اهمیت معنای زندگی و تأثیر آن در ارتقای سلامت

یافتن معنا در زندگی، یک فرایند شناختی کلیدی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. این مهم، به‌ویژه زمانی فعال می‌شود که فرد با چالش‌های زندگی مواجه می‌شود (park & Folkman 1997). در طول دهه‌ها، تعریف‌های مطرح‌شده از معنای زندگی، همپوشانی‌های قابل توجهی داشته‌اند و هر کدام به‌صورت مفهوم‌سازی‌های چندوجهی مختلف بوده‌اند. سرعت فزاینده تحقیقات تجربی باعث ایجاد فوریت برای حل مسئله مفهوم‌سازی شد. تحقیقات در این زمینه نشان داد که اجماع نسبی بر یک دیدگاه سه‌بعدی از معنای زندگی متشکل از اهمیت، هدف و انسجام وجود دارد. انسجام، به‌عنوان مؤلفه شناختی معنای زندگی؛ هدف، به‌عنوان مؤلفه انگیزشی؛ و اهمیت، به‌عنوان مؤلفه‌ای از جنس ارزش‌گذاری به شمار می‌رود (Martela & Steger, 2022). در این مقاله، به نقش معنای زندگی در سلامت می‌پردازیم و البته با توجه به گستره بحث، به نقش معنای زندگی در مکانیسم‌های مقابله‌ای و سلامت جسمی اکتفا می‌شود.

نقش معنای زندگی در مکانیسم‌های مقابله

مکانیسم‌های مقابله‌ای به استراتژی‌هایی گفته می‌شود که افراد از آن در مواجه با استرس و ضربه روحی برای کمک به مدیریت احساسات دردناک یا دشوار استفاده می‌کنند. این مکانیسم‌ها کمک می‌کند تا با حوادث استرس‌زا سازگار شوند و سلامت خود را ارتقا دهند و معمولاً شامل سازگاری، تحمل رویدادها یا واقعیت‌های منفی می‌شود. محققان از دیرباز به دنبال تبیین عوامل مؤثر بر مقابله سازنده با حوادث و واقعیت‌های منفی، ازجمله بیماری‌های مزمن بوده‌اند. درک این فرایند گامی مهم به سوی طراحی مداخلاتی است که در ارتقای ابعاد مختلف مفید واقع شود.

اگرچه چندین نظریه درباره نقش معنا در زندگی، هنگام مقابله با استرس‌های شدید زندگی ارائه شده است، اما تحقیقات در جمعیت‌های سالم نشان داد که معنای زندگی عاملی مهمی در عملکرد مطلوب است. برای مثال، معنای زندگی با به‌زیستی روان‌شناختی در نوجوانان سالم ارتباط مثبتی دارد. افزون بر این، بر اساس شواهد، معنای زندگی با افسردگی رابطه معکوس دارد. اخیراً شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کسانی که زندگی را معنادار می‌یابند، بهتر می‌توانند با چالش‌های بیماری کنار بیایند. در نمونه‌ای از افراد مبتلا به آسیب نخاعی، معنای زندگی با به‌زیستی روان‌شناختی بالاتر مرتبط بود. به‌طور مشابه، بیماران سرطانی با معنای بالاتر زندگی، بهبود کیفیت زندگی، به‌زیستی بالاتر و سطوح پایین‌تری از علائم افسردگی و خستگی را گزارش کردند.

تحقیقات نشان داده است که سازگاری با شرایط بیماری مزمن مستلزم آن است که افراد در اهداف و انتظارات زندگی خود تجدیدنظر کنند، با توجه به اینکه بیماری جدی اغلب با اهداف ارزشمند و برنامه‌های زندگی تلاقی می‌کند، چنین تجدیدنظر عمیقی در زندگی فرد اغلب سؤالات نگران‌کننده‌ای را در مورد معنای زندگی ایجاد می‌کند. در واقع، نگرانی در مورد معنای زندگی، به‌ویژه برای افرادی که با استرس‌های پزشکی قابل توجه دست‌وپنجه نرم می‌کنند، موضوعی برجسته‌ و بااهمیت است (Dezutter et al, 2013).

معنا در زندگی می‌تواند نقشی بسزا در سازوکارهای مقابله‌ای داشته باشد. یکی از راه‌هایی که معنای زندگی می‌تواند به مقابله با آن کمک کند، ارائه حس هدف و جهت‌گیری به افراد است. وقتی فرد درک روشنی از هدف و دلیل کارش داشته باشد، حتی در مواجهه با سختی‌ها می‌تواند انگیزه و تمرکز خود را حفظ کند.

راه دیگری که معنای زندگی می‌تواند به مقابله با آن کمک کند، ایجاد حس هویت و تعلق به افراد است. وقتی افراد احساس می‌کنند بخشی از چیزی بزرگ‌تر از خودشان هستند، پیدا کردن دیدگاه و احساس ارتباط با دیگران برایشان آسان‌تر است. به‌عنوان‌مثال، فردی که در ایمان دینی خود معنا پیدا می‌کند، ممکن است بهتر بتواند با یک بحران شخصی کنار بیاید؛ زیرا می‌تواند برای حمایت و راهنمایی به خداوند و جامعه خود مراجعه کند.

نقش معنای زندگی در سلامت جسمی

مطالعات فراوانی، ارتباط بین معنای زندگی و سلامت جسمانی را نشان داده‌اند. معنای زندگی ممکن است از طریق مکانیسم‌های فیزیولوژیکی و رفتاری بر نتایج سلامت جسمانی تأثیر بگذارد. به‌طور خاص، معنای زندگی ممکن است بر تنظیم فیزیولوژیکی سیستم ایمنی و پاسخ به استرس تأثیر بگذارد یا ممکن است به احساس کنترل، مرتبط با خودکارآمدی، خوش‌بینی و عاطفه مثبت کمک کند که به‌نوبه خود ممکن است سلامت جسمانی را بهبود بخشد. تحقیقات نشان می‌دهد که سطوح بالاتر معنای زندگی به‌طور طولی با رفتارهای پیشگیرانه، مانند فعالیت بدنی در افراد مسن مرتبط است. درحالی‌که سطوح پایین‌تر معنای زندگی به‌طور مقطعی با رفتارهای پرخطر مرتبط است که مصرف الکل یا رفتارهای بی‌تحرک در بین جوانان ازجمله آنان است. معنای زندگی، همچنین با شاخص‌های عینی سلامت جسمی، ازجمله مرگ‌ومیر و شاخص‌های فیزیولوژیکی در بین زنان داغ‌دیده مرتبط است که شاخص‌هایی، مانند وضعیت سلامتی خود توصیف شده یا دامنه ناتوانی در یک جمعیت عمومی بالغ از این جمله است.

سیستماتیک رویو و متاآنالیز Czekierda و همکاران که با هدف روشن کردن ارتباط معنای زندگی و سلامت جسمانی انجام شده است نیز نشان داد شاخص‌های سلامت بهتر با گزارش‌های بالاتر از معنای زندگی مرتبط هستند. این مقاله درنهایت به این نتیجه رسیده است که معنا در زندگی، نقشی بالقوه در تبیین سلامت جسمانی دارد (Czekierda et al, 2017).

براین‌اساس، معنای زندگی در مکانیسم‌های مقابله‌ای و سلامت جسمی می‌تواند نقشی مثبت ایفا کند و طراحی مداخلاتی با این مضمون، به آرامش بیشتر و سلامت جسمی و روانی بیشتر بیماران کمک کند.

منابع

1.            Czekierda, K., Banik, A., Park, C. L., & Luszczynska, A. (2017). Meaning in life and physical health: systematic review and meta-analysis. Health psychology review, 11(4), 387-418.

2.            Dezutter, J., Casalin, S., Wachholtz, A., Luyckx, K., Hekking, J., & Vandewiele, W. (2013). Meaning in life: An important factor for the psychological well-being of chronically ill patients?. Rehabilitation psychology, 58(4), 334.

3.            Dezutter, J., Casalin, S., Wachholtz, A., Luyckx, K., Hekking, J., & Vandewiele, W. (2013). Meaning in life: An important factor for the psychological well-being of chronically ill patients?. Rehabilitation psychology, 58(4), 334.

4.            Martela, F., & Steger, M. F. (2022). The role of significance relative to the other dimensions of meaning in life–an examination utilizing the three dimensional meaning in life scale (3DM). The Journal of Positive Psychology, 1-21.

5.            Park, C. L., & Folkman, S. (1997). Meaning in the context of stress and coping. Review of General Psychology, 1, 115–144. doi:10.1037/1089-2680.1.2.115

نویسنده

محمود شکوهی تبار

                گروه مطالعات قرآن و حدیث در سلامت، دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.