متن استاتیک شماره 22 موجود نیست
در شمارههای پیشین موضوع جراحی زیبایی و دلایل حلال یا حرام دانستن آن را بررسی کردیم و گفتیم که مهمترین دلیل حرام دانستن جراحی زیبایی، آیه شریفه منع تغییر در خلقت خدا است و دلیل دیگر که منع خالکوبی و... بود، از سوی فقهای شیعه قابل اعتماد شناخته نشد و در نتیجه نمیتوان با استناد به آن دو دلیل، حکم به حرام بودن جراحی زیبایی داد؛ اما آیه منع تغییر در خلقت خدا به چند شکل معنا و تفسیر شده است: در تفسیر شریف مجمعالبیان تغییر خلق خدا به چند معنا ذکر شده است: 1. تغییر دین خدا؛ 2. حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها؛ 3. اخته کردن حیوانات؛ 4. خالکوبی؛ 5. پرستش ماه و خورشید و سنگ و... به جای استفاده صحیح از منافع آنها (طبرسی. 1415 ق). در تفسیر شریف تبیان نیز اخته کردن حیوانات، تغییر دین خدا، خالکوبی، حرام دانستن خوردن گوشت، پرستش ماه و خورشید ذکر شده است (طوسی. بیتا). دیگر مفسران نیز تعابیر مشابهی بیان فرمودهاند، اما فقها اخته کردن حیوانات را مکروه میدانند نه حرام (مکارم شیرازی. بیتا) و خالکوبی را فینفسه، یعنی بهخودیخود و بدون در نظر گرفتن دیگر مسائل، حلال و جایز دانستهاند. پس نمیتوان با استناد به این آیه شریفه هر تغییری در جسم را حرام دانست، گرچه تغییرات عمده و آسیبرسان، مثلاً در تغییر جنسیت با استناد به این آیه حرام اعلام شده است. پس با توجه به ابهام موجود، نمیتوان برای جراحیهای زیبایی که آسیب عمدهای به فرد وارد نمیکنند به این آیه استناد کرد.
از سوی دیگر، دلایل اصلی مجاز دانستن جراحی زیبایی، مانند اصاله الاباحه و اصاله الحل و قاعده تسلیط از دلایل قوی هستند که تنها اگر دلیل قوی و معتبری در مقابلشان ارائه شود زیر سؤال میروند، وگرنه دلایل معتبر و خدشهناپذیری هستند.
درمجموع میتوان چنین برداشت کرد که اصل جراحی زیبایی، یعنی انجام عمل جراحی با قصد زیباتر کردن ظاهر فرد، به خودی جایز و حلال است اما بیشتر اشکالات مطرحشده ناشی از امور جانبی عمل جراحی است که گاه از خود جراحی زیبایی قابل تفکیک و جدایی نیستند؛ بهعنوانمثال کسی که جراحی میکند تا مدتی نباید به محل زخمش آب برسد؛ یعنی اگر جراحی زیبایی بینی انجام داد تا مدتی نباید وضو بگیرد و غسل کند! اکنون پرسش این است که آیا اگر فردی واقعاً ناچار و ناگزیر از جراحی زیبایی نبود حق دارد کاری کند که مجبور باشد با وضو و غسل جبیرهای یا تیمم نماز بخواند؟ مسئله بعدی نگاه و لمس حرام است که در جریان عمل جراحی خواهناخواه رخ میدهد و جراحی زیبایی هم اغلب درمان به شمار نمیرود و نمیتواند مجوّزی برای نگاه و لمس حرام باشد؛ پس باز پرسش فوق تکرار میشود که آیا اگر فردی واقعاً ناچار و ناگزیر از جراحی زیبایی نبود حق دارد به نگاه و لمس نامحرم تن دهد؟ همچنین احتمال آسیب به بدن و حرمت اضرار به خود را باید در نظر داشت و سپس بسته به مورد، در خصوص جواز جراحی زیبایی و حلال و حرام بودن آن تصمیم گرفت.
منابع
- الشیخ الطبرسی. مجمعالبیان فی تفسیر القرآن. مؤسسه الأعلمی للمطبوعات. جلد 3، ص 195.
- الشیخ الطوسی. التبیان فی تفسیر القرآن. جلد 3. ص 334.
- مکارم شیرازی، ناصر. تارنمای جامع المسائل. قابل دستیابی در آدرس:
- https://makarem.ir/ahkam/fa/home/istifta/276728/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%B9%D9%82%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%AD%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86
جملات کلیدی
- میتوان چنین برداشت کرد که اصل جراحی زیبایی، یعنی جراحی با قصد زیباتر کردن ظاهر فرد بهخودیخود جایز و حلال است، اما بیشتر اشکالات مطرحشده ناشی از امور جانبی جراحی است که گاه از خود جراحی زیبایی قابل تفکیک و جدایی نیستند. پس باید بسته به مورد، در خصوص حلال بودن یا نبودن جراحی زیبایی تصمیم گرفت.
نویسنده
احمد مشکوری گروه فلسفه و اخلاق سلامت، دانشکده سلامت و دین، دانشگاه علوم پزشکی قم