مدرسه تابستانی سلامت در قرآن و حدیث

 

نقش دین و معنویت در سلامت

دکتر محمود شکوهی‌تبار

عضو هیئت‌علمی و مدیر گروه مطالعات سلامت در قرآن و حدیث دانشگاه علوم پزشکی قم

 

اولین جلسه مدرسه تابستانی سال 1402 به تبیین نقش دین و معنویت در ارتقای سلامت اختصاص یافت. دین و معنویت می‌تواند در همه ابعاد سلامت، اعم از سلامت روان، سلامت جسم و سلامت اجتماعی تأثیرگذار باشد که با توجه به گستره بحث، به نقش آن در سلامت روان پرداخته شد. در ادامه، مباحث مطرح‌شده در این جلسه به‌اختصار توضیح داده می‌شود.

سلامت روان حالتی از به‌زیستی است که سلامت شناختی، رفتاری و عاطفی فرد را در برمی‌گیرد؛ یعنی فقدان اختلالات روانی، مانند افسردگی، اضطراب، استرس، و نیز دارا بودن احساسات مثبت مانند به‌زیستی، عزت‌نفس، خودکنترلی، زندگی معنادار و هدفمند، امید، و خوش‌بینی. در این جلسه، نقش دین و معنویت در پیشگیری و کنترل افسردگی، به‌عنوان اختلال روانی شایع، و در ادامه، نقش آن در ایجاد و ارتقای احساسات مثبت تبیین شد که مطالب بیان‌شده ذیل دو عنوان یادشده به‌اختصار توضیح داده می‌شود.

نقش دین و معنویت در پیشگیری و کنترل افسردگی

بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 2017 افسردگی، به‌عنوان بزرگ‌ترین عامل ناتوانی در جهان مطرح شده است و حدود 322 میلیون نفر در جهان به آن مبتلا هستند. افسردگی، اختلالی روانی است که می‌تواند بر ابعاد مختلف سلامت، ازجمله سلامت جسمی، روانی و اجتماعی اثری بسزا داشته باشد.

در این زمینه، پروفسور کوئینیگ و همکارانشان در سال 2012 یک مرور سیستماتیک انجام داند. 339 پژوهش وارد مطالعه شد که شامل 272 مطالعه مقطعی، 45 مطالعه کوهورت و 22 مطالعه تجربی و کلینکال ترایال بود. از بین 272 مطالعه مقطعی، 170 مطالعه (%63) بیانگر ارتباط مثبت بین دین و معنویت با میزان کمتر نشانه‌های افسردگی بود. 60 مطالعه (%22) ارتباطی بین این دو نشان نداد و در 17 مطالعه (%6) دین‌داری و معنویت بیشتر منجر به افزایش افسردگی شد و 3 مطالعه نتایج پیچیده را گزارش کردند.

در بین 45 مطالعه کوهورت، 21 مطالعه (%47) نشان داد که مشارکت بیشتر دینی افسردگی کمتر را در پی دارد. 14 مطالعه (%31) بیانگر عدم ارتباط بین این دو متغیر بود و 5 مطالعه (%11) نشان داد که مشارکت بیشتر دینی افسردگی را افزایش می‌دهد. همچنین، از بین 22 مطالعه تجربی و کلنیکال ترایال 14 مطالعه (%64) نشان داد که مداخلات معنوی نتایج بهتری از مداخلات استاندارد درمان دارند. در 5 مطالعه (%22) مداخلات معنوی و درمان‌های استاندار هر دو به یک اندازه مؤثر بودند.

در خصوص سازوکار اثرگذاری دین و معنویت بر افسردگی می‌توان گفت که بر اساس شواهد، دعا، مراقبه و حضور در مراسم‌های مذهبی باعث ارتقای معنا و هدف در زندگی، حمایت اجتماعی بیشتر، احساس آرامش، قدرت درونی، امید، تقویت ارزش‌های معنوی مثل اخلاق، محبت، عشق، نوع‌دوستی و پذیرش سختی‌های زندگی می‌شود و همه این موارد می‌تواند در پیشگیری و کنترل افسردگی مؤثر باشد. البته درک نادرست از دین و روش نامناسب دین‌داری و عمل به آموزه‌های دینی و معنوی می‌تواند در افزایش افسردگی مؤثر باشد. اگر فرد استانداردهای رفتاری بالایی برای خود در نظر بگیرد که در عمل دشوار است و از فرایندی بودن روند اصلاح غافل باشد، ممکن است به کاهش عزت‌نفس، احساس شکست، بی‌کفایتی، شرمساری و احساس گناه وی بینجامد. همچنین، ناتوانی در مطابقت با استانداردهای دینی، سبب طرد شدن وی از سوی گروه‌های اجتماعی دینی و درنهایت، انزوای اجتماعی و کاهش حمایت دین‌داران در برابر عوامل استرس‌زا می‌گردد.

نقش دین و معنویت در ارتقای احساسات مثبت

بر اساس شواهد، دین و معنویت در ارتقای خودکنترلی، عزت‌نفس، خوش‌بینی، امید، معنا و هدف و دیگر ویژگی‌های مثبت اثرگذار است. دین با ارائه معیارهای روشن برای رفتار، به خودکنترلی کمک می‌کند. سبک زندگی مذهبی دستورالعمل‌ها و معیارهای روشنی را در اختیار افراد قرار می‌دهد که می‌تواند به ارتقای خودکنترلی کمک کند. همچنین، مطالعات نشان می‌دهد که مراسم‌های مذهبی، مانند نماز و قرار گرفتن در محیط‌ها و نهادهای مذهبی می‌تواند اثری مثبت بر خودکنترلی داشته باشد. بسیاری از آموزه‌های دینی با تشویق افراد به سرکوب برخی افکار و رفتارهایی که ازنظر اخلاقی نادرست است، به خودکنترلی کمک می‌کند. پروفسور کوئینیگ و همکارانشان در فاصله سال‌های 2000 تا 2012 مرور سیستماتیک مطالعاتی انجام دادند که نشان داد از بین 21 مطالعه بررسی‌شده، 62 درصد مطالعات بیانگر رابطه مثبت بین دین‌داری و کنترل درونی است و 14 درصد ارتباط منفی را نشان داد و 18 درصد بیانگر روابط پیچیده و میکس بود.

همچنین، عزت‌نفس به‌عنوان احساس کلی فرد از ارزش خود که مبتنی بر ارزیابی‌های ذهنی از خود برحسب کیفیت‌های مختلف، مانند توانایی‌ها، ویژگی‌ها، دستاوردها و باورهاست، متأثر از مسائل مختلف است. ازجمله مسائلی که مطالعات نشان از تأثیرگذاری آن دارد، دین و معنویت است. دین با تقویت رابطه حمایتی انسان با خداوند، به‌عنوان قدرت برتر، می‌تواند عزت‌نفس را تقویت کند. همچنین، مطالعات نشان‌دهنده تأثیر باورهای مذهبی در خودپنداره بهتر است. همچنین، شواهد نشان می‌دهد که رفتارهای مذهبی، مانند دعا و خواندن متون مقدس پیش‌بینی‌کننده قوی عزت‌نفس است.

 

 

معنای زندگی

دکتر محمود شکوهی‌تبار

عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی قم

 

زندگی زمانی معنادار می‌شود که فرد احساس کند در زندگی‌اش اهمیتی فراتر از موارد پیش‌پاافتاده یا لحظه‌ای وجود دارد و هدف و انسجامی فراتر از هرج‌ومرج در زندگی‌اش دارد. تعریف‌های مختلفی که برای معنای زندگی مطرح شده است نشان می‌دهد که اجماع نسبی بر مؤلفه‌های سه‌گانه آن وجود دارد که عبارت‌اند از درک/انسجام به معنای اینکه فرد درکی از زندگی خود و به‌صورت فراگیرتر از جهان داشته باشد؛ هدف به معنای هدف کلی و فراگیر که به سایر اهداف جهت می‌دهد و رفتارها را مدیریت می‌کند؛ اهمیت وجود، به معنای میزانی که یک فرد معتقد است زندگی او اهمیت دارد.

معنای زندگی از دیرباز موردتوجه بشر بوده است و اندیشمندان در دوره‌های مدرن، پست‌مدرن و پساپست مدرن هر کدام از زاویه‌ای متفاوت به معنای زندگی پرداخته‌اند. مطالعات نشان می‌دهد که دین و معنویت می‌تواند به معناداری زندگی کمک کند. بر اساس مرور سیستماتیکی که در این زمینه انجام شده است، از بین 45 مطالعه انجام‌شده در این مرور، 93 درصد مطالعات نشان‌دهنده تأثیر مثبت بین دین‌داری و معناداری زندگی است. قرآن کریم و روایات از جهات مختلف بر معنای زندگی فرد تأثیر می‌گذارند. آموزه‌های دینی با تفسیر منسجم از هستی، تعریف انسان در نظام آفرینش، تبیین ارتباط انسان با خداوند و دیگران، و تبیین اهداف خلقت و رسالت انسان در زندگی، به بحث معنای زندگی کمک می‌کند.

 

 

روش‌شناسی فهم احادیث سلامت

دکتر احسان‌اله درویشی

عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی قم

 

سنت و احادیث معصومان (ع) گنجینه‌ای ارزشمند از مضامین ناب و ارزنده است و بسیاری از عرصه‌های حیات مادی و معنوی انسان را پوشش می‌دهد. محتوای بخشی از احادیث، مربوط به مباحث سلامت و پزشکی است. فهم علمی و روشمند این دسته از احادیث، زمینه بهرهمندی از دانش الهی معصومان ^ را فراهم خواهد ساخت.

دانش «فقهالحدیث» عهدهدار ارائه روش فهم احادیث است تا با آن به فهم مقصود اصلی نهفته در احادیث دست پیدا کنیم. بدیهی است که فهم احادیث، بلکه فهم هر متنی نیازمند مقدمات و ابزارهای متناسب است. آشنایی با مجموعه‌ای از دانش‌های زبان عربی، مانند دانش واژه‌شناسی (صرف)، دانش لغت، دانش دستور زبان عربی (نحو) و دانش بلاغت، نقشی بسیار مهم در فهم احادیث دارند. دانش صرف و دانش لغت به فهم مفردات (واژههای) احادیث و دانش نحو و دانش بلاغت به فهم ترکیبات (جمله‌ها و عبارت‌های) احادیث یاری می‌رسانند.

پس از فهم متن هر حدیث، یعنی فهم مفردات و ترکیب‌های آن، معنای اولیه‌ای از حدیث در ذهن ما شکل میگیرد. در اینجا باید دید که آیا همین ظهور اولیه، مراد و مقصود گوینده حدیث بوده است یا خیر؟ بررسی این پرسش به دلیل احتمالاتی، مانند احتمال تقیّه (ابراز عقیده‌ یا انجام‌ کاری‌ برخلاف نظر قلبی‌ خود به‌ دلایلی‌ خاص)، احتمال اشتباه در برداشت اولیه و... ضروری است. به همین منظور، به گردآوری قرینههایی مانند «سبب ورود» و «خانواده حدیث» میپردازیم.

چهارچوب ارائه‌شده در کارگاه روششناسی فهم احادیث سلامت، شامل فهم مفردات، فهم ترکیبات و گردآوری قرائن بود که با مثالهایی از احادیث همراه شد. بخشی از کارگاه نیز به گفتوگو با دانشجویان و پرسش و پاسخ اختصاص یافت.

 

 

سازوکارهای تحول معنوی بر اساس داستان‌های قرآنی

دکتر محمد میرزایی

قرآن‌پژوه و مدرس حوزه و دانشگاه

در این جلسه، نقش داستان‌های قرآن کریم در تحول معنوی به بحث گذاشته شد و ضمن اشاره به مبانی فهم قرآن کریم، شامل فهم منسجم قرآن و لزوم توجه به سیاق و هدف کلی سوره، به برخی داستان‌های قرآنی اشاره شد؛ ازجمله داستان‌های مهم و تأثیرگذار قرآنی، داستان حضرت یوسف  ا(ع)است.

حضرت یوسف(ع)، از پیامبران بنی‌اسرائیل و یکى از دوازده فرزند حضرت یعقوب(ع) است. قرآن در «سوره یوسف» به شرح داستان زندگی ایشان پرداخته و آن را «أحسن القصص» معرفی کرده است. مطابق با آنچه در این سوره آمده است، یوسف(ع) در کودکی مورد حسد برادرانش قرار گرفت و آن‌ها با نقشه‌ای او را در چاه انداختند؛ اما کاروانی او را یافت و با خود به مصر برد و عزیز مصر یوسف را از آنان خریدارى کرد. وقتی یوسف به سن جوانی رسید، به دلیل پرهیز از عشق زلیخا به زندان افتاد و پس از سالیانی، به خاطر تعبیر کردن خواب حاکم مصر موردتوجه او واقع شد و عزیز مصر گردید.

ایده اصلی این داستان اعلام حمایت خداوند از حضرت یوسف (ع) و تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها از سوی حضرت حق است. در این داستان، یوسف(ع) با تهدیدهای مختلف مواجه می‌شود و هر بار این تهدیدها با اراده الهی به فرصت تبدیل می‌شود. برادرانش از روی حسادت او را به چاه می‌اندازند، ولی با مشیت الهی، کاروانی او را پیدا می‌کند. کاروانیان او را به مصر برده، برای فروش گذاشتند و عزیز مصر او را خرید. به‌این‌ترتیب، حسادت برادران که در ظاهر تهدیدی علیه حضرت بود، به فرصتی به نفع او تبدیل شد. زمانی که در خانه عزیز مصر ساکن بود، زلیخا همسر عزیز مصر، دچار عشق او شد و روزی همه درها را بست و او را به خود خواند و گفت: «هیت لک» یوسف (ع) او را اجابت نکرد و به عصمت الهی چنگ زد. همسر عزیز مصر توطئه کرد و باعث شد آن حضرت به زندان بیفتد، ولی با خواست خدای سبحان زندان مقدمه‌ای شد که یوسف به مقام عزیزی مصر برسد و به‌این‌ترتیب، این تهدید نیز به مشیت الهی به فرصتی بی‌نظیر برای او تبدیل شد. این سوره در مکه مکرمه نازل و در شرایطی برای پیامبر اکرم  |و پیروان آن حضرت نقل شده است که قوم حضرت اراده کرده بودند نور قرآن و دین نوپای اسلام را خاموش کنند و به این منظور، انواع فشارها را بر آنان وارد می‌کردند، ولی خدای سبحان با بیان داستان حضرت یوسف(ع) و داستان‌های امیدبخش دیگر به پیامبر اکرم | و مؤمنان دلگرمی می‌دهد که ربّ و مدیر عالم خدای سبحان است و اگر او بخواهد هیچ تهدید و فشاری کارساز نیست و با اراده خدای سبحان تمام تهدیدها به فرصت بدل خواهد شد.