات را می توان نمایانگر وجهه فرهنگی طبابت از دیدگاه اسلام دانست که برآیند آنها هم نکاتی کلی است. از جمله اینکه در عصر پیامبر اسلام a و بیشتر امامان (علیهم‌السلام)، پزشکان مسلمان نبودند و پزشکانی که غالباً از اهل کتاب بودند. بر پایه طب غربی که ریشه در عصر جاهلیت داشت، طبابت می کردند. بنابراین، ارجاع بیماران به پزشکان از سوی آن حضرات، نشانگر این نکته است که دین و سیره و سنت رسول خدا a، به عنوان مرجع انحصاری و مسؤول تبیین آموزه‌های طبی مردم، معرفی نشده است.

فقه و حقوق پزشکی

روایات بسیاری، به احکام فقهی مربوط به پزشک و بیمار و انواع درمان‌های پزشکی اختصاص دارند. ضمان پزشک و فعالیت‌های پزشکی و نیز مسائل شناخت ضرورت‌ها و تشخیص‌ها، در زمره این روایات، شمرده می شوند. از آنجا که این روایات، از سنخ دیگر روایات فقهی، تفسیر، ارزیابی و اعتبارسنجی می‌شوند و از این رو، این مباحث، اگر چه در ارتباط با مباحث پزشکی هستند، میان‌رشته‌ای محسوب نمی‌شوند.

اخلاق پزشکی

گروهی از روایات، به موضوعات اخلاق پزشکی پرداخته‌اند که البته بخشی از آنها را می‌توان در تداخل با مباحث فقهی و حقوقی پزشکی دانست. با این حال، نگاه و زاویه دید آنها، کاملاً اخلاقی و متناسب با حرفه پزشکی است. حقوق اجتماعی و اخلاقی بیماران و شیوه برخورد با بیمار و باید و نبایدهای اخلاقی در حوزه پزشکی، اصول این مباحث را تشکیل می‌دهند. روایات این گروه، با توجه به ماهیت اخلاقی آنها، تابع روش‌های متداول در برخورد با روایات اخلاقی هستند. از آنجا که در حوزه اخلاق، نگاه تعبدی حاکم نیست و این تعالیم در عین دینی بودن، انسانی و قابل تجربه هستند، تابع قواعد تعبدی اعتماد به حدیث نیستند. بنابراین، در این گونه از احادیث، الزاماً بحث‌های سندی، مورد تأکید نیست، اگرچه این بحث‌ها می توانند در اعتماد سازی، نقش آفرینی کنند.

بهداشت و طب پیشگیری

این روایات که در عربی با عنوان طب وقایی از آنها تعبیر می شود، دستورات حفاظتی برای سلامت و تن‌درستی انسان‌ها را بیان می کنند. به نظر می‌رسد برخی از این دستورات، با توجه به شرایط خاص بیماران و سؤال کنندگان، مطرح شده و برخی نیز، دستوراتی کلی و قابل استفاده در همه زمان‌ها بوده و هستند. در این گونه روایات، چرایی و چگونگی هریک از دستورات بهداشتی، با بهره‌گیری از دانش پزشکی نوین و سایر دانش‌های بشری، قابل بررسی و تبیین است.

خواص گیاهان و میوه‌ها و خوراکی‌های گوناگون

روایات بسیاری به این موضوع اختصاص یافته است که خاصیت‌ها و احیاناً مضرات خوراکی‌ها و میوه‌های مختلفی که در محیط عربستان در آن روز شناخته شده بود، بیان شده‌اند. خواص صیفی‌جات و حبوبات و دیگر گیاهان نیز، در این روایات ذکر شده‌اند، ضمن آنکه خواص انواع شیر و گوشت و محصولات حیوانی هم در این روایات بیان شده‌است. با توجه به اینکه بسیاری از این روایات، همراه با ذکر علت‌ها و تبیین خاصیت ویژه هر یک از این نوع آموزه‌های تعبدی شرعی محسوب نمی‌شوند، بلکه ارزیابی آنها با توجه و تجربه و تبیین بشری است. ناگفته نماند که در مواردی، برخی خاصیت‌های ذکر شده در روایات، ناشناخته‌اند و نامفهوم به نظر می‌رسند. این گونه روایات، نیاز به تبیین دقیق علمی و لفظی دارند. اما به هر حال، الزامی در عمل بر اساس آنها و اعتقاد به آنها وجود ندارد و ارزیابی‌های متعارف روایات تعبدی، در مورد آنها کارساز نیست.

طب روحانی و التیام با قرائت آیات و ادعیه و ذکرها

این گونه از روایات، ادعیه، اذکار و در مواردی، آیات قرآن کریم را به عنوان راه‌های التیام برخی دردها برشمرده‌اند. با توجه به تأثیر متقابل روح و جسم بر یکدیگر، تأثیرگذاری این نوع ابزار روحانی برای برخی از دردها قابل پذیرش است، همچنان که در مواردی، محققان، نقش ابزارهای دیگر در ایجاد آرامش و تأثیر آنها بر جسم را پذیرفته‌اند. اما این نوع تأثیرگذاری از نظر ما، تنها تعبدی بوده و راهی برای شناخت این تأثیر، جز بیان شرعی نداریم مگر کسانی که علم خاص به مسائل متافیزیکی داشته باشند. از این رو، باید با استناد به روایاتی که اعتبار آنها احراز شده، این طب روحانی را سامان داد. البته تذکر این نکته لازم است که الزامی در نگاه ما به این گونه توصیه‌های معنوی وجود ندارد. به این معنی که الزاماً این توصیه‌ها انحصاری و با نگاه درمان نیست. بلکه در روایات متعددی که تصریح به لزوم مراجعه به پزشک شده است، اکتفا به این گونه موارد و یا نوعی توکل بی فعالیت و بی اقدام، منع شده است. لذا جمع میان این دو دسته روایات، صرفاً پذیرش اصل تأثیر آیات و ادعیه واذکار از جهت روانی و روحی در درمان بیماری است. اگرچه که این نوع تأثیر، در ابتدا، تعبدی است، لکن این گونه تأثیرات هم قابل تجربه هستند و از این رهگذر، امکان یافتن قواعد کلی نیز وجود دارد.

روایات طب علاجی

در برخی از روایات، درمان‌های دارویی برای برخی بیماری‌ها مشخص شده و درمان‌هایی با داروهای گیاهی منفرد یا با ترکیبی از چندین گیاه دارویی با اندازه مشخص به شکل معجون، ذکر شده است. مهم‌ترین محل بحث طب روایی و احیاناً در مواردی طب سنتیو پزشکی نوین، این گونه موارد است. علت ظهور برخی ناهمسازی‌ها و ناسازواری‌ها، وجود بایدها و نبایدهایی در این دستورات و نسخه‌های درمانی است. با این همه، این‌گونه موارد با توجه به خواص هر یک از مواد ترکیبی، قابل مطالعه هستند، همچنان که به صورت ترکیبی هم، قابلیت این گونه مطالعات آزمایشگاهی و بالینی وجود دارد. با این حال، آنچه مسلم و بدیهی است، این است که این گونه از روایات، موجب الزام در انجام یا ترک نیستند. شیخ صدوق (ره) درباره توصیه‌های پزشکی اهل بیت (علیه‌السلام)، احتمالاتی را به شرح زیر مطرح و بیان کرده‌اند:

باور ما درباره احادیث طبی این است که باید به چند دسته تقسیم شوند:

  • احادیثی که بر اساس هوای مکه و مدینه گقته شده و در شرایط آب‌وهوایی دیگر، استعمال آنها جایز نیست.
  • احادیثی که امام، براساس طبع سؤال کننده، فرموده است و از آن محدوده، قابل تعدی نیست، چراکه امام، طبع او را می‌شناخته است.
  • احادیثی که مخالفان اهل بیت (علیهم‌السلام) در کتب ما وارد کرده‌اند تا صورت مذهب اهل بیت (علیه‌السلام) را نزد مردم زشت گردانند.
  • روایاتی که وهم و سهوی از طرف ناقل، در آنها وارد شده است.
  • روایاتی که قسمتی از آن حفظ شده و بخشی ضایع شده و از میان رفته است. (1)

جمع‌بندی:

از میان گونه‌های مختلف روایات طبی، حساس‌ترین مورادی که زمینه اختلاف آموزه‌های طبی روایات و پزشکی نوین وجود دارد، دسته هفتم روایات است. البته گاه نیز ممکن است در مقام تبیین خواص گیاهان و مانند آن، مواردی از نوع پنجم روایات پزشکی، مورد اختلاف باشد. در سایر موارد، زمینه‌های اختلاف بسیار کم است. از این رو، احکام کلی که برخی به نفی کل روایات پزشکی یا اثبات کلی آنها صادر می‌کنند، الزاماً قابل پذیرش نیستند.(2)

نباید این مطلب از نظر دور بماند که همه این روایات، نیازمند مطالعات میان‌رشته‌ای نیستند و گاه برخی روایات، کاملاً با نگاه روایی و حدیث‌پژوهانه دیده می‌شوند. بدیهی است مواردی از آموزه‌های پزشکی وجود دارد که در تبیین محتوای روایات مرتبط، قابل استفاده است و متقابلاً نیز، می‌توان جهات مختلفی را که ماهیت دینی دارند، با استفاده از روایات، در حوزه‌ فرهنگ پزشکی، تبیین کرد.

منابع:

  1. اعتقادات الامامیه، ص 115
  2. تصحیح اعتقادات الامامیه، ص 144 و 145
  3. برای نمونه بنگرید: مقاله : نقد و بررسی روایات علمی منسوب به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)، افشین احمدی‌پور، سایت نیلوفر؛ https://neeloofar.org/critic/124-article/1549-211095.html  21/10/1395

نویسنده:

حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر محمد کاظم رحمان ستایش

عضو هیأت علمی دانشگاه قم